ایکنا نوشت: علیالله بداشتی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در پاسخ به این پرسش که امیرمؤمنان(ع) چه جایگاهی برای عقل قائل است؟ بیان کرد: به عنوان مقدمه باید بگویم که عقل در اسلام جایگاه رفیعی دارد. در قرآن کریم بیش از ۷۰ بار دعوت به تفکر و تعقل شده و نجاتیافتگان و رستگاران صاحب خرد یاد شده است.
بداشتی افزود: پیامبر اسلام(ص) تاکید زیادی برای عقل قائل است و میفرمایند که همه خیرات با عقل دریافت میشوند. امیرالمومنین(ع) هم تاکید زیادی بر عقل دارند و در اولین خطبه نهجالبلاغه هدف رسالت را بیداری عقل میدانند. در کلام زیبایی میفرمایند خداوند رسولان را فرستاد تا گنجینههای خردهای انسانی را برانگیزانند. پس کار رسالت و انبیا برانگیختن عقل بود. امیرالمومنین(ع) تکلیف ما را روشن کرد که اگر ما در راستای انبیا میخواهیم گام برداریم باید عقلمان را زنده کنیم که با حیات عقل انسانیت انسان زنده است و با ممات عقل انسانیت مرده است؛ زیرا از نظر منطقی حد انسان و تعریف او به خرد و عقل است و نفس ناطقه انسان به جنبه خردورزی و تعقل مربوط است. امیرالمومنین(ع) در آثار خویش تاکید زیادی بر عقل دارند و احادیث بسیاری از ایشان در اهمیت عقل وجود دارد که عقل در نگاه اسلامی حجت درونی است و انبیا حجت بیرونی هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم در پاسخ به این پرسش که نسبت عقل و شرع چیست و آیا عقل میتواند نقش تاسیسی داشته باشد؟ گفت: ما در باب دین دو بحث داریم و مقامی هستیشناختی و معرفتی در دین وجود دارد. در مقام هستیشناختی دین از جانب خدا نازل شده است. تشریع اختصاصا از نظر وجودی از اراده الهی سرچمشه میگیرد و شارع خداست، در واقع اصل شریعت از خداست و آن را به پیامبران ارسال کرده و تکمیلترین شرع به پیامبر اسلام(ص) داده شده است و پیامبر بیانکننده شریعت برای مردم است؛ از اینرو از مقام هستیشناختی عقل در مقابل دین نیست، کار عقل آن است که شریعتی که از جانب خداست را تشریح کند. در واقع آنچه با تلاش عقلی در آیات الهی، بدون پیشفرضهای ذهنی باطل تدبر کردید و در روایات تدبر کردید و فهمیدید از طرف خداوند حجت قرار داده میشود و عقل و شرع مکمل هم هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که عقل چه جایگاه و نقشی دارد؟ بیان کرد: وقتی میگوییم انبیا آمدند که عقلها را برانگیزند عقل و شرع دو چیز جدا هم نیستند و چیزی که از شریعت به کمک قوه عقلی میفهمید، مورد امضا شریعت است. پس هر چیزی که از محسنات عقلی است برای مثال مدارا وجود دارد، هم حسن عقلی و هم حسن شرعی دارد.
بداشتی در پایان گفت: ممکن است عقل در برخی موارد عاجز باشد که نمیگوید غلط است و باید بیشتر تدبر کند، اما حسن و قبح عقلی مورد تایید شرع است. شریعتی مسائلی تاسیسی و تاییدی دارد. مسائل تاسیسی چیزهایی است که در عقل عملی و یا نظری مانند توحید، خوبی، عدل و بدی، ظلم را عقل میفهمد و شرع تایید میکند. بخشی نیز شرع تاسیس میکند برای مثال نحوه عبادت و ... توسط شرع میآید و عقل کلیات آن را درک میکند و عقل و شرع دو جزیره جدا هم نیستند که ببینیم متصلاند یا منفصل. اگر عقل نباشد شرعی نیست و اگر شرعی نباشد عقلی نخواهد بود.