مادر یکی از متهمان گفت: مرد پولدار شیشه کشید و دوباره از حالت عادی خارج شد. او نگاه بدی به من داشت و پیشنهاد بیشرمانهای را مطرح کرد. من هم قبول نکردم و گفتم فقط هدفم گرفتن رضایت برای پسرم است؛ اما او گفت در صورتی رضایت میدهد که به خواستهاش عمل کنم...
مادر پسری که متهم است از خانه مرد ثروتمندی سرقت کرده، در جلسه محاکمه پسرش مرد شاکی را متهم به پیشنهاد غیراخلاقی کرد.
به گزارش شرق، متهم که مرد جوانی است، در پی سرقت از خانه مردی ثروتمند بازداشت شد؛ اما مادر او در جلسه رسیدگی مدعی شد زمانی که برای جلب رضایت شاکی اقدام کرده، مرد شاکی به او پیشنهاد غیراخلاقی داده است. این زن فیلمی نیز دراینباره ارائه داد. این پرونده یک سال قبل با شکایت مرد ثروتمندی به دادسرا فرستاده شد.
مرد شاکی به پلیس گفت: مدتی بود که دختر جوانی به نام ناتاشا در خانهام کار میکرد، یک روز وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم بخشی از وسایل قیمتی خانهام ازجمله فرشهای ابریشم و مقداری طلا و جواهر از منزلم سرقت شده است. سارقان همچنین کارتهای بانکیام را سرقت کردهاند.
بعد از این شکایت مأموران پلیس حسابهای بانکی مرد ثروتمند را بررسی کردند و متوجه شدند 60 میلیون تومان از حساب بانکی او کسر شده است. پلیس در تحقیقات خود موفق شد دو نفر از متهمان به نامهای کاوه و رامین را بازداشت کند. متهمان به سرقت اعتراف کردند؛ اما گفتند این سرقت با برنامهریزی ناتاشا انجام گرفته است. آنها گفتند: ناتاشا با پسری به نام حامد دوست بود.
او به حامد گفته بود مرد صاحبخانه بسیار ثروتمند است و بعد هم نقشه سرقت را طراحی کرده بودند. ما با حامد دوست بودیم و قرار سرقت را گذاشتیم و یک باند تشکیل دادیم. یکی دیگر از دوستانمان به نام کیوان هم بود که در زمان مناسب وارد خانه شدیم و همه چیز را سرقت کردیم. بعد هم در یک فرصت مناسب کیوان و حامد کارت بانکی شاکی را زورگیری کردند. بعد که از هم جدا شدیم، دیگر نمیدانیم همدستان ما کجا رفتند.
بعد از گفتههای دو مرد متهم تحقیقات زیادی برای پیداکردن متهمان دیگر آغاز شد؛ اما فایدهای نداشت و آنها شناسایی نشدند تا اینکه کیفرخواست علیه دو متهم بازداشتشده صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته جلسه رسیدگی به این اتهامات آغاز شد. در ابتدای جلسه وکیل مرد شاکی در جایگاه قرار گرفت و گفت: سه متهم فراری این پرونده همچنان تحت تعقیب هستند؛ اما در مجرمبودن متهمان دستگیرشده شکی نیست. آنها با هدایت خانمی به نام ناتاشا ابتدا بهعنوان کارگر با موکل من صحبت کردهاند؛ بعد در یک فرصت مناسب اموال او را سرقت و کارت بانکیاش را زورگیری کرده و داراییاش را بردهاند. من به وکالت از مرد شاکی درخواست اشد مجازات برای دو متهم دستگیرشده را دارم.
در ادامه رسیدگی متهمان در جایگاه قرار گرفتند و گفتند: ما در این پرونده فقط در تقسیم اموال نقش داشتیم. بیشتر پولها را حامد و ناتاشا برداشتند. حامد ما را بهعنوان کارگر معرفی کرد. او در دو مرحله نقشه را اجرا کرد. ابتدا کارت بانکی مرد شاکی را زورگیری کرد و بعد به ما گفت به خانه شاکی برویم و اموال قیمتیاش را برداریم. ما هم چند قطعه فرش و کمی طلا برداشتیم؛ اما همه آنها را از ما گرفتند. ما فقط در یک سرقت نقش داشتیم و کارها همه با حامد و ناتاشا بود.
در این هنگام مادر یکی از متهمان اتهامی را علیه مرد شاکی مطرح کرد و گفت: من برای گرفتن رضایت برای پسرم مقابل خانه مرد شاکی رفتم؛ اما او رفتار مناسبی با من نداشت و حرفهایی زد که من ناراحت شدم. بار دوم مرد شاکی مقابل خانه من آمد. قرار بود درباره رضایت صحبت کنیم. من او را به خانهام راه دادم؛ چون فکر میکردم میخواهد به پسرم رضایت دهد و سعی میکردم هر طوری شده، رضایت او را برای پسرم بگیرم؛ بههمینخاطر کارهای ناشایستی را که انجام داده بود، تحمل میکردم. وقتی وارد خانه من شد و متوجه شد که تنها هستم، شیشه کشید و دوباره از حالت عادی خارج شد. او نگاه بدی به من داشت و پیشنهاد بیشرمانهای را مطرح کرد. من هم قبول نکردم و گفتم فقط هدفم گرفتن رضایت برای پسرم است؛ اما او گفت در صورتی رضایت میدهد که به خواستهاش عمل کنم.
در این هنگام وکیل شاکی اعتراض کرد و گفت: اگر گفتههای این خانم درست است، چرا در را برای موکل من باز کرد؟ او خودش موکل من را به خانه راه داد و به نظر میرسد این خانم قصد پروندهسازی دارد و میخواهد از این طریق موکل من را وادار کند که پسرش را ببخشد؛ اما موکل من کاری نکرده است که بخواهد بترسد.
مادر متهم گفت: من با توجه به تجربهای که از دیدار قبلیام با شاکی داشتم، روزی که او به خانهام آمد، دوربین موبایلم را روشن کردم؛ چون میدانستم او نیت ناپاکی درباره من دارد و همه کارهایی را که کرد، فیلمبرداری کردم که بعد بتوانم حرفهایم را ثابت کنم. در این لحظه زن جوان فیلم را به دادگاه ارائه داد و گفت: مرد شاکی فقط میخواهد از ما اخاذی کند و به من گفته است اگر پیشنهادش را قبول کنم، پسرم را میبخشد؛ در غیراینصورت رضایت نخواهد داد.
بعد از گفتههای متهمان، وکلا و مادر یکی از متهمان، دادگاه برای تصمیمگیری وارد شور شد.
امیدوارم قاضی پرونده گول نخوره!