دکتر محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی پیرامون تصادف خودرو حامل رییس سازمان تامین اجتماعی و معاونش نوشت:
مرحوم دکتر سیدتقی نوربخش – رئیس سازمان تأمین اجتماعی - و معاونش امروز در حادثه رانندگی به دیار باقی شتافتند. خدایشان رحمت کند. مرگ دلخراش ایشان در سانحه رانندگی بهانه نوشتن متنی است که عمیقاً آرزو میکنم کاش زودتر نوشته بودم، شاید بر عدم وقوع این حادثه و حوادث مشابه اثر داشت.
مقامات ارشد دولتی اغلب از خودروهای دولتی استفاده میکنند و سفرهایشان هم بسیار است. وزرا و معاونانشان معمولاً آخر هفتهها را در سفرهای استانی هستند. استانداران، فرمانداران و بسیاری دیگر از مقامات نیز از خودرو دولتی استفاده میکنند.
خوردوهای دولتی و کیفیت راندن آنها چند ویژگی خطرناک دارد که دولت واقعاً باید برای آنها چارهای بیندیشد. آنچه مینویسم ممکن است برای همه رانندگان و خودروهای دولتی صادق نباشد – و اصلاً هم نمیدانم که خودرو حامل مرحوم نوربخش نیز چنین ویژگیهایی داشته یا نداشته - اما خصایص غالب است و باید فکری کرد.
اول، اکثریت رانندگان خودروهای دولتی آموزشی فراتر از آموزش رانندگی معمول برای همگان کسب نکردهاند (برخی رانندگان مقامات و محافظان آموزش دیدهاند). همین امر سبب میشود در حالی که باید شیوه راندن و قانونمداری رانندگان خودروهای دولتی، سرآمد و الگوی بقیه رانندگان باشد، اغلب در زمره نامحتاطترین، تندرانترین و قانونگریزترین خودروها هستند.
دوم، رانندگان خودروهای دولتی بهواسطه مقاماتی که در خودرو همراه دارند، احساس قدرت میکنند و «عارضه دولت» بر آنها مستولی میشود. «عارضه دولت» یعنی خود را فراتر از قوانین دیدن، همان احساس قدرتی که دولت در سایر امور نیز به آن دچار میشود. کافی است در کاروان حامل چند مقام دولتی نشسته باشید تا مشاهده کنید اغلب با سرعتهای بالا حرکت میکنند و پلیس راهنمایی و رانندگی هم اقتداری ندارد تا سرعت و عوارض ناشی از قرار گرفتن چندین خودرو پشت سر یکدیگر که میخواهند از یکدیگر دور نیفتند را نیز کنترل کند.
سوم، مقامات دولتی که راهی سفرهای استانی میشوند، اغلب چندین برنامه افتتاح پروژه، جلسه و دیدار در جاهای مختلف استان دارند و باید به سرعت جابهجا شوند تا به همه برنامهها برسند. همین عجله باعث میشود مجوزی به دست رانندگان خودروها داده شود که با حداکثر سرعت حرکت کنند. همین امر احتمال حادثه را افزایش میدهد. حادثه مقام و غیرمقام نمیشناسد.
چهارم، اغلب خودروهایی که در جریان سفرهای مقامات سیاسی ارشد استفاده میشوند، شاسی بلندهای پرقدرتی هستند که برای سریع راندن و مانورهای حرکتی، آمادگی دارند. تواناییهای فنی و ایمنی قابل توجه این خودروها در موقع رانندگی بد و سریع، بهکار نمیآیند و این قدرت و سرعتشان است که سبب حادثه میشود.
پنجم، من بارها شاهد بودهام که سرنشینهای کاروانهای خودروهای دولتی، به دلایل مختلف از جمله پیادهشدن در نقاط مختلف مسیر سفر، هیچ وقت کمربند ایمنی سرنشین عقب را نمیبندند.
ترکیب این چند ویژگی سبب میشود که مقامات دولتی جان خود و سایر سرنشینهای خودروهایی را که در جادهها سفر میکنند به خطر بیندازند. دولت صاحب چند صد هزار خودروست که هر روزه توسط مدیران دولتی بهکار گرفته میشوند. رانندگی درست این خودروها باید الگویی برای سایر رانندگان باشد نه آنکه دولتی بودن بهانهای برای زیر پا نهادن قانون و اصول احتیاط باشد.
پیشنهاد میکنم دولت کارگروهی را متولی بررسی شیوه راندن خودروهای دولتی کند و در تعامل با راهنمایی و رانندگی، رویههایی معمول شود که چند صد هزار راننده خودروهای دولتی به نمونههایی از قانونمداری و رانندگی درست تبدیل شوند. دولت اصلاح را از خودش شروع کند.
گاهی هم با همکاری پلیس راه با سرعت سرسامآور می رانند!!!
امیدوار نیستم دولتیان گوش کنند ، یا هوش کنند.
به عنوات یک مسئول شهرستانی چندین بار مواجه با آنچه بیان کرده بودید بوده ام. فقط دست خدا همراهمان بود.
نادانی و ناکار آمدی کافیست.