فرارو- یک زمانی گروههای فشار به راحتی در عرصههای مختلف جولان میدادند و تاثیرگذار هم بودند. مجلس، انتخابات، دانشگاهها، سینماها و... عرصههایی بودند که معمولا این گروهها به راحتی در آنها اعمال نظر و فشار میکردند و علیه موضوعات مختلف تجمعاتی را برگزار میکردند، اما حالا مدتی است که این گروهها کارآمدی خود را از دست دادهاند و به نظر میرسد جز برخی اقداماتی که مملو از شلختگی است و در نهایت تبعاتی برای آنها دارد، دیگر هیچ چیزی در چنته ندارند.
به گزارش فرارو، با نگاهی گذرا به تجمعات و تحرکات یک سال گذشته گروههای فشار یا همان گروههای مخالف دولت میتوان دریافت که دیگر آنها عملکرد موفق قبل را ندارند و معمولا نه تنها تجمعات و تحرکات آنها با موفقیت همراه نمیشود و بلکه تبعاتی برای انها به همراه دارد و بیش از آنکه رقیب متضرر شود، ضرر و زیان اقداماتشان به خودشان بر میگردد.
به عنوان نمونه ماجرای
تجمعات سال گذشته در مشهد که به تحریک این گروهها آغاز شد، آنقدر گسترده شد که نه تنها از کنترل خارج شد بلکه حتی حیات این گروهها را نیز به خطر انداخت. یا ماجرای
تجمع طلاب در مدرسه فیضه قم و آن پلاکارد معروف که بسیار جنجالی شد از دیگر مواردی است که این گروهها با هدف تخریب و تهدید و تحت فشار قرار دادن دولت یا رقیبان خود وارد میدان شدند، اما باز هم تبعات آن گریبانگیر خودشان شد.
در ماجرای FATF هم تقریبا ماجرا همین گونه بود. آنها با امید تحت فشار قرار دادن نمایندگان مجلس دست به
ارسال پیامکهای تهدیدآمیز زدند و برخی نمایندگان نزدیک به این گروهها هم جلسات بررسی را متشنج کردند و تجمعاتی در مقابل مجلس شکل دادند، اما این اقدامات نه تنها موفقیتی در پی نداشت بلکه با واکنشهای منفی نیز همراه شود. با اینهمه، این وضعیت در دو دهه قبل وجود نداشت و تقریبا میتوان گفت که تحرکات گروههای فشار عمدتا با موفقیت مواجه میشد و حالت فعلی تقریبا کمسابقه است. چه اتفاقی افتاد که فعالیت گروههای فشار دیگر کاربرد قبل خود را ندارد؟
بیتوجهی به مطالبات مردمی، گروههای فشار را تنها کرده استدر همین خصوص حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا و عضو
حزب سبز ایران طی
گفتگو با فرارو اظهار کرد: «در خصوص تجمعات سه سوال مطرح است. اول اینکه اصلا این تجمعات که انجام میشود با مجوز وزارت کشور است یا خیر؟ اگر مجوزهای لازم اخذ نشده است، کسانی که خودشان قانون را رعایت نمیکنند چطور میخواهند درباره قانونی که توسط مجلس تصویب میشود و بعد هم به تائید شورای نگهبان میرسد اظهار نظر کنند؟ دوم اینکه باید دید افراد و گروههایی که چنین تجمعات سیاسی را به راه میاندازند از چه عقبه سیاسی برخوردارند؟ باید مشخص شود که اینها حزب هستند، گروه هستند یا تشکیلات وابسته به نهاد خاصی هستند؟ یعنی باید ماهیت اینها مشخص شود. اینکه گروههایی بدون داشتن تابلو و شناسنامه دست به برگزاری چنین تجمعاتی میزنند و هر چند وقت یکبار در موافقت و مخالفت با موضوعی تجمع تشکیل میدهند، قابل پیگرد قانونی است.»
کنعانی مقدم ادامه داد: «سوال سوم در خصوص تجمع در مقابل مجلس برای اعلام مخالفت با FATF است. زیرا حداقل برای شخص من این سوال مطرح است که چرا زمانی که در دوره آقای احمدی نژاد مجلس شورای اسلامی این قوانین را بررسی میکرد، هیچکدام از گروهها مخالفتی نداشتند و در برابر مجلس تجمع نکردند؟ الان چه چیزی تغییر کرده که این افراد نگران شدهاند و مداوم تجمع راه میاندازند؟ اینها نشان میدهد که چنین افراد گروههایی دغدغه منافع ملی ندارند و آنچه برایشان در اولویت قرار دارد صرفا منافع گروهی خودشان است.»
او افزود: «نکته بعدی این است که به هرحال دنیا به رفتارهای ما در بحث مردمسالاری دینی نگاه میکند. اگر ما به نمایندگان مجلس رای دادیم و به آنها مجوز حضور در مجلس و تصویب قانون دادیم و خودمان را نیز ملزم به اجرا و تبعیت این قانون میدانیم و جدا از بحث اصلاحطلبی و اصولگرایی برای قانون احترام قائلیم و معتقدیم که اصولگرایی بدون قانونگرایی معنا و مفهوم خود را از دست میدهد پس دیگر نیازی به برگزاری چنین تجمعاتی نیست. زیرا این چندصدایی در ایران نهایتا دشمنان را به طمع میاندازد. چرا که به این نتیجه میرسند اختلافاتی در ایران وجود دارد که میتوان از آنها به نفع خودشان استفاده کنند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در خصوص اینکه چرا تجمعات اخیر این گروهها معمولا تبعاتی دارد که مانند ماجرای مدرسه فیضه قم و آن پلاکارد معروف و تجمعات مشهد به این گروها برمیگردد و دیگر مثل گذشته موفق عمل نمیکنند، گفت: «اگر تجمعی مطالبات عموم مردم را پیگیری کند، همیشه تاثیرگذار خواهد بود و با حمایت مردمی هم همراه میشود، اما اگر قرار باشد تجمعی برای پیگیری مطالبات گروهی خاص برگزار شود و اهداف سیاسی در پس آن قرار داشته باشد، قطعا با شکست مواجه میشود و نه تنها مردم از ان حمایت نمیکنند و به آن باور نخواهند داشت بلکه به دنبال نقاط ضعف و باگهای آن میروند تا آن را برای عموم عیان کنند.»
وی تصریح کرد: «به نظر من آنچه در تجمعات اخیر موجب شد که تبعاتی برای این گروهها داشته باشد این است که مردم به وضوح متوجه شدند که آنها دغدغه مطالبات و خواست مردمی ندارند و صرفا به دنبال این هستند که با این تجمعات اعمال فشار کنند تا اهداف سیاسی خود را پیش ببرند. به عقیده من این گروهها بیشتر به دنبال این هستند که اگر بعدها مشکلی پیس بیاید، اعلام کنند که ما قبلا گفته بودیم و پیگیری کرده بودیم، اما هیچکس توجه نکرد تا اینگونه در رقابتهای سیاسی دست بالا را داشته باشند. به عبارت سادهتر سعی دارند تقصیرات را از گردن خودشان باز کنند و به نفع خودشان از شرایط استفاده کنند.»
کنعانیمقدم در پایان گفت: «البته نباید گمان کرد که این تجمعات به صورت خودجوش برگزار میشود یا اینکه افراد و گروههایی که در پشت پرده آن هستند قابل شناسایی نیستند و الان کسی نمیداند اینها چه کسانی هستند. اتفاقا با نگاهی به نمونههای مشابه به وضوح میتوان فهمید که نه تنها این تجمعات سازمانیافته است بلکه کاملا هم قابل شناسایی است، اما به نظر میرسد عزم جدی برای برخورد با انها وجود ندارد و شاید هم دلیلش این است که فکر میکنند هرچقدر هم با این افراد و گروهها برخورد شود آنها باز هم کار خود را میکنند و به همین دلیل انها را به امان خدا رها کردهاند.»
گروههای فشار بخش عمده حامیان خود در حاکمیت را از دست دادهاندهمچنین
علی محمد نمازی فعال سیاسی اصلاحطلب در
گفتگو با فرارو عنوان کرد: «ماجرا این است که طی چند دهه گذشته گروههای فشار و اقتدارگرا به بخشی از حاکمیت متکی بودند و این بخش از حاکمیت آنها را مورد حمایت قرار میدادند و به عبارتی به آنها سرویس میدادند و به همین دلیل این گروهها میتوانستند اقدامات موثری در راستای اهداف خودشان انجام دهند. اما الان شرایط تغییر کرده است و فشارهایی که به کشور وارد میشود موجب شده است که بخشی از همین حامیان این گروهها دیگر حاضر به حمایت از آنها نباشند و به نوعی اولویتهایشان تغییر کرده است.»
نمازی تصریح کرد: «لذا با توجه به ماهیت وابسته آنها و اینکه هیچگاه نتوانستند به استقلال و خودکفایی برسند، حالا تنها ماندنشان یا حداقل کاهش حمایتها از آنها موجب شده است که تحرکات اخیرشان نه تنها دارای ضعفهای جدی باشد بلکه نتواند موفقیتی برای آنها رقم بزند. به همین دلیل است که میبینیم بعضا اقدامات و تجمعات آنها تبعاتی دارد که نهایتا به خود آنها بر میگردد. ما خودمان هم زمانی برای تشکیل شورای مرکزی ادوارمان مورد تهدید قرار میگرفتیم و با تماس میگرفتند که این نباید برگزار شود، ولی الان فعالیتمان آزاد و خوب است و این نشاندهنده آن است که این گروهها نسبت به گذشته هم محدودتر شدهاند و هم ضعیفتر.»
او افزود: «در مجموع به گمان من وضعیت کشور به سمت و سویی رفته است که حاکمیت به این نتیجه رسیده که نباید بار خود را سنگین کند و آن بخشی از حاکمیت که از گروههای فشار حمایت میکرد الان دیگر تمایل ندارد که در چنین شرایطی بار مسئولیتی این گروهها را نیز بر عهده بگیرد. البته این در خصوص تمام حامیان گروههای فشار صدق نمیکند و با توجه به تحرکاتشان، مشخص است که هنوز مورد حمایت برخی نهادها هستند، اما آن حمایت گستردهای را که در گذشته داشتند، دیگر ندارند و بسیار تنهاتر شدهاند و به همین دلیل است که تداوم اقداماتشان برای انها مشکلاتی ایجاد میکند.»
نمازی در پایان گفت: «البته نباید در این میان نقش جامعه و شبکههای اجتماعی را نادیده گرفت. زیرا اگر توجه کرده باشید به عنوان مثال بعد از ماجرای مدرسه فیضیه قم، مردم در شبکههای اجتماعی نخستین واکنشها را به آن پلاکارد نشان دادند و تا جایی پیش رفتند که این موضوع مورد توجه نهادهای اطلاعاتی و قضایی هم قرار گرفت؛ بنابراین الان شرایط جامعه هم دیگر مانند یک دهه یا دو دهه گذشته نیست و گروههای فشار با مشکلات بیشتری مواجه هستند و این نگاه روشن و دید باز مردم به مسائل موجب شده است که اقدامات این گروهها دیگر کارآمدی قبل را نداشته باشد.»
شعار بدون تفکر
اکبر گنجی , تاجزاده , مخملباف و....