سيدرضا اكرمي، عضو جامعه روحانيت مبارز در اعتماد نوشت: اعمال، گفتار و كردار آقاي احمدينژاد را بايد روانشناسي و روانكاوي كرد، چرا كه اظهارات و رفتارهاي كنوني او هيچ تناسبي با اعمال گذشتهاش ندارد.
در ارديبهشتماه دو انتخابات مهم برگزار شد اما ايشان ميگويد انتخابات بايد دوباره برگزار شود و شوراي نگهبان را فاقد وجاهت ميداند. اصلا مشخص نيست كه حرفهاي او از چه جايگاهي است.
آيا از طرف خودش صحبت ميكند يا به نمايندگي از جريان خاصي حرف ميزند. آقاي احمدينژاد در مجمع تشخيص مصلحت نظام حضور دارد و يك كلمه از مواردي كه در نامه اخيرش به رهبري عنوان كرده، سخن به ميان نميآورد و مذاكرهاي در اين باب نميكند اما نامههايي از اين دست مينويسد. در مورد اعمال او شك وجود دارد.
از اين اعمال او بايد روانشناسي شود كه ببينيم اصلا اظهارات او چه مبنايي دارد و از چه موضعي سخن ميگويد. رفتارهاي او نه تنها در سال ٨٨ بلكه در سال ٩٦ هم تناقضات فراواني داشت. او ابتدا سخن از اين گفت كه در انتخابات داوطلب نميشود اما چند روز بعد در سال ٩٦ كانديداي انتخابات شد. اين تضاد رفتاري در او وجود داشته است.
نقش او در حادثه ٨٨ بايد مورد بحث قرار گيرد. تا به حال سه نظر مطرح شده است. برخي ميگويند حوادث سال ٨٨ مربوط به خارج از كشور است؛ برخي ميگويند قبل از انتخابات در كشور عدهاي بنا داشتند اين اتفاق بيفتد و عدهاي ديگر ميگويند بعد از شمارش آرا اين حوادث پيش آمده است. احتمالش هست كه احمدينژاد در آن نقش داشته باشد اما اظهارات اخير او به گونه ديگري است و بسيار متفاوت از رفتار او در سالهاي ٨٨ و ٩٢ است. تغيير در رفتار آقاي احمدينژاد وجود دارد.