فرارو- اعتراضات در ایران باعث شده است که کشورهای مخالف حکومت وارد گود شده و فضا سازی تازه ای را در عرصه بین المللی علیه ایران آغاز کنند. آمریکا میدان دار این فضا سازی و دونالد ترامپ تاکنون بارها درباره تظاهرات ها در ایران توئیت کرده است. دیگر اعضای دولت او نیز در این باره ساکت نبوده اند. غیر از ترامپ مقامات اسرائیلی نیز اظهارنظرهایی در این باره داشته اند. کشورهای ها اروپایی هم محتاطانه تر در این باره سخن گفته اند.
به گزارش فرارو، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، شامگاه جمعه درباره اعتراضها در ایران توییت کرد و نوشت که حکومت ایران باید حقوق مردمش از جمله حق بیان را به رسمیت بشناسد.
ترامپ در توییت خود مدعی شد "شهروندان ایرانی که تظاهرات مسالمتآمیز کردهاند، از فساد حکومت و بر باد دادن ثروت کشور برای تامین مالی تروریسم در خارج، جانبهلب شدهاند."
رئیسجمهوری آمریکا نوشت حکومت ایران باید حقوق مردمش از جمله حق بیان را به رسمیت بشناسد و توییتش را اینطور تمام کرد که "دنیا دارد تماشا میکند!"
در کنار ترامپ وزارت خارجه آمریکا نیز مقابله با معترضان در ایران را محکوم کرد.
در بیانیهای که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دو روز پیش داد، با حمایت از تظاهرات مسالمتآمیز در ایران، بازداشت معترضان را محکوم کرد. هتر نوئرت در این بیانیه از همه کشورها خواست: «علنا از مردم ایران و درخواستشان برای حقوق اولیه و پایان فساد حمایت کنند.» او در بیانیهاش گفت: «رهبران ایران یک کشور ثروتمند با تاریخ و فرهنگی غنی را به کشوری سرکش و ضعیف تبدیل کردهاند که عمده صادراتش خشونت، خونریزی و هرج و مرج است.»
این موضع گیری ها در حالی صورت می گیرد که پیشتر ترامپ مردم ایران را "تروریست" خوانده بود. او همچنین ورود شهروندان ایرانی به امریکا را ممنوع کرده است.
ترامپ پس از این اظهار نظر چند بار دیگر درباره اعتراضات ایران سخن گفته است، این اظهارات روز گذشته با واکنش روزنامه نیویورک تایمز روبه رو شد این روزنامه از ترامپ خواست درباره اعتراضات ایران سکوت کند.
امروز هم نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد روز یکشنبه به اعتراضهای ایران در روزهای گذشته واکنش نشان داد.
هیلی در بیانیهای که متن آن را در حساب توییتری شخصی اش نیز منتشر کرده گفت: «مردم ایران در اعتراضهای مسالمت آمیز صدای خود را پیدا می کند.» هیلی همچنین در این بیانیه ابراز امیدواری کرده است که "آزادی و حقوق بشر در ایران احترام گذاشته شود."
سفیر آمریکا در سازمان ملل همچنین ابراز امیدواری کرده که حقوق مردم در جریان اعتراضها رعایت شود. وی در بیانیه خود آورده است: «به یاد میلیونها نفر که در زیر سلطه دولتهای کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و بویژه ایران زجر می شکند هستیم. مردم ایران در حال پیدا کردن صدای خودشان هستند. دولت ایران در برابر آزمون مردم خودش قرار دارد. امیدواریم حقوق مردم و آزادی آنها رعایت شود.»
دیگر سیاستمداران آمریکایی از جمله سناتورهای مشهور این کشور و اعضای دولت باراک اوباما، جان کری و هیلاری کلینتون هم به اعتراضات ایارن واکنش نشان داده اند، اما نسبت به دولت ترامپ واکنش آنها محافظه کارانه تر است.
در اروپا هم بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس اعلام کرده است که اوضاع ایران را زیر نظر دارد، آلمان و فرانسه نیز مواضع مشابهی اتخاذ کرده اند.
در اسرائیل هم مقامات این رژیم از جمله بنیامین نتانیاهو از تظاهرات ایران حمایت کرده اند. کشورهای عربی که از منتقدان جدی ایران هستند سعی کردند در این باره سکوت کنند.
حالا با این اعتراضات و واکنش های غرب و امریکا، این نگرانی در داخل ایران ایجاد شده است که آمریکا با همکاری و اروپا و ائتلاف منطقه ای ضد ایران به دنبال تحت فشار قرار دادن ایران باشد.
این احتمال وجود دارد که آمریکا از یک طرف برجام را لغو کند و از طرف دیگر با بهانه های حقوق بشری این بار دست به تحریم گسترده تر ایران بزند. تحریم هایی که احتمالا از جانب اروپا هم همراهی خواهند شد.
پیش از این اروپا از پیوستن به ائتلاف ضد ایرانی در جهان خودداری کرده بود ولی شرایط داخلی ایران این روند را می تواند تغییر دهد.
دکتر مهدی مطهرنیا تحلیل گر مسائل بین الملل در این باره به فرارو گفت: «تصمیم در ارتباطات با ایران در کنفرانس رم گرفته شده است. چندی پیش هفت کشور صنعتی در ایتالیا در ارتباط با ایران به مذاکره نشستند. در آن مذاکرات ترامپ به عنوان رییس جمهور پست نومحافظه کار آمریکا به جایگاه ایران در سیاست خارجی آمریکا در جهت شکل دادن به نظم آینده بین المللی توجه کرده است و با دیگر قدرت های جهانی در این زمینه وارد گفت و گوهای جدی شده است.»
او افزود: «ایران از منظر ژنوم ژئواستراتژیک و کد ژئوپولتیک دارای وضعیت ویژه ای در جهان است که باید جغرافیای آن را در چهارچوب نوهارتلند، یعنی فلات ایران و محدوده خلیج فارس تا خلیج عدن را پل پیروزی در دوران گذار بین الملل از نظم کنونی به نظم آینده دانست. آنگونه که ایران در درون جنگ جهانی دوم پل پیروزی بود و کنفرانس پوتسدام و تهران به تصمیم دنیا درباره نظم جهان پس از جنگ تبدیل شد اکنون نیز با شیفت آن از شمال و جنوب به غرب و شرق در واقع به عنوان پل پیروزی برای شکل دادن به نظم آینده بین المللی مطرح است، اما این بار نه فقط برای انگلستان بلکه آمریکا هم این جایگاه را برای ایران قائل است.»
مطهرنیا ادامه داد: «ایالات متحده برای آنکه بتواند زمینه های گسترش هژمونی امنیتی آمریکا را پیاده کند نیازمند آن است که شرکای استراتژیک خود را باز تعریف کند. در مجموعه شرکای استراتژیک آمریکا در قرن 21 ایران در کمربند امنیتی شرق آسیا به جنوب غربی اروپا جایگاه ویژه ای دارد. چرا که شرکای استراتژیک آمریکا عبارتند از کانادا، ژاپن، کره جنوبی، ایران، استرالیا و کوبا. به این ترتیب در این نیمکره ایران نه فقط از منظر خشکی بلکه از نظر دریایی نیز در حد فاصل خلیج فارس و خلیج عدن به عنوان نقطه اصلی مطرح است.»
این استاد دانشگاه گفت: «به این ترتیب نوهارتلند و در مرکز ثقل آن ایران برای آمریکا در گذار از نظم کنونی جهانی به نظام آینده اهمیت فوق العاده دارد و نه تنها ترامپ بلکه هر رییس جمهور دیگری جای او بود، ایران جایگاه بسیار مهمی پیدا می کرد.»
او افزود: «ترامپ تلاش دارد در چهارچوب دکترین محدودسازی همکاری های بین المللی با ایران در قالب به حاشیه کشاندن برجام و از سوی دیگر محاصره منطقه ای تهران با مدیریت تلاویو و اجرا و پیاده سازی ریاض وارد عمل شود تا فشارهای موجود به ایران را گسترش بخشد.»
او با اشاره به بحران های داخلی ایران اظهار کرد: «در چنین وضعیتی و با توجه به بحران های تودرتوی موجود در پیشران های مطرح در ایران می توان گفت وضعیت داخلی ایران به واسطه فقدان نوعی همگرایی ملی و از آن مهمتر انگیزه درونی جامعه ملی برای حل و فصل مسائل و گذار از بحران های موجود، موجب تشدید درونی بحران ها شده و تشدید درونی بحران ها موجب می شود زمینه های مساعد در جهت احیای فشارهای بین المللی و منطقه ای بر ایران فراهم شود.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر این که "آنچه که اکنون اصل واساس است نه فشار آمریکا بلکه ضعف درونی ناشی از نوعی واگرایی ملی است"، گفت: «مسئله مهم انتقال شکاف مردم- دولت به یک شکاف عمده تر یعنی حکومت است. آنچه که اخیرا در ایران می گذرد، نشان دهنده فعال شدن گسل بزرگی به نام شکاف مردم- حکومت می باشد. اگرچه این شکاف به واسطه نوعی حرکت هارپ گونه جناح های سیاسی ایجاد شد، تا شکاف ملت- دولت را تشدید و با تحت فشار قراردادن دولت روحانی وی را از حیزانتفاع خارج کند.»
مطهرنیا معتقد است: «اینجاست که زمینه های ایجاد محیط بازی مناسب برای عوض کردن شیوه بازی به وجود می آید. در اینجاست که آمریکا وضعیت مناسبتری را در جهت فعال کردن پرونده هایی که من نام آنها را سه قلوهای افسانه ای(پرونده موشکی، حمایت ایران از تروریسم، پرونده حقوق بشر) می گذارم پیدا خواهد کرد و از طرف دیگر جهان نیز به یک اجماع مجدد در ارتباط با برخورد با حکومت ایران روی خواهد آورد. چراکه با حرکت ایالات متحده آمریکا در چهارچوب سیاست بنگاهی ترامپ در جهت اقناع پشت پرده بازیگران و کنشگران اصلی نظام بین الملل در ارتباط با تهران به نظر می رسد او به طور غیر رسمی در پی احیای تحریم های گذشته بر علیه ایران و در انزوای اقتصادی قراردادن تهران و تضعیف آن برخواهد آمد.»
این استاد دانشگاه درباره رویکرد اروپا به این مسئله اظهار کرد: «اروپا تلاش دارد که محافظه کارانه تر از ایالات متحد وارد عرصه شود اما با توجه به پیش زمینه هایی که واشنگتن در این زمینه در نظر گرفته و در سال گذشته آنها را برنامه ریزی کرده است. اکنون مکرون و فرانسه به عنوان هماهنگ کننده سیاست های ایالات متحده آمریکا در اتحادیه اروپا عمل می کند و تلاش می کند زمینه های ارتباط بیشتر سیاست های آمریکایی و اروپایی را در قبال ایران فراهم سازد.»
او افزود: «آنچه که اکنون در تهران می گذرد می تواند آرام آرام با گسترش و استمرار، اروپایی ها را در چهارچوب فعالیت های مکرون و دولت حاکم بر پاریس به سمت سیاست های ترامپ سوق دهد. از این جهت می توان گفت یک موقعیت مناسب برای ایالات متحده آمریکا در جهت ایجاد اجماع بیشتر علیه تهران فراهم شده است. ضعف دولت ایران در چهارچوب منازعات داخلی صحنه سیاست خارجی و بین المللی را به ضرر تهران رقم خواهد زد.»