«تهران آبادی ایران و ویرانی ماست». این جمله را امیرکبیر وقتی راهی تهران شد تا در سمت صدر اعظمی قرار گیرد بر زبان راند و عجیب پیش بینیاش تحقق یافت. امسال دویست و بیست و سومین سالی است که تهران، این کهن شهر ایران جامه پایتختی بر تن دارد. شهری که در دهههای گذشته، چون اختاپوسی سیطره اش را بر زمینهای اطرافش افزایش داده و هر روز بیش از دیروز میل به بزرگ شدن دارد.
نعمت الله ترکی، رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران میگوید ۱۷ درصد از جمعیت ایران در تهران زندگی میکنند. این پرجمعیتترین شهر ایران، بزرگترین اقتصاد کشور را در خود جای داده است. او حرفهای شنیدنی در خصوص طرح انتقال پایتخت داشت و معتقد بود طبق قانون این اتفاق قطعا و حتما رخ خواهد داد.
مصاحبه درباره تهران و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آن جذابیتهای بالایی دارد. شهر چند پارهای که سیمای شمال، مرکز و جنوبش تفاوتهای فراوانی در خود دارد. بیراه نیست اگر آن را عصاره ایران بخوانیم.
گفتگوی نعمت الله ترکی با خبرآنلاین را در ادامه میخوانید:
به نظر میرسد تهران بیش از آنکه نماد تمرکز جمعیت ایران باشد، نماد تمرکز فعالیتهای اقتصادی تلقی میشود، چند درصد از اقتصاد ایران در پایتخت متمرکز شده است؟
اتفاقا برای پاسخ به این سئوال باید به موضوع جمعیت هم اشاره کنم. بررسیها نشان میدهد ۱۷ درصد از جمعیت ایران در استان تهران زندگی میکنند. طبیعتا به فراخور این جمعیت، سهم این استان در فعالیتهای صنعتی، تجاری، کشاورزی و خدماتی نیز بالا میرود. از همین جمعیت ۱۷ درصدی کشور که در این استان متمرکز شده است میتوان استنباط کرد اقتصاد چه وضعیتی دارد.
بررسیها نشان میدهد ۲۳ درصد از تولید ناخالص ملی به استان تهران تعلق دارد. این یعنی سهم عمده فعالیتهای اقتصادی در این استان متمرکز است. ۱۳.۹ دهم درصد از تولید ناخالص بخش صنعت کشور مربوط به استان تهران است. در بخش خدمات این سهم به حدود ۳۵ درصد میرسد، اما در بخش کشاورزی این سهم پایینتر است چرا که سهم زمینهای کشاورزی در استان تهران به نفع دیگر بخشها کاهش یافته است.
همین وضعیت سهم بخش کشاورزی چقدر است؟
حدود ۴.۳ دهم درصد از سهم کشاورزی کشور به این استان اختصاص دارد. به هر حال سطح دسترسی به دستگاهها و امکانات در تهران بالاتر از سایر استانهاست. باید به این نکته اشاره کنم که فعالیتها در استان تهران ملی است نه استانی. این نشان میدهد که اهمیت تهران در مناسبات اقتصادی و سیاسی چیست.
به سهم درآمدی تهران از درآمد کل کشور اشاره کردید، بفرمایید حجم درآمدی که در استان تهران حاصل میشود، چقدر است؛ به عبارت دیگر تهرانیها چقدر مالیات پرداخت میکنند؟
نزدیک به ۵۳ هزار میلیارد تومان از درآمد مالیاتی کشور از تهران تامین میشود. فکر میکنم کل درآمد مالیاتی کشور در حدود ۱۰۵ تا ۱۰۶ هزار میلیارد تومان است که استان تهران به تنهایی ۵۳ هزار میلیارد تومان از این درآمد از استان تهران حاصل میشود.
با توجه به این رقم چند درصد از گردش مالی ایران در تهران رخ میدهد؟
حدود ۵۵ درصد گردش مالی کشور در استان تهران اتفاق میافتد. همین نکته نشان میدهد چه ظرفیت بالایی در بخش تسهیلات و مباحث اقتصادی و ... در تهران وجود دارد.
البته این مساله خود یک نقطه ضعف هم تلقی میشود.
بله وقتی بحث توسعه کشور را در نظر بگیرید به همین نقطه میرسید که این یک آسیب است، اما نکته مثبتی که عرض کردم از این بابت است که درآمد استان تهران به همین استان بر نمیگردد بلکه در کل کشور توزیع میشود. از این درآمد ۲ درصد به استان تهران برمیگردد و باقی در سراسر کشور توزیع میشود. در کل اگر همه جوانب را در نظر بگیریم میبینیم نفع تهران به همه ایران میرسد و شاید خودش کمترین مواهب را داراست.
با توجه به گردش بالای اقتصادی تهران چند نفر در تهران فعالیت شغلی دارند؟
استان تهران ۱۳ میلیون و ۴۶۱ هزار نفر جمعیت دارد، از این تعداد بیش از ۴ میلون نفر در حال فعالیت اقتصادی هستند و شغل دارند. نرخ بیکاری در این استان طبق آخرین برآورد ۱۱ درصد است.
دولت چه تعداد کارمند در تهران دارد؟
حدود ۴۹۳ هزار و ۵۶۸ نفر از خانواده بزرگ کارکنان دولت در استان تهران مستقر هستند.
طبیعی است موقعیت ویژه اقتصاد ایران، این شهر را کانون توجه سرمایه گذاران قرار دهد، در این مورد توضیح دهید.
بله. سال ۱۳۹۶ سال خوبی از منظر سرمایه گذاری خارجی بود. فکر میکنم تا سقف ۱۰ میلیارد دلار تقاضای سرمایه گذاری داشتیم. امسال احتمالا این رقم افزایشی ۱۵ درصدی را تجربه خواهد کرد. البته امسال سومین نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی ایران (iran expo ۲۰۱۸) با حضور ۱۰۵ کشور در تاریخ ۲۸ مهر ماه تا ۱ آبان در محل مرکز نمایشگاههای بین المللی شهر آفتاب برگزار خواهد شد.
تهران یکی از مهاجرپذیرترین استانهای ایران است، بیتردید یکی از دلایل مهم مهاجرت به تهران نبود فرصتهای شغلی در دیگر استانهاست و از سوی دیگر بالا بودن میزان درآمد در تهران نسبت به سایر استانها. بفرمایید درآمد سرانه تهرانیها چقدر است؟
درآمد سرانه خانوار شهری در تهران کمی بیش از ۳.۵ میلیون تومان است و همان طور که گفتید این میزان درآمد بالاتر از دیگر نقاط کشور است.
متوسط درآمد سرانه کشور طبق آخرین آمار چقدر است؟
حدود دو میلیون تومان در ماه برای هر خانوار. میبینید درآمد خانوار تهرانی ۱.۵ میلیون تومان بالاتر از متوسط کشوری است و همین امر خود انگیزهای را برای مهاجرت ایجاد میکند. بخش عمدهای از مهاجران نیز جذب بخشهای خدماتی میشوند، چون همان طور که گفتم این بخش اقتصاد بزرگتر از سایر بخش هاست.
این بالا بودن درآمد، در بالا بودن هزینههای خانوار نیز صدق میکند، هزینه زندگی تهرانیها چقدر بالاتر از دیگر استان هاست؟
برای درک بهتر باید اشاره کنم که درآمد دو میلیون تومانی خانوار در برخی استانها بین ۳۰ تا ۳۵ درصد امکان پس انداز دارد، اما درآمد سرانه ۳.۵ میلیون تومانی خانوار اصلا جایی برای پس انداز ندارد، چون هزینه زندگی، بسیار بالاست و گرانی مسکن فشار زیادی به خانوار وارد میکند. به طور دقیق هزینه زندگی در تهران بین ۴۰ تا ۴۵ درصد بالاتر از متوسط کشوری است.
با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی تهران و تمرکز بالایی که در این حوزه وجود دارد، انتقال پایتخت امکان پذیر است؟
قطعا و حتما. البته موضوع انتقال پایتخت از دو منظر قابل بررسی است. اول اینکه انتقال پایتخت باید قطعا اتفاق بیفتد. قوه مقننه این موضوع را مصوب کرده و کارگروه تخصصی در این حوزه نیز شکل گرفته است. پس ما بحثی در حوزه انتقال پایتخت نداریم. باید تعریف کنیم که اولویتها در این حوزه چیست. اولویتها هم باید از دل بررسیها و مطالعات استخراج شود.
ممکن است مطالعات روشن کند که در حوزه انتقال پایتخت؛ اولویت با انتقال پایتخت اداری است یا سیاسی. حالا نکتهای که در اینجا مطرح میشود این است که مشکلات تهران باید رفع شود. فرض بگیرید اولویتهای ما در این حوزه مشخص شود و تصمیمات نهایی گرفته شود؛ حالا میرسیم به انتقال جمعیت. طبیعی است حتی اگر پایتخت از تهران منتقل شود، جمعیت تهران در خود شهر باقی میماند. بحران تهران از جمعیت بالای آن ناشی میشود. بحث تمرکز زدایی نیز با بحث انتقال پایتخت متفاوت است. استان تهران گنجایش استقرار ۱۰ درصدی جمعیت کشور را دارد این در حالی است که همان طور که گفتم ۱۷ درصد جمعیت کشور در تهران زندگی میکنند.
برای حل مشکلات تهران برنامههای متعددی تعریف شده است. ما اولویت بندی کردیم که مساله اصلی ما چیست؟ بی تردید مساله اصلی در تهران تامین آب است، در برنامه ششم پیش بینیهایی در خصوص حل بحران زیست محیطی، آلاینده ها، ترافیک، آلودگی هوا و ... داریم. منظور من این است که تلقی این نباشد که مشکل تهران تنها با انتقال پایتخت سیاسی حل میشود بلکه مساله این است که باید مشکل تهران را جدای از موضوع انتقال پایتخت مورد بررسی قرار داد.
شما قاطعانه درباره انتقال پایتخت صحبت کردید، بفرمایید با توجه به این قاطعیت، مطالعات در چه مرحلهای است؟ اولویتها مشخص شده است؟
هنوز نتیجه قطعی حاصل نشده است.
از چه زمانی مطالعات آغاز شد؟
از سال ۱۳۹۰
دستاوردهای این مطالعه هفت ساله چه بود؟
به نتایج خوبی رسیدیم.
امکان دارد توضیحاتی درباره این نتایج خوب ارائه کنید؟
بودجهریزی عملیاتی از امسال اجرایی شده است، اتفاقا این بودجه ریزی عملیاتی پیش نیاز همان انتقال پایتخت است. به هر حال در قالب بودجه ریزی عملیاتی ۸۸۰ خدمت دولتی احصا شده است. حالا باید بررسی کنیم ببینیم کدام استان این امکان را دارد که بتواند این ۸۸۰ خدمت را ارائه کند. ما قبل از این آماری در این خصوص نداشتیم.
با این وصف هنوز مطالعات استانهایی که امکان پایتخت شدن را دارا هستند، مشخص نکرده است؟
خیر هیچ گزینهای پیش روی ما نیست و باید در سنجش کاملی انجام دهیم تا معلوم شود کدام استانها قابلیت ارائه این خدمات را دارند.
فکر میکنید این طرح چه زمانی به نتیجه برسد؟
این یک برنامه کوتاه مدت نیست. اکثر کشورهایی که بحث انتقال پایتخت را داشتند در یک پروسه بیست تا سی ساله این عملیات را انجام دادند.
با این وصف فعلا در یک دهه آینده میتوانیم اطمینان داشته باشیم تهران پایتخت میماند.
فعلا بله.
با توضیحاتی که ارائه کردید، انتقال چندان اجرایی نیست، به این ترتیب بفرمایید برای حل مشکلات تهران چه تدابیری اندیشیده اید؟ طبیعتا این برنامه نمیتواند معطل بماند چرا که در برخی حوزهها مانند آلودگی هوا و ... بحرانهای جدی وجود دارد.
اول یک توضیح بدهم. تهران را به عنوان پایتخت نباید با دیگر شهرهای کشور مقایسه کرد. باید تهران را با پایتختهای دیگر جهان مورد قیاس قرار دهیم. باید ببینیم مدیریت پایتخت با چه کسانی است؟ با استانداران؟ شهرداران؟ و ... حریم پایتخت چگونه تعیین میشود و اداره اش به کدام دستگاه است؟
حالا با توجه به تجربه جهانی مدیریت با چه دستگاهی باید باشد؟
در این مورد به سادگی نمیتوان حرف زد. باید فکر کرد.
تعداد مهاجران به تهران در سالهای اخیر رو به افزایش است؟
متاسفانه بله. بررسیها نشان میدهد در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ جمعیت تهران یک میلیون و ۸۳ هزار نفر افزایش یافته که تقریبا بخش عمده از آن را مهاجران تشکیل میدهند. وقتی بررسی کنید میبینید نرخ رشد جمعیت در برخی نقاط استان کاهشی است، این نکته پیام دارد، پیام این است که تهرانیها میلی به فرزندآوری ندارند و افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت است.
با همین وضعیت استان تهران چه تعداد فقیر را در خود جای داده است؟
تهران فقیر ندارد.
واقعا؟ اما آدرس نقاطی که فقیر نشین هستند را میتوانم در اختیارتان قرار دهم.
منظور من این است که ما تهرانی فقیر نداریم. در تهران فقرا زندگی میکنند، اما غالبا این افراد مهاجرند، با هدف زندگی بهتر راهی تهران شده اند، اما نتوانسته اند یا نشده است زندگی بهتری برای خودشان دست و پا کنند. این نکته را با دقت از قول من طرح کنید. من هم میدانم در تهران فقیر هست، اما اغلب این افراد متاسفانه مهاجرند. اگر قرار به ذکر نقاط فقیر نشین باشد، میشود به شهرهای پیرامونی که بافت حاشیه نشینی دارند، اشاره کرد.
با لحاظ این نکته که شهر تهران نیز فقرای زیادی را در خود جای داده است، بفرمایید تهران چه تعداد حاشیه نشین دارد؟
متاسفانه حدود ۲.۵ میلیون حاشیه نشین در تهران حضور دارند.