نایب رییس مجلس شورای اسلامی رفع حصر و ممنوعالتصویری خاتمی را موجب حفظ انسجام و تقویت سرمایه اجتماعی میداند و معتقد است با این کار تحملپذیری مردم در مقابل مشکلات افزایش مییابد و کشور در مقابل تحریمها و توطئههای دشمن واکسینه میشود.
به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان به حواشی جلسه استیضاح وزیر کار اشاره میکند و با بیان اینکه بداخلاقیها از زمان احمدینژاد شدت پیدا کرده، میگوید که لاریجانی نباید اجازه میداد استیضاحکنندگان وارد حواشی شوند. او همچنین معتقد است که روال استیضاح از نظر قانونی اشکال نداشته، زیرا مهلت یک ماهه آن گذشته بود، اما این روال باید برای بقیه هم همینطور باشد که نیست.
آخرین وضعیت ساماندهی موسسات مالی، سوال از رییسجمهوری و استانی کردن انتخابات مجلس از محورهای گفتوگو با مسعود پزشکیان است که مشروح آن را در زیر میخوانید:
شما چند بار درباره حواشی جلسه استیضاح وزیر کار صحبت کردید، ظاهرا آقای پورابراهیمی از شما عذرخواهی کردند...
زحمت کشیدند! زندگی من و فرزندان من خیلی روشن است. میتوانند آن را بررسی کنند. جایی که فرزندانم زندگی میکنند، وسیله نقلیهای که از آن استفاده میکنند و اینکه هیچ کدام از آنها در هیچ هیات مدیرهای عضویت ندارند مشخص است. اگر کل این سیستم را بگردند چیزی نمیتوانند پیدا کنند.
من ۲۵ سال است جراح قلب و استاد تمام هستم. اگر جراحی قلب را انجام میدادم الان باید چقدر دارایی داشتم؟ الان چه دارم و چقدر زندگی من با یک نماینده معمولی فرق دارد؟ من در این انقلاب هیچ وقت به دنبال سوءاستفاده به نفع خود یا خانوادهام نبودم بلکه خیلی وقتها از وقت و توان خود برای خدمت به انقلاب استفاده کردهام. منتی هم نیست، زیرا اگر این انقلاب نبود معلوم نبود خون شهدا چه میشود.
من بارها گفتهام درآمد ما بیش از آن حدی است که باید باشد. کدام یک از آقایان این حرف را زدهاند؟من بعد از دوران وزارت، سه سال در دوران آقای احمدینژاد بعد از مدتها عمل کردم. دولت در عرض این سه سال به اندازه ۳۰ سال پول به حسابم ریخت.
اما علت اینکه ما نماینده شدیم این بود که نمیخواستیم فقط پول در بیاوریم بلکه میخواستیم دغدغه و صدای مردم را بگوییم و مشکلات مردم را پیگیری کنیم. کارهایی هم که در مجلس شورای اسلامی و کمیسیون بهداشت انجام شد رضایتمندانه است. قبل از ما مرده مردم را از بیمارستانها تحویل نمیدادند، اما سیاستی در قانون برنامه گنجانده شد که از آن طرف افتادند و الان زیادی پول خرج میکنند. البته نه روش قبلی درست بود و نه روش فعلی درست است، بنابراین ما فقرا و محرومین و افراد آسیب پذیر را پوشش دادیم. این تفکر از کمیسیون شکل گرفت و تبدیل به طرح شد. آقای احمدینژاد مصوبه ۱۰ درصد هدفمندی را اجرا نکرد و کاری که ادعایش کمک به محرومین بود، در اجرا به داد مریضها و بیمارستانها نرسید، اما دولت آقای روحانی واقعا کمک کرد و علاوه بر ۱۰ درصد هدفمندی، یک درصد ارزش افزوده را برای روستاییان و اقشار آسیب پذیر هم پیشبینی شد. این نگاه دولت نگاه خوبی بود که میخواست به مردم کمک کند، ولی در اجرا به گونهای پیش رفت که با چالشهایی مواجه هستیم.
من میخواهم بگویم ما نماینده شدیم و توانستیم در بخشی که خودمان کارشناس بودیم کاری برای مردم بکنیم که فشار را براقشار آسیب پذیر کم کنیم. الان هم موضوعاتی را پیگیری میکنیم و امیدواریم بتوانیم مشکلات دیگری از مردم را حل کنیم.
به نظر شما چرا این فضای تقابلی نسبت به آقازادهها و فرزندان مسئولین به وجود آمده است؟به نظر من این یک دعوای سیاسی و بیتقوایی است. آقای پورابراهیمی در حرفهایی که در مجلس زد تقوا را مراعات نکرد. نه دختر من آن پول را میگیرد نه به صورت خلاف آنجا کار میکند و نه امتیازی که حقاش نبوده دریافت کرده است. اگر من میخواستم میتوانستم چنان زندگی برای او درست کنم که خیلی از این آدمها برای فرزندانشان درست کردند. من رییس دانشگاه و وزیر بودم و جراح قلب بودم، اما فرزند من با توجه به نوع زندگی خود اعتراضی ندارد و من به او افتخار میکنم که میتواند با همین نوع زندگی هم خوشحال باشد. اگر آنچه درباره دختر من گفتند درست بود، او قبل از هر چیز میتوانست من را وادار کند برایش کارهای دیگری کنم و شاید فشار آنها من را به جایی میکشید که نباید میکشید. الان دوستان جراح ما ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان برای عمل قلب پول میگیرند.
میگویند دختر من ۱۰ میلیون تومان حقوق میگیرد که دروغ میگویند، میگویند لیسانس دارد که دروغ میگویند و فوق لیسانس است. آقایی این حرفها را میزند بگوید مدرکاش مال کدام دانشگاه است چقدر میگیرد و دختر من چقدر میگیرد. من افتخار میکنم چنین فرزندانی دارم. هیچ کس نمیتواند بگوید در طول مدتی که رییس دانشگاه و وزیر بودم فرزندم استفاده غیرمنطقی از یک چیزی کرده یا یک امتیازی گرفته است. این ادعا ساده نیست. من به فرزندانم افتخار میکنم و از خدا شاکر هستم.
میتوانند زندگی برادر و خواهر من را هم ببینند که کجا زندگی میکنند. کدام یک از آقایان خانوادهشان مثل خانواده ماست. خیلی وقتها دیگران باور نمیکنند که اینها فرزندان من یا خواهر و برادر من هستند. یا مثلا کسی که با من در دوران وزارت دوستی کرده از نظر مالی و دنیایی ضرر کرده است، زیرا من مخالف مطب زدن، پول گرفتن، سهم گرفتن و کار کردن در مراکز خصوصی بودم و کسی که با من کار کرده از اینها محروم بوده است. من هم میتوانستم امتیاز بگیرم، وام ارزان قیمت بگیرم، برای خودم دستگاه و ابزار وارد کنم، من که در هر جایی نفوذ داشتم، اما هیچ جا نه سهمی گرفتم و نه امتیازی دارم.
فارغ از اتهاماتی که در جلسه استیضاح وزیر کار به شخص شما مطرح شد مجموع این حواشی به نفع چه کسانی بود؟ و چقدر این اتفاقات به اصل استیضاح مربوط بود؟وقتی که به من در آنجا حی و حاضر بودم حرفهای دور از انصاف زده شد پس ممکن است بدتر از این را در مورد وزیر هم گفته باشند. آیا وقتی میخواهیم کسی را نقد کنیم باید پا را از انصاف فراتر بگذاریم؟ مثلا یکی از نمایندگان گفت: میگویند پسر آقای تقیزاده با پسر آقای وزیر در دوبی شرکت دارند، اما آقای تقیزاده گفت که اصلا پسر من پسر ایشان را نمیشناسد، چرا باید چنین چیزهایی را پشت تریبون بگوییم؟ اگر هم خلافی صورت گرفته باید آن را در دادگاه مطرح کنند.
نحوه اداره جلسه استیضاح از سوی هیات رییسه را چطور میبینید؟ آیا هیات رییسه میتوانست جلوی برخی مسائل را بگیرد؟اصولا آقای دکتر لاریجانی نباید اجازه میداد استیضاحکنندگان وارد این بحث شوند. حرفهایی زدند که تهمت زدند و حرف نبود. وقتی از چیزی اطمینان ندارند چرا آن را پشت تریبون مطرح میکنند. آیا این مسلمانی است؟ متاسفانه این بداخلاقیها از زمان آقای احمدینژاد شدت پیدا کرد. او راحت در صحن مجلس شورای اسلامی آمد و چیزی از برادر رییس مجلس را نشان داد. ممکن است فردی از من به عنوان نماینده توقعی غیرقانونی داشته باشد که من میتوانم آن پیشنهاد را نپذیرم. اما اگر من از او بخواهم سناریو درست کنم کار خوبی است؟ حتی اگر من خلاف کردم نمایندگان متقاضی استیضاح نباید از من صحبت کنند. من این را اعلام کردم هر کسی از من توصیه خلاف قانونی دیده آن را رو کند.
من اگر اینجا را ول کنم و فقط عمل کنم پول خیلی بیشتری در میآورم. بررسی کنید کسانی که شرایط من را دارند و بیرون کار میکنند چه میزان درآمد دارند.
آیا هیات نظارت بر رفتار نمایندگان ادعاهای مطرح شده در جلسه استیضاح را بررسی میکند؟من که نمیتوانم بر خودم نظارت کنم! در مورد مواردی که غیر از اتهام به خود من است موضوع را بررسی میکنیم و این مورد هم میتواند بدون حضور من بررسی شود.
من در ذهنم با خود کلنجار میروم که آیا باید بگوییم چه کسی چهکار میکند اینکه آدم دنبال عیب کسی باشد کار خوبی نیست. آیا افرادی که این حرفها را میزنند جرأت دارند بگویند چقدر حقوق میگیرند؟ چرا به هم دیگر تهمت میزنیم؟
من معتقدم در مورد گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت کار هر کسی را دولت انتخاب کند مجلس به او رای میدهد، اما قطعا این فرد هر کسی باشد بهتر از آقای ربیعی نمیتواند وزارتخانه را جمع کند. به نظرم نمیتواند خیلی از مسائل را اصلاح کند. آقای ربیعی این مهارت را داشت که با کارگران کنار بیاید و کارگران اکثرا پشتیبانش بودند، ولی جامعهای که اینقدر مشکلات وجود دارد و این میزان اعتراض است اگر کارگر از وزیر دفاع کند بسیار مثبت است. آیا کارگران از وزیر بعدی پشتیبانی میکنند؟ سخت میبینم چنین آدمی بیاید که به زبان کارگر حرف بزند و با او همدردی کند. بالاخره این دغدغه در آقای ربیعی وجود داشت و به نظرم مثبت است، اما باید توجه کنیم اگر فردی که بعد از آقای ربیعی وزیر کار میشود از ایشان بهتر نباشد ما به کشور صدمه زدهایم. امیدوارم که چنین نباشد.
اصل اعلام وصول استیضاح در روزهای منتهی به برگزاری جلسه استیضاح و همچنین در همان جلسه حاشیهساز شد و زیر سوال رفت، شما فکر میکنید روال قانونی در این زمینه طی شده بود؟ آیا شخص آقای لاریجانی در مطرح شدن استیضاح نقش داشتند؟من نمیتوانم ذهن کسی را بخوانم. ما حق نداریم چیزی را که از آن مطمئن نیستیم مطرح کنیم. ما موظف به قضاوت درباره رفتار افراد هستیم و نه اینکه نیتخوانی کنیم، این حرفهایی که از دل آقای لاریجانی میزنند هم بیتقوایی است. از نظر قانونی روال استیضاح اشکال نداشت، زیرا مهلت یک ماهه آن گذشته بود، اما این روال باید برای بقیه هم همینطور باشد که نیست. توجیه آقای لاریجانی این بود که سعی بر این است استیضاح انجام نشود و اگر استیضاحکنندگان اصرار نکنند، ما اصراری به اجرای قانون نداریم، ولی اگر اصرار کنند باید قانون را اجرا کنیم. به هر حال درست کردن چنین جوی منطقی نیست، اما این روال هم جای تامل داشت.
سوال از رییسجمهور در حال حاضر در دستور کار مجلس قرار دارد، چقدر فکر میکنید این کار به حل مشکل کشور کمک کند و هدف متقاضیان سوال را چه میدانید؟من نمیدانم چرا آقای روحانی نمیخواهد به این سوالها جواب دهد. من اگر جای آقای رییسجمهور بودم خیلی قبلتر از اینها به مجلس میآمدم و صحبت میکردم. بحثهایی که در سوال مطرح شده تنها مربوط به رییسجمهور نیست.
آیا پیشبینی میکنید که جلسه سوال از رییسجمهور هم مثل جلسه استیضاح دچار حاشیه شود؟من معتقدم ما الان بیش از هر موقع به وحدت و انسجام نیاز داریم. این وجدان جامعه است که باید قضاوت کند چقدر حاشیههای جلسه استیضاح آقای ربیعی بر اساس انصاف و عدالت بوده است. هیچ کس از عیب مبرا نیست و معصوم نیست. متاسفانه ما میخواهیم به جای تقویت نقاط قوت، عیبها را پیدا کنیم، این خیانت به مملکت است. تمام فکر و ذکر ما باید این باشد که برخی مردم که زندگی متوسط و متوسط به پایین دارند با تحریمهایی که آمریکا ایجاد میکند به زیر خط فقر میروند. در این شرایط ما میخواهیم به هم فحش بدهیم، این جفا در حق مردم است. باید بدانیم اگر تقصیری هست مربوط به همه ماست و بپذیریم که هر کدام قصوری داشتیم، دشمن میخواهد ما با هم بجنگیم. اگر یک نقطه ضعف پیدا کنیم و مکررا آن را بزرگ کنیم و بعد تمام چیزهای دیگر را در حاشیه قرار دهیم این خیانت نابخشودنی است.
اگر تقوا را مراعات نکنیم ممکن است نفسانیات بر ما غلبه پیدا کند و چیزهایی بگوییم که نباید بگوییم. من هم خیلی چیزها میتوانم بگویم که واقعیت است، اما آیا صلاح است که این موضوعات مطرح شود و آیا دردی را درمان میکند؟
نامه آقای روحانی به رییس مجلس در مورد موضوع سوال از سوی عدهای تعبیر به تهدید شد، نظرتان درباره آن نامه چیست؟اگر آنطور که ما سوال میکنیم، ایشان هم همانطور جواب دهد دعوا میشود. این سوال که چرا بیکاری وجود دارد آیا رییسجمهور باید تنها جواب دهد؟ یا در مورد گرانی ارز مگر فقط رییسجمهور باید جواب بدهد. اگر من باشم موضوع را باز میکنم و ممکن است خیلی حرفها را بگویم. وقتی رهبری اقتصاد مقاومتی را مطرح میکنند معنایش این است که ما با مشکلی مواجه میشویم پس باید آماده باشیم. ما از نظر اقتصادی با مشکل مواجه خواهیم شد، چه این رییسجمهور باشد و چه روسای جمهور دیگری سر کار بیایند. باید خود را مقاوم کنیم و این مقاومت از تعامل ایجاد میشود. ما در این برهه نیازمند این هستیم که پشتوانه هم باشیم نه اینکه بگردیم و عیبهای هم را پیدا کنیم، این به ضرر جامعه و به نفع دشمن است.
موضوع رفع حصر و رفع ممنوعالتصویری رییس دولت اصلاحات چقدر در این شرایط میتواند به انسجام ملی کمک کند؟من معتقدم اگر میخواهیم انسجام کشور حفظ شود باید عقدهها و گرههای موجود را برطرف کنیم و نسبت به رفع حصر و رفع ممنوعالتصویری آقای خاتمی هم اقدام کنیم. باید با تمام توان به صحنه بیاییم که انسجام داخلی را تقویت کنیم و مملکت را در مقابل تحریمها و توطئههای دشمن واکسینه کنیم. نمیشود با دعوا کردن مقابل دشمن بایستیم، ما الان چنین انسجامی نداریم. هر کدام از اینها برای خود پشتوانههایی دارند که میتوانند دست به دست هم بدهند، پشت رهبری بایستند و کشور را به جلو ببرند. چیزی که باید بپذیریم این است که عقدهها و گرهها باید گشوده شود.
برخی میگویند در شرایطی که مردم با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه هستند رفع حصر چه گرهای از مشکلات مردم را باز میکند؟این کار موجب تقویت انسجام و سرمایه اجتماعی میشود. ما اوایل انقلاب خیلی تنگنا داشتیم. از نظر مسکن، پوشش، نقلیه و جاده خیلی چیزها نداشتیم، ولی هر چه داشتیم برای حفظ انقلاب در طبق اخلاص گذاشتیم. الان نه تنها حاضر نیستیم از داشتههایمان بگذریم بلکه توقع ایجاد کردهایم که نداشتهها را هم داشته باشیم. انسجام داخلی، تحملپذیری مردم را در مقابل مشکلات افزایش میدهد. ما میتوانیم به خاطر اعتقادمان خیلی چیزها را نبینیم و نخواهیم، اما وقتی دعوا وجود دارد میگوییم آن را میخواهیم. مثلا اگر من ماشین خارجی سوار نشوم اتفاقی نمیافتد یا اگر یخچال خارجی نداشته باشم، یا کفش خارجی نداشته باشم مشکل پیدا میکنم؟ اما وقتی انسجام نیست و در دل انسان عقده وجود دارد همه اینها را میخواهد.
من با مسئولین مختلف درباره رفع حصر صحبت کنم، اما معتقدم داد و بیداد راه انداختن در رسانهها مشکلی را حل نمیکند و حتی نقض غرض است و باعث میشود برای حل یک مشکل، مشکل دیگری به وجود بیاید، ما باید راهی را برویم که انسجام و وحدت به وجود بیاید نه اینکه دعوا را تشدید کنیم. به نظر من بدون هماهنگ کردن تمام سلایق و عقیدهها، ایستادن در مقابل تحریمها کار بسیار دشواری خواهد بود. هر قدر بتوانیم نیرو و پتانسیلهای اجتماعی با سلایق مختلف را هماهنگ کنیم ضربهپذیری ما کاهش پیدا خواهد کرد و هر قدر حلقه را تنگ کنیم حتی اگر آن عده با تمام وجود هم بایستند موفق نخواهند بود.
رهبری اخیرا شرط مذاکره با آمریکا را اقتدار عنوان کردند، به نظر شما این اقتدار به چه شکل حاصل میشود؟آنچه من میدانم این است که اقتدار ما در انسجام و سرمایه اجتماعی ما و همچنین اجرای عدالت در جامعه است. عدالت چپ و راست، جنسیت، اعتقاد و سلیقه نمیشناسد. کسی که میخواهد عادلانه رفتار کند باید حتی با دشمنش هم بر اساس عدالت رفتار کند. اگر توانستیم عدالت را در عمل پیاده کنیم قدرتی پیدا خواهیم کرد که هیچ قدرت خارجی نمیتواند به آن خدشه وارد کند. اگر آمریکا مسالهسازی میکند به این خاطر است که عدهای در داخل تحریک میکنند، وقتی مردم ببینند که با آنها با انصاف برخورد میشود یا با همه سلایق، قومیتها، نژادها و جنسیتها با انصاف برخورد میشود این انسجام ایجاد خواهد شد و آنچه میتواند قدرت ما را شکل دهد انسجام و وحدت است.
در ماههای گذشته عنوان شد که ۱۱ میلیارد دلار ارز دولتی تخصیص داده شده و تنها در مورد دو میلیارد دلار آن شفافسازی شده و اسامی دریافت کنندگان ارز دولتی منتشر شد، چرا این شفافسازی به صورت کامل انجام نشد؟کافی است یکسری اطلاعات را منتشر کنید که پول به چه کسی داده شده است، در این صورت آمریکا و یکسری کشورهایی که میخواهند ما را تحریم کنند دیگر نیاز ندارند به دنبال جاسوس بگردند بلکه به راحتی آن فرد را تحریم میکنند. در نتیجه اینکه ما اطلاعاماتمان را در رسانهها منتشر کنیم باعث میشود کار جاسوسهای آنها راحت شود. شفافیت صرفا در اعلام رسانهای نیست، سیستم باید به گونهای باشد که میزان دریافت، نحوه واردات کالا و نحوه عرضه آن در بازار مشخص باشد. این فرآیند مورد نیازی است که در حال حاضر قابل رصد کردن و در نتیجه قابل نظارت و کنترل نیست.
در واقع مدیریت فرآیند باید به گونهای باشد که جلوی احتکار یا هر اقدام و اشتباه دیگر در این مسیر گرفته شود. اینکه ما یک سایت را باز میکنیم و میگوییم هر کس میخواهد مواد اولیه وارد کند میتواند این کار را انجام دهد باید توجه داشته باشیم اگر ما مثلا ۱۰ تن مواد اولیه میخواهیم نباید اجازه دهیم برای ۱۰۰ تن مواد اولیه ثبتنام شود، اما الان وضعیت به گونهای است که ممکن است ارز را بگیرند و بعد مشخص نشود این ارز چه شده است.
سیستم برگزاری انتخابات در کشور چه تغییراتی نیاز دارد و به طور ویژه آیا نحوه برگزاری انتخابات مجلس نیازمند تغییر است؟
ما باید ساختار حزبی شکل بدهیم و اگر انتخابات مجلس را حزبی نمیکنیم باید آن را استانی کنیم، این باعث میشود توقعات مردم از نمایندگان دقیقتر شود. در واقع اگر ساختار مناسب وجود داشته باشد توقع مردم از نمایندگان قابل کنترل خواهد بود و در نتیجه میتوانیم تصمیم کارآمدتری بگیریم. البته مهمتر این است که ساختار اجتماعی و احزاب شکل بگیرد. اگر اینگونه باشد مانیفست و دستورالعمل احزاب و همچنین برنامههای آن برای بخشهای مختلف کشور روشن خواهد بود. در این صورت افرادی که از احزاب وارد مجالس خواهند شد دقیقا دنبال آن چیزی هستند که حزبشان به عنوان برنامه ارائه داده است.
اینکه ما انتخابات مجلس را استانی کنیم یک قدم رو به جلوست و در حالت بهتر حزبی شدن انتخابات است. اگر اینچنین نباشد باید تاوانش را بدهیم، همچنان که در شرایط حاضر میدهیم. اگر برای ساخت مملکت سیاستمداران در کنار هم بنشینند و الگوهایشان را ارائه کنند نوعی تعامل به وجود میآید و هر کس سهم خود را در پیشرفت کشور ایفا خواهد کرد.
شما نماینده قوه مقننه در بحث موسسات مالی بودید، تعیین تکلیف سپردهگذاران این موسسات به صورت صددرصدی چه زمانی انجام خواهد شد؟ موضوعی که اخیرا پس از برخی نوسانات اقتصادی مطرح شد، این بود که نحوه پرداخت مطالبات به سپردهگذاران این موسسات موجب افزایش نقدینگی در جامعه و نوسانات اقتصادی شده، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
میدانید این موسسات هر سال چقدر نقدینگی را در جامعه افزایش میدادند، آنها در شرایطی که عادی عمل میکردند به پول من ۲۵ تا ۳۰ درصد سود میدادند. حساب کنید اینها در عرض یک سال چقدر به نقدینگی اضافه میکردند در حالیکه تولیدی هم اتفاق نیفتاده بود. اینکه نقدینگی افزایش پیدا کرده به دلیل این است که سیستم مالی کنترل نداشته و این اتفاقات افتاده است. الان اگر ما هیچ کاری هم نکرده باشیم همین که این موسسات را جمع کردیم باعث میشود نتوانند نقدینگی را اضافه کنند و از رشد نقدینگی غیرمهار شده جلوگیری میشود. در واقع پیش از این رقابت برای افزایش نقدینگی در بازار بود و هر سال هم افزایش پیدا میکرد. دارایی این موسسات وجود دارد و در حد دارایی آنها برایشان خط اعتباری باز شده است، اینطور نیست که پول جدید بدون پشتوانه مالی تزریق شده باشد.
در حال حاضر سپردهگذاران از یک میلیارد به بالا پولشان را نگرفتند. این موسسات برج، ساختمان و زمین دارند که ما هنوز آنها را نفروختیم. این پول از جیب مردم پرداخت نشده است و وقتی این اموال فروخته شود شاید بتوانیم سپردههای بالای یک میلیارد تومان را هم تسویه کنیم. قاعدتا تا شهریور ماه باید سپردههای تا یک میلیارد تومان پرداخت شود که این مساوی بیش از ۹۹ درصد تمام سپردهگذاران است. اگر ما عجله میکردیم و اموال را زودتر میفروختیم سپردهگذاران ضرر میکردند، ضمن اینکه ممکن است اموال دیگری هم شناسایی شود.
این افراد زرنگتر از این هستند که همه اموالشان را به نام خودشان کنند. اگر این اموال شناسایی و فروخته شود شاید بتوان همه پولها را تسویه کرد. یک عده از سپردهگذاران هم معتقد هستند اموال اینها بیش از این حرفهاست. اگر اینچنین باشد سودهایی که باید به سپردهگذاران تعلق بگیرد هم به آنها داده میشود، اما قدم اول این است که خط اعتباری بانک را برگردانند البته بیشترین سپردهگذاران زیر ۲۰۰ میلیون تومان بودند و الان دیگر فشار سابق در جامعه وجود ندارد.
گفته میشود اعتراضات دی ماه بخش عمدهای مربوط به همین موسسات بوده و مرکز پژوهشها هم میگوید بر اساس گزارش این مرکز ۷۶ درصد فراخوانهای دی ماه مربوط به این موسسات بوده است.
بر اساس آمار وزارت اطلاعات در هیچ کدام از شهرها سپردهگذاران دخالتی در تجمعات دی ماه نداشتند. اطلاعات مرکز پژوهشها هم با وزارت اطلاعات همخوانی ندارد، چون وزارت اطلاعات تجمعکنندگان را برده و از آنها سوال کرده است، طبیعتا وزارت اطلاعات این وضعیت را رصد کرده است.
نظر شما درباره فیلترینگ تلگرام چیست؟ در حال حاضر رسانههای رسمی به دستور قضایی از تلگرام خارج شدهاند و گروههای مخالف نظام همچنان در این فضا هستند و مردم هم از این نرمافزار استفاده میکنند. آیا شما موافق این فیلترینگ هستید؟
من معتقد به واکسیناسیون و پیشگیری هستم. اگر بتوانیم راهحلهایی برای انسجام و وحدت پیدا کنیم و برخوردمان را بر اساس عدالت تنظیم کنیم تلگرام هیچ غلطی نمیتواند بکند. ما باید کاری کنیم که انسجام و وحدت افزایش پیدا کند و این کار با دستور، امر و نهی محقق نمیشود.