مرد عاشق که بعد از یک درگیری زن مورد علاقهاش را با ضربات چاقو زخمی کرده و او را تا پای مرگ کشانده بود، پای میز محاکمه میرود.
به گزارش شرق، این مرد جوان وقتی از زن مورد علاقهاش برای ازدواج جواب منفی شنید، با واردکردن ضربات چاقو قصد کشتن او را داشت که زن با کمک یک راننده از مرگ نجات پیدا کرد.
هرچند متهم پیش از این، یکبار محاکمه شده و به حبس و پرداخت دیه محکوم شده بود، اما بهدلیل اینکه از اتهام آدمربایی تبرئه شده بود، با اعتراض متهم پروندهاش به دیوانعالی کشور رفت و حکم نقض شد. بهاینترتیب پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری ارسال شد.
براساس محتویات پرونده، شهریور سال ۹۵ پیکر نیمهجان زنی که با ضربات متعدد چاقو زخمی شده بود، از سوی یک راننده به بیمارستان منتقل شد. راننده جوان این زن را در حاشیه یکی از خیابانهای منطقهای در جنوب تهران یافته بود. پرستاران با توجه به کارت شناسایی زن جوان، متوجه شدند او شبنم 35 ساله است ولی از علت زخمیشدن شدید او اطلاعی در دست نبود، بااینحال زن جوان تحت عمل جراحی قرار گرفت؛ هرچند بهدلیل آسیب شدیدی که به اندامهای حیاتی او وارد شده بود، پزشکان امید زیادی به زندهماندن او نداشتند، اما زن جوان بهطور معجزهآسا زنده ماند. شدت آسیب به او به حدی بود که هرگز مثل سابق سلامتیاش را به دست نیاورد و مدت زمان زیادی در بیمارستان بستری شد.
شبنم که در همان بیمارستان شکایت اولیه خود را مطرح کرده بود، پس از بهبودی به پلیس آگاهی رفت و به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت. او گفت: چند سال بود از همسرم جدا شده بودم و با دخترم زندگی میکردم. یکسال قبل بهعنوان مسافر سوار ماشین پسری جوان به نام محمود شدم. او که مجرد بود، سر صحبت را باز کرد و این شروع آشنایی ما بود. او چند بار به دیدنم آمد و پس از مدتی به من ابراز علاقه کرد و میگفت قصد ازدواج دارد.
این زن ادامه داد: ماجرای خواستگاری محمود را با خانوادهام در میان گذاشتم، اما چون مطلقه و صاحب فرزند بودم، برادرم با این ازدواج مخالفت کرد و گفت که نباید انتخابی بکنی که دوباره موجب شکست شود. تو باید حتما مسئله داشتن فرزند را در نظر بگیری و بدانی که تصمیمات روی دیگران هم تأثیر میگذارد. بنابراین ازدواجکردن تو درست نیست. بهدلیل مخالفتهای برادرم بود که از محمود برای مدتی مهلت خواستم تا برادرم را راضی کنم، ولی محمود برای ازدواج با من عجله داشت و میگفت با بدقولیهایم قصد اخاذی از او را دارم. او درک نمیکرد که من چه مشکلاتی دارم و خانوادهام بهشدت روی من کنترل دارند و چون یکبار شکست خوردم، نمیتوانم دوباره بدون اجازه آنها ازدواج کنم.
او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز میخواستم برای خرید به عبدلآباد بروم. به همین دلیل محمود با ماشین دنبالم آمد. او در بین راه بار دیگر حرف ازدواج را پیش کشید. من از حرفهای تکراری او عصبانی شدم و گفتم لازم است تا چند ماه دیگر صبر کنیم. او هم یکدفعه به سمت خیابانی خلوت رفت و داخل ماشین با چاقو به جانم افتاد و مرا زخمی کرد. او من را از ماشین بیرون انداخت و رفت و یک راننده دلسوز مرا به بیمارستان رساند. حالا معده و رودهام آسیبدیده و یکی از کلیههایم را از دست دادهام. دیگر امکان بارداری نیز ندارم و آسیبدیدگیهای کمر و گردنم جدی است.
با شکایت این زن، پسر جوان بازداشت شد و در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
او منکر اتهام آدمربایی و شروع به قتل شد و گفت: من آدمربایی را قبول ندارم. آزاده با میل خودش سوار ماشین شد تا با هم برای خرید به عبدلآباد برویم. او با بدقولیهایش اعصابم را بههم ریخته بود. زن مطلقه در مدت آشنایی ما بارها به بهانههای مختلف از من پول گرفته بود. حتی دو روز قبل از این ماجرا نیز ۵۰۰ هزار تومان به او دادم تا برای خودش یک اجاق گاز نو بخرد. او هر بار که حرف ازدواج را پیش میکشیدم، بهانهای میآورد تا از من پول بگیرد. به همین دلیل عصبانی شدم و با چاقوی آشپزخانه که در ماشین داشتم، چند ضربه به او زدم.
در پایان جلسه، هیئت قضائی وارد شور شد و محمود را بهعلت جراحات وارد شده به زن جوان و شروع به قتل، به پرداخت یکچهارم دیه کامل و پنج سال زندان محکوم کرد، اما او از اتهام آدمربایی تبرئه شد. این حکم در دیوانعالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم تبرئه محمود از اتهام آدمربایی تأیید نشد. بهاینترتیب، او بار دیگر باید به اتهام آدمربایی پای میز محاکمه بایستد و از خود دفاع کند.