سیامک داودی؛ میخواهید ماهیهای قرمز درون یک حوض خانگی را بشمارید اگر آب پر از لجن و تیره باشد کارتان بسی دشوار است، اما اگر آب شفاف باشد براحتی خواهید توانست تعداد ماهیها را بشمارید.
عدم وجود شفافیت سبب ساز ارائه اطلاعات و آمارهای نادرست برای حل فلان مشکل خواهد بود، چون به قول اطباء تشخیص صحیح مقدمهای برای درمان درست است.
یکی از مضرات بارز عدم شفافیت این است که افراد متضرر از عدم شفافیت، چون نمیتوانند برای احقاق حق ادله مناسب را به محکمه ارائه دهند اکثرا از طرح شکایت منصرف شوند و این دور تسلسل باطل به ضرر جامعه و نظم عمومی استمرار خواهد یافت بدیهی است شفافیت میتواند سبب ساز اجرای عدالت و بی عدالتی نیز میتواند یکی ثمرات عدم شفافیت باشد.
اما متاسفانه همواره کسانی هستند که از فضای تیره و تار بیشترین بهره را میبرند و بقای منافعشان در استمرار این فضاباشدخواننده محترم متن لطفا برای توجیه عدم شفافیت به دو مثال زیر توجه فرمایید:
۱- در فلان مرکز زمینه ارتقاء شغلی کارکنان شفاف و قانونمند نیست در این فضا مدیر مربوطه میتواند، حسب سلایق شخصی کارمندی را ارتقاء یا تنزل رتبه دهد. این مدیر بعضا در مقابل تهیه دستورالعمل مناسب برای ارتقاء کارکنانش مقاومت خواهد کرد یا در همین مرکز دریافتی کارکنان شفاف نبوده و معلوم نیست که چرا فلان مقدار اضافه کار در شرایط مشابه به آقای الف. یا ب. پرداخت شده، ولی به آقای ج. خیر؟
۲- صورتهای مالی فلان موسسه اعتباری و مجوزهای لازم برای تشکیل انواع موسسات مالی و اعتباری به صورت شفاف به مشتریان سپرده گذار ارائه نشده و در مسیر شناسایی شفاف چالشهای موجود در این موسسات موانعی بوجود میآید نتیجه را دیدیم میلیاردها تومان از اموال مردم به ثمن بخس و بدون شفافیت به کسانی وام داده شد که به علت عدم پرداخت اقساط این وامها آنچه که نباید اتفاق میافتاد عملی شد و قص علی هذا.
اما چگونه میتوان در جامعه حداکثر شفافیت را بوجود آورد؟ منطقی است درک کنیم که مواردی در کشور وجود دارد که جزو اسرار امنیتی، اقتصادی، نظامی یا ... است که شفافیت در اعلام آن به صلاح نیست خارج از این موارد که شاید زیر پنج درصد هم نباشد میتوان به چند نمونه پیشنهادی ذیل جهت دستیابی حداکثری به عدالت توجه کرد بدیهی است که پیشنهادات فراوانی در این زمینه وجود دارد که شایسته است دوستان دیگری در نشر آن بکوشند.
الف-آنچه را که در دنیای ارتباطات کنونی از رسانههای بیگانه میخواهیم بشنویم آیا بهتر نیست در یکی از شبکههای ویژه صدا و سیما فرضا به نام شبکه " شفافیت و عدالت "پخش شود تا به شیوه حداکثری آحاد مردم مشکلات را شفافبیان کنند و سهمی هر چند کوچک در شفاف سازی داشته باشند تا سایر افراد هم این موارد را ببینند و بشنوند در نتیجه مسئولان درد را شناخته و به سرعت درمان نمایند؟
ب- خبرنگاران، جراید، سایتها و .. در بیان چالشهای مختلف موجود در مملکت آموزش دیده و راهنمایی شوند تا در نشر اطلاعات جهت شفاف سازی امور بدون ترس از عواقب آن البته به دور از اغراض سیاسی یا .... تلاش مضاعف نمایند.
ج- قوانینی که مانع اجرایی شدن شفافیت و عدالت است سریعا با تدوین قوانین مناسب در مجلس نسخ شوند بعضی از قوانین خاص مقدم که بنا بر قولی قوانین عام موخر را تخصیص میزنند، اصرار به عدم نسخ صریح این قوانین توسط ذینفعان مربوطه میتواند به ضرر منافع عمومی باشد، چون اگر به روح و علت تصویب قوانین موخر توجه شود در مییابیم مصلحت و نفع عمومی اکثرا در اجرای قوانین موخر است لذا عدم توجه به این مسئله میتواند احتمالا زمینه ساز بروز شبهه نوعی بی تقوایی در ارجح دادن بعضی از قوانین خاص مقدم بر قوانین عام موخر شود.
د- در بعضی از رشتههای کاربردی مانند رشته حقوق افزایش هر چه بیشتر فارغ التحصیل یک فرصت جهت ترویج اجرای بهینه عدالت تلقی شود نه تهدید، چون وجود هر فرد حقوقدان در یک خانواده سبب ساز ترویج شفاف قوانین موجود و در نطفه خفه شدن مشکلات حقوقی و بسط عدالت، حداقل در آن خانواده و نزدیکانش خواهد شد. همچنین بنا بر آموختهها و روح دروس رشته حقوق اصلح است حقوقدانان کشور پیشمرگ و الگوی بارز جهت اجرای شفافیت برای نیل به عدالت حتی با احتمال در خطر افتادن منافع صنفیشان در کشور شوند. انشالله باری تعالی اکثریت حقوقدانان کشوررا از زمره کسانی قرار دِهد که دنیایشان را با قبولافزایش حداکثری سریازان عدالت میفروشند نه خلاف آن.
در خاتمه نقل است از بزرگان که انسان برای نیل به سعادت سه راه دارد:
راه اول از اندیشه میگذرد، این والاترین راه است. راه دوم از دنباله روی میگذرد، این آسانترین راه است و راه سوم از تجربه میگذرد، این تلخترین راه است پس میتوان نتیجه گرفت اندیشه اعمال شفافیت، در میان مسئولان نوعی اندیشه نیک و خردمندانه جهت بسط عدالت است.
اندیشه خردمندانه به ما نوید میدهد که شفافیت نوعی اعمال خرد برای اجرای عدالت است، زیرا خردمند آن نیست که، چون در کاری میافتد بکوشد تا از آن کار بیرون آید، بلکه خردمند آنست که بکوشد در کاری نیفتد.
شفافیت سبب میشود انواع چالشها از ابتدا به شیوه خردمندانه شناسایی شده تا عدالت مانع استمرارانواع مختلف چالشها شود.