سيد مهدي حسيني در روزنامه اعتماد نوشت:
اهميت سياسي اين دوره از نشست اوپك با توجه به خروج امريكا از برجام، اتحاد روسيه و عربستان و اعمال محدوديتهاي جديد بينالمللي براي ايران بيش از پيش افزايش يافته و اين نشست را به يكي از سياسيترين گردهماييهاي اوپك تبديل كرده است. در اين ميان اتحاد عربستان و روسيه بسيار عجيب به نظر ميرسد گويي كه سعوديها پاداش پكيج قرارداد ٣٠ ميليارد دلاري همكاريهاي اقتصادي خود با روسيه را دريافت كردهاند. اينكه عربستان در جبهه مقابل ايران قرار گيرد كاملا طبيعي بوده و از دايره منطق روابط بينالملل در شرايط فعلي خارج نيست اما همكاسه شدن روسها با سعوديها قدري قابل تامل است.
آنها در منطقه شريك استراتژيك ايران هستند و بديهي است كه در وضعيت كنوني كه امريكا از برجام خارج شده است نيز بايد همكاري استراتژيك خود را در قالب اقتصاد به ويژه نقشآفريني همسو با ايران در بازار نفت، نشان دهند .
اما روسها منافع ملي خود را به منافع استراتژيكشان با ايران ترجيح دادهاند و در اين مقطع حساس پشت سر سياست سعوديها ظهر شدهاند. درسي كه ما از اتحاد اين دو كشور ميتوانيم بگيريم اين است كه روابط بينالملل در سايه بدهبستانها و مذاكرات هدفمند برقرا شده و بهتر است ما نيز در يارگيريهاي سياسي خود به اين موضوع توجه داشته باشيم تا بدين شكل غافلگير نشويم.
در اينكه ايران قادر است هرگونه توافق بر سر افزايش توليد نفت در اوپك را وتو كند شكي نيست چون اعضاي اوپك در اين زمينه بايد به اجماع برسند و هر كشور كه با تصميم اكثريت مخالفت كند ميتواند اين اجماع را غيرعملي كند. سوال اينجاست كه آيا با توجه به اعلام آمادگي عربستان و روسيه براي افزايش توليد نفت يا به عبارت بهتر پر كردن جاي خالي ايران در بازار، آنان در بلندمدت نيز قادرند نقش ايران را در بازارهاي جهاني كمرنگ كنند؟
معتقدم كه پس از نشست اوپك اين احتمال وجود دارد كه برخي اعضا اجماع را رعايت نكرده و به گونهاي ديگر نفت مازاد را به بازارهاي جهاني عرضه كنند. تاكنون عربستان به امضاي خود در اوپك پايبند بوده اما با توجه به شرايط سياسي پيش آمده اين احتمال وجود دارد تا از عراق و روسيه به عنوان حربه استفاده كرده و به كمك آنان نفت بيشتري را در بازار عرضه كنند.
در كوتاهمدت عربستان و امريكا با تكيه بر ذخاير استراتژيك و تجاريشان قادرند كمبود نفت موجود را جبران كرده و به ايران فشار بياورند به صورتي كه امريكا از ذخاير استراتژيك خود استفاد كرده و آن را روانه بازار كند اما عربستان مدعي شود كه او توانسته با افزايش توليد به نظم بازار كمك كند. اين ترفند عمري شش ماهه بيشتر نخواهد داشت و در بلندمدت بازار با كمبود نفت مواجه خواهد شد.
در اين ميان چگونگي حضور ما در بازارهاي جهاني يا نوع بازيمان ميتواند اثر هر گونه تحريم يا محدوديتهاي بينالمللي را كمرنگ كند. مهمترين اقدام اين است كه ما به سمت افزايش ظرفيت توليد پيش برويم و ميزان توليد نفتمان را افزايش دهيم. اينكه شما يك ميليون بشكه در روز توليد ميكنيد يا چهار ميليون بشكه، تاثير زيادي در قدرت چانهزنيتان خواهد داشت.
اگر عربستان امروز توانسته به يك بازيگر بزرگ در اوپك تبديل شود به اين خاطر است كه در سالهاي گذشته افزايش ظرفيت داده و اينك قادر است تا سقف ١٠ ميليون بشكه نفت در روز را به توليد برساند. از اين رو لازم است تا سياستگذاران نفتي ما از همين امروز به فكر افزايش ظرفيت خود باشند و با انعقاد قراردادهاي گسترده ميزان توليد نفتمان را افزايش دهند .
اينكه ما در قالب قراردادهاي جديد نفتي اصرار ميكرديم تا ميتوانيم بايد از فضاي برجام استفاده كنيم و قرارداد ببنديم به اين خاطر بود تا بر اساس منافع مليمان حركت كنيم و قادر باشيم دست بازتري در مذاكرات نفتي داشته باشيم. كساني كه آن روزها اين قراردادها را زير سوال بردند و با فشارهاي سياسي و طومارنويسيهاي خود اجازه ندادند وزارت نفت در بستن قراردادها موفق باشد امروز بايد پاسخگوي اقدامات اشتباه خود باشند. به هرحال نشست فعلي اوپك به قدري سياسي شده كه اين امكان را به وجود خواهد آورد تا برخي اعضاي آن به تعهد خود پايبند نباشند و در ادامه بخواهند در جهت افزايش توليد نفت و كاهش قيمت آن نقشآفريني كنند.