یکی از رویکردهای تئاتر همواره نقد دولتمردان، صاحبان منصب و شرایط . خصایص اجتماعی بوده است. در ایران نیز این رویکرد همواره وجود داشته و ازجمله، چند سالی است که هم در زمان دولت محمود احمدینژاد و هم پس از آن، نمایشهای مختلفی در قالب آثار هنری به نقد آن پرداختهاند. در جشنواره کنونی تئاتر فجر هم آثاری چون «مفیستو» حضور دارند که علاوه بر رویکردشان، برخی بخشهایشان مستقیما در نقد آن دوران است.
یکی از رویکردهای تئاتر همواره نقد دولتمردان، صاحبان منصب و شرایط . خصایص اجتماعی بوده است. در ایران نیز این رویکرد همواره وجود داشته و ازجمله، چند سالی است که هم در زمان دولت محمود احمدینژاد و هم پس از آن، نمایشهای مختلفی در قالب آثار هنری به نقد آن پرداختهاند. در جشنواره کنونی تئاتر فجر هم آثاری چون «مفیستو» حضور دارند که علاوه بر رویکردشان، برخی بخشهایشان مستقیما در نقد آن دوران است.
به گزارش ایسنا، نمایش «مفیستو» که متن آن را آریان منوشکین برمبنای رمانی از کلائوس مان (با ترجمه ناصر حسینی مهر) نوشته، با کارگردانی مسعود دلخواه، سه اجرا در تالاری مولوی و در بخش بینالملل سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر داشت.
این نمایشنامهی آلمانی در واقع با پرداختن به سالها قبل از به قدرت رسیدن هیتلر و ناسیونال سوسیالها در کشور بحرانزدهی آلمان، تا زمان به قدرت رایش رسیدن او قبل از آغاز جنگ جهانی دوم، در واقع اثری در بررسی ارزشهای انسانی و در عین حال در به چالش کشیدن حکومتها و جامعههای توتالیتر است.
در بخشهایی از این نمایش، در دیالوگی طنزگونه، از برخی کلیدواژهها، عبارتها و طرحهای دوران دولتهای نهم و دهم، ازجمله طرح مسکن مهر (با عنوان مسکن سپتامبر) و توزیع سیبزمینی برای خرید رای و همچنین برخی تعبیرهای خاص رییس دولت آن زمان در توصیف جهان، خود و یاران و همفکرانش، استفاده شده بود.
طول اجرای این نمایش حدود سه و نیم ساعت بود که با احتساب یک ربع ساعت زمان استراحت میان آن و نیز تاخیر رایج در استقرارهای اجراهای جشنوارهای، حدود یک ساعت نیز به کلیت آن افزوده شد، ماراتن دیگری طولانیتر از نمایش محمد رضایی راد در جدول این جشنواره رقم زد.
کارگردان اثر برای مقابله با تاثیر مخرب این شرایط و همچنین خرده روایتهای متکثر و موازی که در چندین سیزن طراحی شده بود، علاوه بر تعیین زمان استراحت میانه، از فاصلهگذاریهایی با استفاده از اجراهای یک گروه نوازندگان حدود 15 نفره و گروه همسرایان، در فواصل اجرای نمایش بهره گرفته بود.
در این پروژهی بزرگ که بهنوعی استفاده از ظرفیتهای متنوع هنر نمایش، از تئاتر کلاسیک گرفته تا بهرههای استعاری و نوعی نمایش موزیکال هم محسوب میشود، گروه بهنسبت پرشماری از بازیگران حرفهای و آماتور، دلخواه را همراهی کردهاند که شاید بهنوعی بتوان گفت، یکی از نقطه ضعفهای این اجرا، تفاوت سطح مشهود بازیها بود؛ به حدی که احساس میشد برخی از بازیگران نقشهای فرعی، ظاهرا نخستین حضورشان بر صحنهی یک تئاتر جدی است.
از ویژگیهای بارز مثبت این اجرا، متن شسته رفته، بهدور از اصرار بر استفاده از واژههای خارج از ادب که این روزها کارگردانهای سرشناس نیز به دام آن افتادهاند و نیز استفادهی بجا از کلام ایرانی در قالب همخوانی بود که گویا توسط خود کارگردان نوشته شده بود.
با این حال، شرایط دشوار صندلیهای تالار مولوی که مانند تالارهایی همچون «چهارسو» که آنهم میزبان نمایش طولانی "فعل" بوده، مناسب اینگونه نمایشهای طولانی نیست، در کنار ضعفهایی در نورپردازی و نیز تکثر خطهای موازی در قصه، از نکتههایی بود که تماشاگران و منتقدان حاضر در اجرا، پس از پایان نمایش دربارهی آن سخن میگفتند.