خبرگزاری جمهوری اسلامی بخش دیگری از مصاحبه با محمدموسوی خویینی ها را منتشر کرده است.
موسوی خویینی گفته است: هاشمی صف جلو میایستاد و از هجمهها و فحاشیها و خطرها هراسی نداشت و بیش از همه هم مورد هجمه قرار میگرفت. اگر آقای هاشمی در مسیر هدف، معتقد بود کاری باید انجام شود، دیگر هیچ مانعی را بر سر راه نمیپذیرفت؛ چه این مانع قانون باشد، چه اشخاص و حقوق دیگران. هر حقی را در قبال این حقی که معتقد بود باید زنده کرد، نادیده میگرفت. من بشخصه یکی از مواردی که بارها با ایشان صحبت میکردم، بحث قانون بود. ایشان معتقد بود کار باید راه بیفتد، برای راه افتادن کار میشود قانون را دور زد، میشود از رهبری اجازه گرفت. کمااینکه قبل از آقای خامنهای، میرفت از امام اجازه میگرفت. شاید هیچکس به اندازه ایشان در اجازه گرفتن از رهبر چه زمان امام و چه زمان آیتالله خامنهای، انقدر مصر و سمج نبوده است که بالاخره اجازه کار را بگیرد تا کار راه بیفتد. معتقد بود افراد و گروههای مزاحم را باید با سخنرانی کردن، نهیب زدن یا محدود کردن از سر راه بر داشت.
ایشان بهرحال «عملگرا» بود؛ عملگرا یعنی آنچه فکر میکرد درست است باید پیش برود و هر اقدامی اگر در این مسیر تعریف شود درست است و اگر مانع باشد نادرست است و باید کنار زده شود. اصلا برایش مهم نبود که قانونی است یا غیرقانونی، حقی از بین میرود یا نه.
من سر این مسائل بسیار با ایشان اختلاف داشتم، نمیخواهم مواردش را مثال بزنم ولی گاهی میگفتم آقای هاشمی این کار درست نیست، خلاف قانون است، میگفت از رهبری اجازه میگیرم. میگفتم این اجازه هم خلاف قانون است، این کار را نکنید، این باب باز میشود، فردا دیگری هم میرود اجازه میگیرد، آن وقت شما ناراحت میشوید، بگذارید کارها قانونی باشد. کار با تأخیر و به کندی، بهتر از کار خلاف قانون است. بگذارید مردم قانونمندی را بیاموزند. تنها شما نیستید که میتوانید اجازه بگیرید، دیگران هم به همان زبان و شیوه شما میروند و اجازه میگیرند.البته نمیخواهم بگویم اجازهدهنده و اجازهگیرنده، نیت بد داشته یا دارند، اتفاقا بنظرشان میخواهند کار انقلاب و مملکت را پیش ببرند.