برنامه همایش بینالمللی جان رالز با نگاهی به عدالت، توسعه، صلح و دموکراسی ۲۲ آذر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان به همت انجمن علوم سیاسی ایران برگزار شد. نکته مهم این همایش این بود که فیلسوفان برجستهای همچون تامس نیگل شاگرد رالز و فیلسوف سیاسی برجسته معاصر؛ جاشوا کوئن شاگرد برجسته رالز و استاد فلسفه سیاسی دانشگاه برکلی و تیم اسکنلن فیلسوف سیاسی برجسته معاصر و همکار رالز در دانشگاه هاروارد نیز در آن مشارکت داشتند.
به گزارش شرق، نکته قابل تأمل دیگر حضور یک دانشآموخته رشته پزشکی در این همایش بود که از حوزه سلامت به نظریه عدالت جان رالز پرداخته بود. به گفته علی اسمعیلیاردکانی، دبیر اجرائی همایش، نکته حائز اهمیت این بود که این همایش حاصل ۷۰ ساعت هماندیشی با استادان حوزه اندیشه بود که نتیجه آن در قالب همایش بینالمللی جان رالز ارائه شده بود.
آنچه در این همایش بسیاری از پژوهشگران داخلی و خارجی بر آن تأکید کرده بودند، این بود که نظریه عدالت رالز یکی از مهمترین نظریات در حوزه مباحث اندیشهای است که همچنان جای بحث، بررسی و تحقیق دارد.
به گفته برخی شخصیتهای سیاسی حاضر در این همایش از جمله سعید حجاریان، شاید نتوان نظریه عدالت جان رالز را در جامعه ایران پیادهسازی کرد، اما شاید نظریات شاگردان رالز بتواند پاسخ بهتری باشد. حسین هوشمند، دبیر علمی همایش، با اشاره به پارهای از مسائل اساسی معتنابه جامعه ایران گفت: به کمک آموزههای جان رالز بهتر میتوان این مسائل را درک کرد.
او ابتدا به شخصیت رالز به عنوان فیلسوفی بزرگ و همچنین نظریه فراگیر او با عنوان عدالت بهمثابه انصاف و شیوه جان رالز برای مطرحکردن اندیشههایش پرداخت و گفت: «نظریه عدالت رالز که تلاش کرده است تا میان مطالبات آزادیخواهی لیبرالیسم کلاسیک و برابریخواهی سوسیالیستی تلفیق معقولی انجام دهد، بهترین آلترناتیو در برابر مارکسیسم پوپولیستی و برابریخواهی پوپولیستی و آزادیخواهی لیبرالیسم آزادانگار است. نظریه عدالت رالز در دو سطح تضاد منافع و تضاد باورها، بنیانهای اخلاقی معقول و مطلوبی را در اختیار ما قرار میدهد. نظریه عدالت او ایجاب میکند که نهادهای اساسی جامعه سطح بالایی از حداقلهای اجتماعی (Social Minimum) را برای همه اعضای جامعه فراهم کند».
رالز و عدالت در ایران
علیرضا بهشتی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در مقالهای با عنوان «بهرهگیری از ایده خردورزی همگانی جان رالز برای نظام عادلانه همکاری در ایران امروز» در این همایش گفت: «یکی از ایدههایی که جان رالز در فرایند تکاملی نظریهاش درباره عدالت بهمثابه انصاف به عنوان پیششرط تعیینکننده عادلانهبودن فرایندهای تصمیمگیری در یک جامعه قانونمدار سامانمند مطرح کرد، ایده خرد همگانی است.
در سازگاری یا ناسازگاری این ایده با الگوی مردمسالاری هماندیشانه، مباحث ارزندهای مطرح شده که توجه به آن در تبیین دقیقتر ایده مفید است. رالز اجماع همپوش عقلایی را محصول این ایده میداند، اما به نظر میرسد لیبرالیسم سیاسی رالزی به لحاظ محتوای اخلاقی بیش از آن فربه است که در جوامع فرهنگی متعدد و متنوع کانون محل اجماع قرار گیرد. از اینرو، ضمن ارزیابی نقادانه دیدگاه رالز، تلاش شده با تفکیک دو گونه سیاست، راهی برای بهرهگیری از این ایده در کنار شاهکار رالز در تمایز بین امر عقلانی و امر عقلایی و محدودکردن ساحت سیاست به دومی، باز شود.
در بخش دیگری از این نوشتار نشان داده شده که رویکرد بازسازیشده ایده اجماع همپوش رالزی، ما را در سنجش میزان مردمسالاری و عادلانهبودن قوانین اساسی کشورها و اصلاح آنها برای افزایش مشروعیت و مقبولیتشان یاری میرساند.
بر اساس همین چارچوب نظری و با توجه به اینکه نظام سیاسی حاکم بر ایران بر مبنای مردمسالاری دینی پایهریزی شده است، ظرفیتهای کاربرد ایده خرد همگانی برای شهروندان ایرانی، اینجا و اکنون، مطرح شده و جهتگیری کلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ارزیابی شده است؛ ارزیابیای که تعیین جهتگیری کلی اصلاح آن را برای دستیابی به تجلی مردمسالاری در ساختارهای اساسی جامعه ایرانی میسر میکند».
همپوشانی با ایدههای حضرت علی) ع. (سعید حجاریان هم در این همایش گفت: «در طول تاریخ، افراد زیادی از انبیا و اولیا تا فلاسفه و عرفا هر یک بهنوبه خود تلاشهایی درباره عدالت صورت داده و آثاری بهجای گذاشتهاند.
در میان آنها، جان رالز با نگارش کتاب «نظریهای در باب عدالت»، فصلی نوین را در این باب گشوده است. رالز، نسبت به ذات بشر خوشبین است و اعتقاد دارد انسانها بهطور کلی میتوانند بر سر موضوعات مهمی مانند آزادی و عدالت به تفاهم دست یابند. در مقاله حاضر با برجستهکردن چند مؤلفه کوشش میکنم نشان دهم نظریه عدالت رالز با بسیاری از ایدههای حضرت امیر در نهجالبلاغه همپوشانی دارد و هر دو، نسخهای عملی برای برقراری عدالت انسانی هستند.
این ایدهها عبارتاند از: ا. تمایز میان عدل و جود
۲. تمایز میان اخلاق فضیلت و حقوق متقابل
۳. تصدیق اصل قرارداد اجتماعی ناظر بر وظایف متقابل دولت و مردم از سوی حضرت امیر در صفین (خطبه ۲۰۷).
۴. عدالت در عمل ۵. بازتوزیع: حضرت امیر معتقد است که در بخشی از اموال ثروتمندان، مال فقیران هم قرار گرفته است (حکمت ۳۲۰). نگارنده معتقد است - چنانکه رالز هم در لیبرالیسم سیاسی میگوید - برقراری تعادل میان بالاترین نقطه (اعم از ثروتمند، رادیکال، آوانگارد و...) و پایینترین نقطه (اعم از فقیر، محافظهکار، رئالیست و...) در هر زمینهای کارآمد است. حجاریان در پایان گفت: شاید نظریات شاگردان رالز برای جامعه و جوانان جواب بهتری داشته باشد».
«تو باید عدالت، عدالت بورزی»
جواد حیدری هم در این همایش مقالهای از تامس نیگل را با عنوان «تو باید عدالت، عدالت بورزی» را درباره رالز ترجمه کرده بود که خواند. او گفت: «رالز در سه اثر ماندگار خود به سه مسئله مهم در روزگار ما پاسخ میدهد. کتاب نظریهای در باب عدالت موضوع اصلیاش عدالت اجتماعی بوده است و او به این موضوع شکل و شمایلی را بخشیده است که در مباحث روزگار ما دارد. مسئله اصلی این است: انتظارات و فرصتهای هر شخصی در زندگی بهشدت متأثر از وضع و حالی است که او در آن به سبب اینکه هیچ انتخابی از خود ندارد متولد میشود... رالز در کتاب لیبرالیسم سیاسی به ربط و نسبت ارزشهای سیاسی با ارزشهای جامعتر میپردازد.
رالز به این واقعیت که تکثرگرایی نسبت به ارزشهایی غایی اجتنابناپذیر است، اهمیت بیشتری میدهد. او میگفت: اختلافنظر دینی به لحاظ تاریخی مهمترین شکل تعارض درباره ارزشهاست. او معتقد است که نه فقط در توزیع منافع اجتماعی و مادی بلکه در تصورات گوناگون از خیر نیز محتاج انصاف هستیم. بنابراین، این قراردادکنندگان در وضع نخستین از اطلاعات راجع به تصور تمام و کمالشان از زندگی خوب بیبهرهاند و باید با توجه به این وضعیت، اصولی را برگزینند».
فهم ویژگیهای نظریه رالز
سخنران بعدی؛ نرگس سلحشور مترجم مقاله تی. ام. اسکنلن، استاد دانشکده فلسفه از دانشگاه هاروارد بود. سلحشور ابتدا به صورت اجمالی در مورد تی. ام. اسکنلن سخن گفت که به عنوان اولین نسل و از مهمترین شاگرد جان رالز شناخته شده که بعدها در دانشگاه هاروارد، همکار رالز میشود و در حال حاضر یکی از مهمترین فیلسوفان زنده دنیاست.
سلحشور گفت: «در این مقاله از بعضی ویژگیهای اصلی نظریه عدالت رالز تفسیری ارائه خواهم کرد. این ویژگیها شناختهشدهاند، اما مورد مناقشه نیز هستند.
اینکه چگونه باید این ویژگیها را فهم کرد به قابلیت کاربست نظریه عدالت رالز، نه فقط در شرایط فعلی ایالات متحده بلکه در شرایط فعلی ایران نیز بستگی دارد، کشوری که نگرشهای مخالف لیبرالیسم در آن مورد حمایت قرار میگیرند. اولین ویژگی، ویژگیای است که رالز در بخش آغازین کتاب نظریهای درباب عدالت به صراحت آن را ذکر کرده است.
او میگوید جامعه «نوعی همکاری اولیه برای دستیابی به سود متقابل» است که قواعد اساسی آن «نظامی از همکاری را مشخص میکنند که برای پیشبرد خیر کسانی در نظر گرفته شدهاند که در این همکاری سهم دارند» ... وقتی رالز میگوید نهادهای اجتماعی بر این مبنا توجیه میشوند که نظامی منصفانه برای پیشبرد «خیر» کسانیاند که در این نهادها نقشی دارند، منظور از «خیرِ» فرد معنای گسترده آن است.
مثلا هدف یک فرد میتواند تحقق آرمانهای زندگی جمعی باشد یا تبعیت از آموزههای دینی خود و تبلیغ برای پذیرش گسترده آن. مطابق با این نگرش، چگونه نظامی از همکاری [مشترک]میتواند خیر افراد را بهتر برآورده کند؟ واضح است که پیش و بیش از هر چیز، این کار با هموارکردن فعالیت اقتصادی مثمرثمر ممکن میشود.
در گام بعد که به اندازه گام قبلی مهم است، این نظام همکاری چارچوبی از حقوق و آزادیها را فراهم میکند که به افراد اجازه میدهد به تصوری معقول از خیر برسند و آن را دنبال کنند.
همچنین، این حقوق و آزادیها به افراد اجازه میدهند که تصورشان از خیر را با دیگران سهیم شوند تا غایات مشترکشان را ایجاد کنند و یک زندگی مشترک بسازند. در نهایت، رالز اعتقاد دارد که شکوفایی قابلیت حس عدالتطلبی در همکاری با دیگران بر اساس شرایط منصفانه، خود یک خیر مهم است».
پیوند آزادی و برابری
در ادامه مراسم، ویدئویی از جاشوا کوئن، از شاگردان رالز، پخش شد که در آن مقالهای را با عنوان «اهمیت فلسفه: تأملاتی بر جان رالز» خواند. کوئن گفت: «. سهم عمده رالز در فرهنگ سیاسی ما در فلسفه سیاسی او نهفته است – سهمی که اگرچه انتزاعی است درعینحال عمیقا انجامشدنی است. همیشه در میان ما آریستوفانس و ماکیاولیهایی یافت میشوند که با انتقاد از فیلسوفان بهخاطر اینکه یا سرشان را در ابرها فرو میبرند یا در داخل شنها، اهمیت کاربردی انتزاعات فلسفی را انکار میکنند.
فلسفه سیاسی رالز با حمایت از ایدهآلهای اخلاقی و با نشاندادن اینکه آنها معقول و دستیافتنی هستند به امید میپیوندد و با بدگمانیهایی که به واقعگرایی سیاسی تظاهر میکنند به مقابله میپردازد. رالز میگوید که «یکی از دلایل سقوط نظام مشروطه وایمار این بود که هیچکدام از نخبگان سنتی آلمان از قانون اساسی آن حمایت نکردند یا اعتقادی به کارایی آن نداشتند». وقتی که گشتاپو سر میرسد، خیلیوقت است که از کاروبار فلسفه گذشته است.
برای اجتناب از ناگواریهای دهشتناک زندگی سیاسی، ارزشهای سیاسی باید در بخشی از فرهنگ عمومی «بهصورت مفروضاتی که در پیشزمینه فعالیت دارند» منزل کنند. بدفهمی این ارزشها نه یک واقعگرایی ساده سیاسی است و نه نشانهای از بلوغ سیاسی، بلکه شروع یک فاجعه مصیبتبار است».
رالز و توجیه نظریه اخلاقی
سخنران بعدی مراسم، ابوالقاسم فنایی، استاد دانشگاه مفید، بود که مقالهای با عنوان «رالز و روش توجیه نظریه اخلاقی» ارائه کرد. او گفت: «روش توجیه نظریههای اخلاقی یکی از موضوعات مهم و چهبسا مهمترین موضوع، در معرفتشناسی اخلاق است. بااینهمه، بسیاری از فیلسوفان اخلاق به طور مستقل به این موضوع نپرداختهاند، بلکه دیدگاه آنان در باب این موضوع به نحو ضمنی و در لابهلای بحث از نظریه اخلاقیای که از آن دفاع میکردهاند در آثارشان منعکس شده است.
جان رالز یکی از فیلسوفانی است که در کتاب پرآوازه خود، نظریه عدالت، به اختصار و تا حدودی به نحوی مستقل به این موضوع پرداخته است.
دیدگاه رالز در باب روش توجیه نظریه اخلاقی ترکیبی است از دو روش متفاوت توجیه که هریک از آنها به نحو مستقل و در شکلی سادهتر توسط فیلسوفان اخلاق پیش از او برای توجیه نظریه اخلاقی مورد قبولشان به کار رفته است. روش نخست میکوشد با توسل به شهودهای اخلاقی و فرااخلاقی نظریه اخلاقی خاصی را صورتبندی و سپس از آن دفاع کند؛ دفاعی که شامل نقد نظریههای رقیب نیز میشود.
روش دوم، اما میکوشد با توسل به قرارداد اجتماعی توجیه لازم برای نظریه اخلاقی را فراهم کند. هر یک از این دو روش سابقه بلندی در فلسفه اخلاق و برخی دیگر از شاخههای فلسفه، مانند فلسفه سیاست دارند».
بازخوانی نظریه عدالت جان رالز در سیاستگذاری سلامت
علی کاظمیان، استادیار سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سخنران دیگر مراسم بود که به گفته خودش نه علوم سیاسی خوانده و نه حتی علوم انسانی، اما در مورد اندیشههای رالز در مورد حوزه سلامت و عدالت مطالعاتی داشته است.
او در این همایش به صورتبندی یک طرحواره پیشنهادی برای بازشناسی جایگاه اجزای نظام سلامت در نظریه رالز پرداخت و گفت: «این طرح پیشنهادی بر چهار تفکیک زیر استوار است: تفکیک سطح سلامت و خدمات سلامت، تفکیک خدمات پیشگیرانه و خدمات درمانی، تفکیک خدمات پایه و خدمات تخصصی و تفکیک سطوح مختلف درآمدی. از آنجا که عوامل تعیینکننده اجتماعی سلامت مهمترین عامل تعیینکننده سطح سلامت هستند، گروههای نابرخوردار اجتماعی-اقتصادی از نظر سطح سلامت (شامل هر دو معیار کمیت و کیفیت زندگی) واجد شرایط نامطلوبتری هستند. اصل تفاوت در نظریه رالز که نابرابری را تنها در صورتی موجه میشمارد که به بهبود وضع نابرخوردارترین افراد جامعه منجر شود، از طریق بازتوزیع سهم خیرهای اولیه، بهبود اجتماعی-اقتصادی و بهتبع آن بهبود سطح سلامت نابرخوردارترین گروهها را در پی خواهد داشت. در نظام اندیشه رالز، ارائه خدمات پیشگیرانه عمومی بهعنوان یکی از رویکردهای جدی در سیاستگذاری سلامت ذیل مفهوم خیرهای عمومی قابل اندازهگیری است».