تعرفهگذاریهای پیاپی از سوی ترامپ تا حدی پیشروی خود را ادامه داد که ابعاد جنگ تجاری پس از اعلام آمادگی دونالد ترامپ برای اعمال تعرفه بر کل واردات از چین به آمریکا گستردهتر از هر زمانی شد. وضع تعرفه بر ۵۰۰ میلیارد دلار از صادرات چین به ایالاتمتحده تنها بخشی از تهدیدهای ترامپ در مصاحبه با شبکه سیانبیسی بود.
به گزارش دنیای اقتصاد، رئیسجمهوری ۲ پیام دیگر را نیز به بازارها و دولتهای درگیر در جنگ اقتصادی مخابره کرد: ناخشنودی نسبت به شتاب رشد نرخ بهره فدرال رزرو و بازخوانی اتهام دستکاری تعمدی (آلایش) ارزی توسط دولت چین و اتحادیه اروپا. هشدارها و پیامهای ترامپ از یک نقشه جنگ اقتصادی پرده بر میدارد که جبهه ارزی و تجاری دو بخش اصلی آن هستند.
تلفیق جنگ ارزی و تجاری
ورود ریاستجمهوری آمریکا به میدان جنگ ارزی چند ماهی متوقف شده بود. درحالیکه وعدههای انتخاباتی همزمان با دو نمونه ارزی و تجاری تلفیق شده بود، تعلل ترامپ در راستای پایین نگه داشتن شاخص دلار برابر سبد ۶گانه ارزهای رایج دنیا، در ابتدا تعجبآور بود. ترامپ در اجلاس داووس این تعجب را با صحبت درخصوص «ما به یک دلار قوی نیاز داریم»، به شگفتی تبدیل کرد. شگفتی اینجا است که ترامپ با استناد به ارگانهای بینالمللی پولیبانکی، شاخص دلار را فراتر از ارزش واقعی آن معرفی میکرد که نشانگر نیاز به تضعیف دلار یا به نوعی دیگر پیشگیری از تقویت آن قلمداد میشد؛ اما سخنرانی ترامپ در داووس دلار را به جلو راند تا در نهایت با وجود دلایل دیگر به سقف یکساله خود نزدیک شود و سایر ارزها را با شتاب قابلتوجهی مغلوب کند.
استراتژی کاخ سفید در راستای توقف میل به تضعیف شاخص دلار در جبهه جنگ ارزی بهدلیل وجود یک کارزار اقتصادی مهم دیگر رخ داد؛ ورود به جنگ تجاری با ابرقدرتهایی مانند چین، اروپا و حتی همسایگان شمالی و جنوبیاش. جبران روند کسری تجاری روبهرشدی که ظرف ۲دهه اخیر میلادی تلاشی برای توقف آن صورت نگرفته بود، برنامه دیگر دونالد ترامپ محسوب میشد که تاکید فراوانی بر آن نشان میداد؛ بنابراین یک دلار قدرتمند نیاز اولیه ورود به جنگ تجاری بود که در صورت اقدامات ارزی تلافیجویانه بعدی از سوی کشورها بهویژه چین، توان مانور ارزی برای آمریکا باقی بماند.
ازسوی دیگر، دلار قوی در ماههای گذشته به شدت منجر به خروج سرمایه از اقتصادهای نوظهور شد که به مرور سلطه روانی دلار بر بازارهای جهانی را نیز با کنار زدن فلزات گرانبها و ارزهای قدرتمند دیگر به نمایش درآورد. حالا که چین قصد تضعیف یوآن را دارد و این مساله با سقوط یوآن به کف یکساله محرز شده است، جایگاه دلار به شکلی رقم خورده که تضعیف آن در برابر ارزهای دیگر ضربه چندانی به اقتصاد این کشور وارد نخواهد کرد. ثبت نرخ برابری ۸/ ۶ دلار به یوآن در حالی رخ داد که ترامپ چین و اروپا را به آلایش نرخ ارز متهم کرد و حتی از فدرال رزرو منتخب خود نیز بابت افزایشهای متوالی نرخ بهره گلایه کرد.
این بخش از اظهارات ترامپ به معنای آمادگی برای تلفیق استراتژی جنگ ارزیتجاری تلقی میشود؛ پیش از سخنرانی ترامپ، دلار به سقف یکساله خود رسیده بود که به معنای تقویت قابلتوجه در برابر رقبایی مانند یوآن، یورو و طلا است. آنچه پس از سخنرانی رئیسجمهوری ایالاتمتحده رخ داد، افت محسوس شاخص دلار بود. این رویداد چند ماه پس از درخواست دلار قوی، نشانگر مطالبه جدیدی است مبنیبر نیاز به دلار ضعیف.
ترامپ چتر نجات اونس!
درحالیکه شاخص دلار با لمس عدد ۶۵/ ۹۵ واحدی در قله یکساله جا خوش کرده بود؛ ابراز گلایه ترامپ نسبت به سیاستگذاری فدرال رزرو که یکی از دلایل اصلی تقویت دلار بهشمار میرود، منجر به افت بالغبر ۷/ ۰ درصدی این شاخص شد. طلا برخلاف رقیب دیرینه خود، در قعر یکساله بهسر میبرد.
دلیل ورود ترامپ به جنگ ارزی
یکی از دلایل ورود ترامپ به جنگ ارزی تلاش برای مقابله با کشورهایی مانند چین است که اجازه تقویت ارزش واحد پولیشان را نمیدهند. رقابت اقتصادی میان چین و آمریکا در ماههای اخیر به یک جنگ تمامعیار تبدیل شده است. واشنگتن و پکن مرتبا از افزایش تلاش برای پیروزی در این رقابت اقتصادی با تمامقوا خبر میدهند. درحالیکه سیاست پکن با مهار افسار یوآن همراه شده، ایالاتمتحده را نسبت به جلوگیری از تقویت دلار مستعدتر میکند.
آمریکا پیش از این نیز در راستای مقابله با سلاح پولی چینیها دست به دامان نهادهای پولی و مالی بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول شده بود. با توجه به تهدیدهای پرسابقه ترامپ برای پایان دادن به وضعیت تضعیف تعمدی یوآن و انتقاد وی نسبت به افزایش نرخ بهره بانکی از سوی فدرالرزرو، ورود آمریکا به جبهه جدال ارزی تا حدودی روشن بهنظر میرسد.
ترامپ علیه کسری تجاری
از آغاز دوره فعلی ریاست جمهوری، درخواستها و وعدههای دونالد ترامپ یکی پس از دیگری مطرح شدهاند. لایحه بودجه سال ۲۰۱۸ بر وفق مراد وی تصویب شد، تزریق سرمایه به بخش زیرساختها تایید شد و در نهایت به عقیده برخی، بزرگترین موفقیت دونالد ترامپ با تصویب قانون کاهش مالیاتها به سرانجام رسید. با همه این تفاسیر، نگاه به گذشته، یک خواسته مهم دیگر رئیسجمهوری آمریکا را فارغ از موارد ذکر شده نشان میدهد.
در روزهای ابتدایی استقرار وی در کاخ سفید، ترامپ از کسری تراز تجاری انتقاد شدیدی کرده بود و دلار را بیش از اندازه قوی میدانست. این دو موضع ترامپ میل وی به تضعیف ارزش دلار را بهشدت نشان میداد. دلار ظرف ۱۲ ماه سال ۲۰۱۷ میلادی با افت ۱۰ درصدی نسبت به سبد ارزهای رایج دنیا همراه شد؛ در شرایطی که اتمسفر پولی آمریکا درگیر یک فرآیند تمامانقباضی بود. چند نوبت افزایش نرخ بهره هدف که هریک به اندازه ربع درصد بودهاند و آغاز تعدیل ترازنامه اوراق فدرال در این مدت باید شاخص دلار را تقویت میکرد؛ اما نتیجهای که در واقعیت ثبت شد، افت ۱۰ درصدی شاخص دلار در این سال بود.
با این همه، روند کسری تراز تجاری آمریکا تغییری نکرد تا ترامپ بهصورت مستقیم به محدودسازی واردات تجاری ورود کند. به این ترتیب، اولویت اصلی از تضعیف دلار به جنگ تجاری تغییر کرد تا شرایط برای استفاده همزمان از این دو ابزار مهیا شود.
سیاست اقتصادی ترامپ
سیاست اقتصادی حمایتگرایی (Protectionism)، به جلوگیری از تجارت بین کشورها از طریق وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی، محدودسازی حجم واردات و شماری دیگر از ضوابط دولتی اطلاق میشود. این نوع از سیاست با موازین تجارت آزاد که در آن موانع دولتی باید به حداقل برسند، تضاد دارد. دولت دونالد ترامپ با استفاده از این نوع سیاست در حال تلاش برای مقابله تجاری با چین و اتحادیه اروپا است.
تلفیق جنگ ارزی با جنگ تجاری در آینده نزدیک به تغییر سیاستهای اقتصادی سایر کشورها منجر خواهد شد. پیش از این نیز بانک مرکزی اروپا درباره ورود آمریکا به جنگ ارزی و دولت چین نسبت به وضع تعرفه بر واردات، هشدار علنی خود را به واشنگتن ارسال کرده بودند که در حالحاضر، چین در حال عملی کردن هشدارهای خود با تضعیف یوآن است.