اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از تصویب طرح پارلمان اصلاحات خبر میدهند. ایدهای که اگر محقق شود هم بعید به نظر میرسد بتواند دستاوردهای بیشتری نسبت به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان داشته باشد.
فرارو- بعضی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از تصویب طرح پارلمان اصلاحات خبر میدهند. این شورا تا دیروز از 18 حزب اصلاحطلب تشکیل شده بود که با اضافه شدن 4 حزب دیگر به این شورا، اما حالا تعداد احزاب عضو آن به 24 حزب رسیده است. این شورا در تلاش است ساختار شکلگیری پارلمان اصلاحات را تهیه کند. آنگونه که پیداست شورای هماهنگی به دنبال جایگزین کردن پارلمان اصلاحات با شورای عالی سیاستگذاری است که در دو انتخابات اخیر وظیفه سازماندهی و معرفی نامزدهای انتخاباتی را برعهده داشته است. از ظاهر ماجرا برمیآید این رفتار اصولگرایان که پیش از هر انتخاباتی از تشکیلات جدید رونمایی کردهاند حالا به اصلاحطلبان سرایت کرده است. کسانی که از ایده پارلمان اصلاحات دفاع میکنند میگویند به خاطر عضویت احزاب در این تشکیلات تصمیم گیریها برآمده از بدنه جریان اصلاحات است. با این حال به نظر میرسد پارلمان اصلاحات هم (اگر تشکیل شود) دستاوردهایش بیشتر از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نباشد.
هدف از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان چه بود؟
پارلمان اصلاحات ساختار و تشکیلاتی است که با شکل گیری آن احتمالا جایگزین شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان خواهد شد. شورای عالی سیاست گذاری تشکلی است که برای اصلاحطلبان ساز و کار انتخاباتی دارد. این شورا از سال 94 تشکیل شده است و تا کنون در دو انتخابات مجلس دهم و شوراهای پنجم سازماندهی و معرفی نیروهای اصلاحطلب را برعهده داشته است.
به دنبال جایگزین برای شورای عالی اصلاحطلبان
شاید بتوان ریشه مطرح کردن پارلمان اصلاحات را و جایگزین کردن آن با تشکیلات کنونی اصلاحطلبان را در انتقادات بعضی فعالان این جناح به عملکرد شورای عالی دانست. البته اختلاف نظرها بین اعضای شورای هماهنگی و شورای عالی به قبل از تشکیل شورای عالی سیاستگذاری برمی گردد. پیش از شکل گیری این شورا سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات با شورایی به نام شورای راهبردی تشکیل داد و وظیفه سازماندهی نیروهای اصلاحطلب را بر دوش این شورا انداخت. مساله ای که به مذاق بعضی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خوش نیامد.
منتقدین میگفتند با تشکیل این شورا نقش احزاب اصلاحطلب نادیده گرفته شده است. اختلافات در نهایت به این منجر شد که رئیس دولت اصلاحات پیشنهاد شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان را مطرح کرد. این شورا بر اساس پیشنهاد خاتمی از اعضای شورای هماهنگی و شورای راهبردی تشکیل شد و توانست در انتخابات مجلس دهم برای اصلاحطلبان نقشآفرینی کند. با این حال انتقاد قبلی اعضای شورای هماهنگی به شورای عالی نیز وجود داشت. آنها می گفتند هرچند احزاب اصلاحطلب در شورای عالی حضور دارند اما حضور افراد حقیقی در این شورا نقش آفرینی احزاب را سخت تر می کند. این انتقادات البته بعد از انتخابات 96 و معرفی لیست امید برای انتخابات شوراها بیشتر شد و برخی اعضای شورای هماهنگی به فکر تاسیس و جایگزینی تشکیلات دیگری افتادند.
طرح پارلمان اصلاحات پیش روی خاتمی
آذرماه امسال بود که مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردم سالاری خبر داد که حزبش طرحی به نام پارلمان اصلاحات را تهیه کرده و آن را در اختیار سیدمحمد خاتمی قرار داده است. در همین باره یکی از اعضای حزب مردمسالاری به فرارو توضیح داده است: در این طرح قرار است هرکدام از احزاب با توجه به مکانیسمهای درونی خود و همچنین وزنی که دارند، نماینده یا نمایندگانی را به پارلمان اصلاحات معرفی می کنند. پیشنهاد ما هم این بود که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مجری این طرح شود، شاخص ها را تعیین کند و بر اساس آن شاخصها به احزاب وزن دهد.
پارلمان اصلاحات در ساختار غیرحزبی یعنی چه؟
با همه این حال ایده تشکیل پارلمان اصلاحات هم بدون اشکال نیست. فارغ از اینکه معرفی تشکیلات جدید در جریان اصلاحطلب یادآور رقیب این جریان سیاسی است که در موعد هر انتخاباتی از تشکیلات جدیدی رونمایی میکند، هر تشکیلات ائتلافی با ضعفهایی رو به روست. این ضعف ها به نبود ساختار حزبی در ایران برمیگردد. شاید تنها نکته مثبت ایده پارلمان اصلاحات برای فعالان این جریان سیاسی این باشد که اعضای آن با رای هر یک از فعالان سیاسی در حزب خود مشخص میشوند و به این ترتیب تصمیمات پارلمان اصلاحات برآمده از نظرات بدنه این جریان سیاسی است.
اما در نبود ساختار حزبی در ایران فعالیت حزبی هم معنای دقیق و شفاف ندارد. این شفافیت را میتوان آنجا دید که بیش از 200 حزب در وزارت کشور ثبت شدهاند. تعدادی از این احزاب اصلا فعال نیستند. در بین آنهایی هم که فعالیت دارند فقط به صورت حدودی می توان گفت که کدام یک از احزاب اصلاحطلب یا اصولگرا هستند. تعداد احزاب اصلاحطلب در سطح کشور اعم از احزاب ملی یا استانی حدود 70 حزب است. از این 70 حزب حدود 35 حزب تنها فعالیت رسمی و گسترده دارند. 24 حزب اصلاحطلب هم به عضویت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات درآمدهاند. حالا اگر قرار باشد 70 یا 35 حزب اصلاحطلب تشکیل پارلمان اصلاحات دهند نحوه معرفی نمایندگان هر حزب به این تشکیلات مشخص نیست. از طرفی چون فعالیت بسیاری از احزاب شفافیت لازم را ندارد تضمینی نیست که نتایج تصمیم گیریهای پارلمان اصلاحات دقیقا آن چیزی باشد که نظر بدنه فعالان سیاسی اصلاحطلب است.
دست بسته شوراهای ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری
در انتخابات ریاست جمهوری چهرههای شاخص هم باید نظر دهند. محمد خاتمی چهره ای است که هیچ یک از اصلاحطلبان نمیتوانند منکر نفوذ و تاثیر سخن او بر افکار عمومی شوند. به باور بسیاری افراد کلمه «تکرار» او در انتخابات 94 و 96 توانست مشارکت بخشی از مردم در انتخابات و رای آنها به نامزدهای مورد حمایت اصلاحطلبان را رقم بزند. با این حال خاتمی تنها چهره بانفوذ اصلاحطلبان نیست. عبدالله نوری، موسوی خوئینیها، سیدحسن خمینی و حتی برخی مراجع تقلید نیز از نفوذ بالایی برخوردارند. هر تشکیلات ائتلافی اصلاحطلب اگر در انتخابات مجلس یا شوراهای شهر بتواند وظیفه سازماندهی را برعهده بگیرد در انتخابات ریاست جمهوری نقش چشمگیری ندارد. ریاست جمهوری سمت خطیری است که در هر جریان سیاسی اجماع گسترده بر روی کاندیدای آن جریان را میطلبد. به این ترتیب نظر مراجع تقلید نزدیک به اصلاحطلبان و دیگر چهره های بانفوذ اصلاحطلب نیز اهمیت دارد، به گونه ای که نقش هر تشکیلات ائتلافی را در روند اجماع اندک جلوه میدهد.
انتخابات 96 هم که شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان در آن از حسن روحانی به عنوان نامزد اصلاحطلبان یاد کرد، ماجرا متفاوت است. حسن روحانی برای دومین دوره خود نامزد شده بود و پیشتر هم مشخص بود که اصلاحطلبان از او حمایت خواهند کرد. اما برای انتخابات 1400 که از حالا نمی تواننامزد اصلاحطلبان را پیش بینی کرد، بقای شورای عالی سیاستگذاری یا پارلمان اصلاحات تفاوتی نمیکند چراکه هرکدام از این دو تشکل تنها میتوانند در انتخابات 98 مجلس نقشآفرین باشند. به این ترتیب به نظر میرسد تشکیلاتی انتصابی به نام شورای عالی سیاستگذاری بسیار منطقیتر و کمهزینهتر از تشکیلاتی باشد که در ساختار غیرحزبی ایجاد میشود.