روزنامه اعتماد با یاسرهاشمی رفسنجانی مصاحبه کرده است.
بخشی از مصاحبه را میخوانید:
در آغاز دولت دوازدهم از شما به عنوان گزينه وزارت ورزش و جوانان نام برده ميشد. آيا در اين باره صحبتي شده بود؟ آيا آمادگي براي اين موضوع داشتيد؟
مطرح شدن اسم من به عنوان نامزد وزارت ورزش و جوانان در آغاز به كار دولت دوازدهم، بيشتر يك موضوع رسانهاي بود نه واقعيت. صادقانه بايد بگويم درباره مطرح شدن اسم من به عنوان وزير پيشنهادي ورزش و جوانان خود من نيز متوجه نشدم كه اين موضوع از كجا آغاز شد و كجا به پايان رسيد زيرا پيگير آن نبودم كه اين اتفاق رخ دهد. اما بايد بگويم در مجموع آمادگي داشتم كه در دولت دوازدهم اگر شرايط مهيا باشد و پيشنهادي داده شود به موضوع ورود كرده و قبول مسووليت كنم اما تاكنون پيشنهاد مشخصي از طرف دولت به من نشده است.
دولت دوازدهم از ابتداي كار با مشكلات و چالشهاي بسياري رو به رو بوده است. با توجه به وعدههاي انتخاباتي حسن روحاني، عملكرد دولت دوازدهم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
دو شاخص عقلانيت و اميد كه شعار اصلي دولت در ايام انتخابات بود، در اين روزها افت جدي پيدا كرده است. من هيچگاه احساس نميكردم اميد به آينده بتواند در تصميمگيريهاي كلان كشور موثر باشد اما امروز شاهد هستيم كه اميد، ركن اصلي جامعه است. اميد همان موضوعي است كه آيتالله هاشمي همواره به آن تاكيد داشتند و تلاش ميكردند كه آن را به جامعه تزريق كنند. تا پيش از اين ما اين جملات را فقط شنيده بوديم اما امروز شاهد هستيم كه جامعه تشنه اميد است. قصد ندارم به شاخصهاي اقتصادي، گراني و موضوعاتي از اين دست ورود كنم. اين موضوعات وجود دارد اما كارشناسهاي اين حوزه بايد درباره آن اظهارنظر كنند. آن چيزي كه مشهود است و توقع ميرود دولت به آن ورود كند، موضوع عقلانيت در تصميمگيريها بر اساس فاكتورهاي منطقي و واقعگرايانه است.
امروز تنها كسي كه ميتواند به جامعه اميد تزريق كند، رييسجمهور است. البته انتقادي هم به دولت وارد است كه در اين حوزه كلان، با شعارهاي خود فاصله جدي پيدا كرده است و اميدواريم در سال جديد اين مشكل مرتفع شود. به ياد دارم در زمان جنگ كه كشور با آن مشكلات عديده روبهرو بود آيتالله هاشمي با يك خطبه، چنان اميدي به جامعه تزريق ميكردند كه مردم حتي حاضر بودند مشكلات را تحمل كنند. مردم ما آمادگي مقابله با سختي هارا دارند به شرط آنكه احساس كنند در تصميمگيريها عقلانيت به خرج رفته و همچنين اميد در جامعه وجود دارد.
خبرهايي درباره كمرنگ شدن نقش اسحاق جهانگيري در دولت دوازدهم به گوش ميرسد. به نظر شما آيا در واقعيت نيز نقش او كمرنگتر شده است؟
من نيز اين موضوع را شنيدهام اما واقعيت ندارد. آقاي جهانگيري بسيار استوار در جايگاه خود ايستاده و مسائل سياسي، اقتصادي و اجتماعي دولت را پيگيري ميكند و ارتباط خوبي هم با رييسجمهور دارد.
محمود احمدينژاد يكي از چهرههاي خبرساز اين روزهاي كشور است. آيتالله هاشمي در زمان حيات خود تذكرهايي را درباره رفتار احتمالي احمدينژاد در آينده داده بودند كه اين روزها درحال وقوع است. تحليل شما از اقدامات اخير احمدينژاد چيست؟
اقدامات اخير آقاي احمدينژاد براي ما اتفاق تازهاي نيست. ما كه در طرف ميز افرادي مانند آيتالله هاشمي نشسته بوديم، شاهد بوديم ايشان اين روزها را پيشبيني كرده بود. در سالهاي گذشته احمدينژاد با اقدامات خود نشان داد كه با بخش بزرگي از نظام مشكل دارد و متاسفانه امروز او همان برخوردها را با بخش ديگري از نظام انجام ميدهد. اين موضوع را بزرگان پيشبيني كرده بودند به همين دليل رفتارهاي اخير او براي ما عجيب نيست و منتظر اين رفتارها بوديم. اقدامات اخير احمدينژاد يك نكته روشن نيز دارد. اينكه ايشان با توجه به رويكرد برعكسي كه نسبت به نظام و شخصيتهاي نظام دارد به راحتي توانست نامه بنويسد، تريبون بگيرد و در سمتهاي متفاوت مشغول شود را به فال نيك ميگيرم. به فال نيك ميگيرم چون نظام خط قرمز خود را تا حدي بالا برده است كه اجازه ميدهد فردي به اين صورت در داخل كشور موضع اپوزيسيون اتخاذ كند. من اين موضوع را ميپسندم و آرزو دارم عمل متقابلي كه در گذشته نسبت به برخي منتقدان صورت گرفت مانند محروميت از برخي حقوق و امتيازها و همچنين حضور در دادگاه تكرار نشود. اگر اين نوع نگاه نسبت به همه انتقادها وجود داشته باشد اتفاق خوبي رخ داده است. عملكرد احمدينژاد از ديد كساني كه از گذشته با او مخالف بودند، جاي تعجب ندارد. در جبهه اصولگرايي نيز متوجه شدهاند كه حمايت از احمدينژاد اشتباه بوده است.
در روزهاي نزديك به سالگرد رحلت آيتالله هاشمي شما موضوعي را درباره فوت ايشان مطرح كرديد كه بازخورد رسانهاي زيادي داشت. درباره آن توضيح ميدهيد؟
پس از فوت آيتالله هاشمي سوالات و ابهامات زيادي درباره فوت ايشان در جامعه شكل گرفت. درباره علت فوت آيتالله هاشمي، ابهاماتي وجود دارد. اين ابهام هم مربوط به جامعه و هم مربوط به خانواده ايشان است. بنا نداريم بگوييم علت فوت آيتالله هاشمي يك اتفاق ويژه و خاص بوده است اما به دليل شخصيت آيتالله و شرايط حفاظتي ويژهاي كه ايشان داشتند، اينكه علت فوت ايشان در هالهاي از ابهام قرار داشته باشد براي جامعه خوشايند نيست. خواستار آن هستيم كه هرچه سريعتر نسبت به رفع اين ابهام اقدام شود. ترجيح خانواده بر اين است كه اين موضوع در فضايي منطقي پيگيري شود و خانواده تلاش دارد از اين موضوع در يك فضاي دور از احساس رفع ابهام شود. اين ابهام براي نظام نيز وجود دارد ونظام هم پيگير اين موضوع است زيرا اگر اين موضوع روشن بود درباره آن اطلاعرساني لازم صورت ميگرفت.
كدام يك از فرزندان بيشترين شباهت را از نظر خلق و خوي به آيتالله هاشمي دارند؟
مهدي به دليل هوش بالا و مظلوميتي كه دارد.
آخرين جلسه ديدار آيتالله هاشمي با حسن روحاني در جزيره كيش كه نزديك به ٨ ساعت به طول انجاميد بر سر چه موضوعاتي بود؟
٨ ساعت كمي اغراق است اما به دليل فرصت كافي جلسه طولاني بود. بخشي از اين جلسه در خاطرات آيتالله هاشمي آمده است كه به زودي منتشر خواهد شد.
محسن هاشمي در گفتوگويي اعلام كرد بخشي از خاطرات آيتالله هاشمي بنابر برخي ملاحظات منتشر نخواهد شد. منظور ايشان چه ملاحظاتي است؟ چون خاطرات ايشان به عنوان معمار انقلاب ميتواند بسياري از موضوعات را روشن كند.
در بخشي از خاطرات آيتالله مسائل شخصي برخي افراد وجود دارد كه انتشار آن درست نيست. ايشان نيز خاطرات را ميخواند و اصلاحاتي را انجام ميداد تا با آبروي اشخاص بازي نشود. هرچند اين موارد كم بود و شايد به ٢درصد هم نميرسيد اما ايشان اين مورد را لحاظ ميكردند. در برخي موارد مسائل امنيتي وجود دارد كه انتشار آن در اين شرايط صلاح نيست. در زمان حيات حاجآقا ١٢ جلد از خاطرات ايشان منتشر شد و دست خط خاطرات ايشان نيز موجود است و ميتوانيد انطباق دهيد. شايد ماكسيمم ٢ درصد از خاطرات حاجآقا صلاح نبوده كه منتشر شود كه آن هم به دليل آبروي افراد بوده است.
يعني برخي موضوعات را حتي با حاجخانم نيز در ميان نميگذاشتند؟
خير. ايشان به معناي واقعي كلمه رازدار بودند.
پس از روي كار آمدن آقاي ولايتي تغييراتي در دانشگاه آزاد به وجود آمده است. شايد برخي انتظار داشتند كه حداقل مراسمي براي آيتالله هاشمي كه بنيانگذار دانشگاه آزاد بودند، برگزار شود كه اين مهم رخ نداد؛ آيا از اين موضوع ناراحت شديد؟
توقع داشتيم مراسمي برگزار شود اما اين اتفاق نيفتاد. به نظر من اين موضوع به بركات رفتاري حاجآقا باز ميگردد كه تمام مراسمهاي ايشان جنبه مردمي داشت و ختم و بزرگداشت دولتي براي ايشان گرفته نشد و اين مهم را به فال نيك ميگيرم. هرچند هنوز از اين موضوع دلخور هستيم اما اين موضوع را به فال نيك ميگيريم زيرا اين اتفاق يكي ديگر از جلوههاي مظلوميت آيتالله هاشمي بود. به عنوان مثال وقتي يك هنرمند فوت ميكند، تاريخ فوت او در تقويم رسمي كشور ثبت ميشود اما با وجود گذشت يك سال از رحلت حاجآقا كه از بنيانگذاران انقلاب بودند هنوز اين اتفاق در تقويم رسمي كشور ثبت نشده و حداقل انتظار ما از دولت آن است كه اين رحلت را در تقويم رسمي كشور ثبت كند.
چرا دانشگاه آزاد براي جريان اصولگرا اهميت ويژهاي دارد؟
به نظر ميرسد اين جريان و آقاي ولايتي تلاش دارند با استفاده از ظرفيتهاي دانشگاه آزاد كادرسازي علمي كند. در دوران احمدينژاد ريزش اساتيد و دانشجوها در دانشگاههاي دولتي زياد بود در حالي كه اين اتفاق در دانشگاه آزاد رخ نميداد. هرچند فضا در دانشگاه آزاد بازتر بود اما با اين اوصاف آيتالله هاشمي همواره انتقاد جدي به چك ليست اساتيد داشتند. دانشگاه آزاد مجموعهاي با ١ ميليون دانشجو و ٥ ميليون فارغالتحصيل از ظرفيت ويژهاي برخوردار است و همين موضوع سبب شده است توجهها به سمت اين دانشگاه جلب شود. ملك دانشگاه آزاد ملك شخصي خانواده ايشان نيست.
اين دانشگاه كاري بود كه حاجآقا براي مردم كرد و وقتهاي آزاد خود را صرف آن ميكردند. اين دانشگاه پايههاي علمي كشور را ارتقا داد. توقع آن است كه حرمت موسس دانشگاه آزاد حفظ شود. آقاي هاشمي برنامههاي بسياري براي سالهاي آتي دانشگاه آزاد داشتند و همان برنامهها ميتوانست سرمنشا بسياري از اتفاقات خوب در كشور شود. اينكه روساي دانشگاه جارو شوند يا نيروهايي كه به حاجآقا نزديك بودند از سيستم دانشگاه ازاد اخراج شوند، درست نيست.
انتظار چنين رفتاري از آقاي ولايتي داشتيد؟
بله، من توقع همچين برخوردي داشتم زيرا قبلا با آقاي ولايتي همكاري داشتم.