داوود هرمیداسباوند؛ استاد روابط بینالمل در شرق نوشت: بعد از سفر خاورمیانهای وزیر خارجه ایالات متحده، فضای کشورهای عربی این حوزه علیه ایران، تعیینکننده میزان تأثیرگذاری حضور پمپئو است. درعینحال، وضعیت در عربستان تغییراتی کرده که اگر ایران بتواند با نوعی ابتکار عمل، عربستان را به بهبود رابطه دعوت کند، شاید بتوان مسائل را از معبر منطقهای مرتفع کرد؛ موضوعی که برای کرهجنوبی و شمالی رخ داد و حداقل در ظاهر، قدرتهای فرامنطقهای نیز به سمت نوعی تعامل حرکت کردند.
در ماههای پیش، ماجرای جمال خاشقجی، سیاست خارجی عربستان را با بحرانی مواجه کرد و فشارهایی جدی به این کشور بهویژه به ولیعهد سعودی وارد شد. جنگ روانی و تاکتیکی ترکیه، رفتار ایالات متحده در همکاری با ائتلاف حملهکننده به یمن و درعینحال خروج از سوریه، تلاش کنگره در اختیار دموکراتها برای جلوگیری از فروش تسلیحات به عربستان و پایاندادن به جنگ یمن و مسائل دیگر، به تغییراتی در دستگاه سیاست خارجی عربستان انجامید. باید برای ترمیم چهره ملکسلمان و فرزندش، فردی پیدا میشد که کاستیها متوجه او شود؛ این فرد کسی جز عادل الجبیر، وزیر خارجه سابق، نبود که ازقضا از خاندان پادشاهی سعودی هم نیست.
اگرچه در ساختار فعلی همه تصمیمگیریها از سوی ولیعهد سعودی انجام میشود، اما رفتار وزیر خارجه در برخی موارد میتواند گرهگشا باشد. وزیر خارجه یک کشور نباید برخوردی دشمنانگارانه با کشوری در جهان داشته باشد؛ چراکه شرایط سیاست خارجی متغیر است و دستگاه دیپلماسی باید همواره آمادگی یافتن دوستان جدید را داشته باشد و بر اساس منافع ملی، دوری و نزدیکی با کشورها ضرورت پیدا میکند. سیاستهای خصمانه یک وزیر، چرخش برای بهبود روابط را دشوار میکند. عادل الجبیر خلاف این رویه معمول عمل کرد؛ او در مقام مجری دستورات ولیعهد سعودی، از هر فرصتی برای افزایش اختلاف تهران و ریاض بهره گرفت؛ درحالیکه رویکرد وزیر خارجه باید بر اساس سیاست حسنهمجواری و بهبود روابط و نه تشدید اختلافات باشد، بهویژه در رابطه ایران - عربستان که دو قدرت اصلی خاورمیانه بهشمار میروند. نبود درک سیاسی در وزیر خارجه سابق و ناپختگی او در زمینه دیپلماسی، شرایط میان دو کشور را بدتر کرد. در واقع با وجود او، امکان بهبود مناسبات منطقهای میان ایران و عربستان وجود نداشت.
حال شاید حضور وزیر خارجه جدید که فردی میانهرو و اقتصادی است، فرصتی برای تعدیل سیاستهای خارجی این کشور باشد؛ مشروط بر آنکه تهران نیز بهدرستی از این فرصت استفاده کنند. وقتی سعودیها ببینند در کنگره متهم میشوند و سناتورها در جهت قطع فروش تسلیحات برآمدهاند و میخواهند به سمت کاهش روابط حرکت کنند، بیتردید مواضع دیگری در پیش میگیرند و واکنشهایی از خود نشان میدهند.
گسترش روابط سالهای اخیر عربستان سعودی و روسیه و تحرک دیپلماتیک اخیر دو کشور، این مسئله را بهخوبی نشان میدهد که میتوان این شرایط را برای ایران و عربستان هم انتظار داشت. در این چارچوب، ممکن است عربستان سعودی به سمت کاهش تنش با ایران و حتی تعدیل مناسبات و بهبود روابط با تهران حرکت کند تا اینگونه، ناخرسندی خود را از سیاستهای ایالات متحده نشان دهد. بااینحال باید توجه داشت این اقدام عربستان سعودی از روی اجبار است، نه مبتنی بر رضایت و ایران میتواند با حل برخی سوءتفاهمهای ایجادشده، فضا را برای رابطهای قابلقبولتر فراهم کند که اثر خود را بر بازار نفت و جنگهای نیابتی خاورمیانه نیز خواهد گذاشت.
البته اون ورهم سنگ اندازی هایی دارن ولی نه به این شدتی که مسئولان مادارن که باکل دنیا سرجنگ دارند