ممنوعالکاری موضوعی است که بهنظر رواج زیادی بین ما دارد؛ زیاد از این منظر که یک موردش هم زیاد به حساب میآید.
به گزارش شهروند، «برخی اتفاقاتی که برای برخی هنرمندان افتاده، توسط پارهای از مراجع است و....» اینها بخشی از سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعدادی از هنرمندان ممنوعالکار است. سخنانی که از سوی بالاترین مقام اجرایی حوزه فرهنگ و هنر مطرح شده است؛ بالاترین مقامی اجرایی که البته باید در فضايی پر از نهادهای موازی و ذیمدخل کار کند.
موضوع اما داستان مکرر ممنوعالکاری است. داستانی مکرر که از هر زبان بشنوید، نامکرر است! موضوع بحثی اساسی است که هرازگاهی خبری از آن روی خروجی رسانهها قرار میگیرد و به قدری اهمیت دارد که بخشی از فضای ذهنی اهالی هنر و البته فراتر از آن اهل فرهنگ را به خود مشغول کرده و خواهد کرد. ممنوعالکاری موضوعی است که بهنظر رواج زیادی بین ما دارد؛ زیاد از این منظر که یک موردش هم زیاد به حساب میآید.
سینماگران از این موضوع مینالند. نویسنده و اهل کتاب از آن مینالند؛ اهل رسانه از آن گله دارند و اهالی موسیقی هم به آن گرفتارند؛ بهویژه اهل موسیقی که بهنظر تعداد بیشتری از آنها هیچگاه فرصت کار رسمی به دست نمیآورند و برخی از آنها هم هر چند امکان کار زیر زمینی دارند اما بهنظر چون امیدوارند به فضای رسمی کار هنری برگردند، خیلی به آن سو تمایل ندارند.
ممنوعالکاری و ارشاد
همین چندی پیش بود «حسین زمان» خواننده شناختهشده، گلایههای اساسیای را در زمینه سالها ممنوعالکاری خود بیان کرد که در «شهروند» هم منتشر شد. ممنوعالکاریای که از حوزه هنر و موسیقی به تدریس و کار آکادمیک هم کشیده شده است.
حسین زمان به عنوان فردی که سوابق خاص مبارزاتی و حتی نظامی (به عنوان فرمانده مخابرات نیروی دریایی سپاه در زمان جنگ) را هم در کارنامه دارد و همین موضوع ممنوعالکاری او را بیشتر زیر نگاه نقادانه قرار میدهد. او گفته بود: در زمان مدیریت علی لاریجانی در صداوسیما نامه مکتوبی به تمامی شبکهها و زیرمجموعهها ارسال شد که تمامی آثار من اجازه پخش ندارد و دلیل آن حرفهای سیاسیاي بود که بیان کرده بودم.
زمان احمدینژاد هم جلوی همه فعالیتهای من گرفته شده و هنوز در زمان دولتهای آقای روحانی این وضع ادامه دارد. حتی به کارهایی که خودم بخواهم تولید کنم، اجازه انتشار نمیدهند. نمیتوانم نه آلبوم منتشر کنم، نه کنسرت بگذارم و نه هیچ فعالیت دیگری داشته باشم.
از میان تمام این حرفها دو موضوع بسیار مهم است؛ موضوعاتی که هم در حرفهای آن روز حسین زمان منعکس شد و هم رگههایی از آن در حرفهای دیروز وزیر ارشاد منعکس شده است. آن روز زمان بر این موضوع تأکید کرد که بعد از ممنوعالکار شدنم، این موضوع را در دولتهای بعد نیز پیگیری کردم.
در دوره ٨ ساله دولت آقای احمدینژاد من بارها به وزارت ارشاد رفتم؛ ولی هر بار به من گفتند ما نمیتوانیم به شما مجوز بدهیم. پس از بارها پیگیری در دولت آقای احمدینژاد بالاخره ناامید و خسته شدم و کار را رها کردم؛ تا اینکه دولت آقای روحانی سر کار آمد و من باز امیدوار به این شدم که میشود کاری کرد؛ به هر حال گفته بودند در این دولت هم تدبیر هست و هم امیدواری. از اینرو چندینبار به وزارت ارشاد و دفتر موسیقی و معاونت امور هنری ارشاد مراجعه کردم که آنها همین پاسخ دوره احمدینژاد را به من دادند.
این پاسخ مشترک همان چیزی است که دیروز در سخنان غیرشفاف و مبهم وزیر ارشاد هم انعکاس یافته و وزیر ارشاد با به کار بردن واژههایی مانند «برخی» و «پارهای»؛ کدهایی داد که به هر ترتیب موضوع ممنوعالکاری را به خارج از وزارت خود ارجاع داد.
پذیرش ممنوعالکاری؛ یک گام به جلو
داستان ممنوعالکاری البته به این سرراستی و شفافی نیست و به نظر این یک رویه باشد که تا به حال وقتی در هر زمینه از ممنوعالکاری حرف به میان آمده، سیلی از تکذیبها هم در میان بوده که ممنوعالکاری وجود ندارد. این موضوع البته با چنین برداشتی به وزارت ارشاد هم نسبت داده شده و بعد از نخستین نشست خبری سید عباس صالحی، چنین منعکس شد که وزیر ارشاد هم وجود ممنوعالکارها را تکذیب کرده است.
آن روز که سیدعباس صالحی برای نخستینبار در قامت وزیر ارشاد در میان خبرنگاران حاضر شد، به سوالی درباره موضوع با اهمیت ممنوعالکاری پاسخ داد. آن روز از او پرسیدند: «کسانی به هر حال بعد از انقلاب ممنوعالکار هستند، آیا امیدی به بازگشت آنها در زمان شما وجود دارد یا خیر؟» پاسخ وزیر ارشاد که آن روز بهگونهای دیگر برداشت شد، دیروز هم تکرار شده است. صالحی در پاسخ به این سوال گفت: از سمت وزارت فرهنگ و ارشاد هیچ هنرمندی ممنوعالکار نیست.
درست بعد از همین اعلام نظر بود که عدهای این پیام را بازنشر دادند که صالحی وجود ممنوعالکاري را تکذیب کرده است. شاید چنین برداشتی ریشه در این داشته باشد که پیش از آن حسین نوشآبادی، سخنگوی وقتِ وزارت ارشاد گفته بود که در ارشاد ممنوعالکار نداریم.
موضوعی که مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد، هم تأیید کرده و گفته بود «هنرمند ممنوعالکار» وجود ندارد! بر همین اساس هم وقتی حسین زمان گلایههای خود را با رسانهها طرح کرد، این را گفت: بعد از سخنان سخنگوی وزیر ارشاد که گفت ما ممنوعالکار نداریم، به وزیر نامه دادم و گفتم حداقل صداقت داشته باشید و واقعیت را بگویید. دروغ نگویید که ممنوعالکار نداریم.
شاید همه این موضوعات حالا باعث شده که وزیر ارشاد از روزی که بر مسند این وزارتخانه نشسته است، تلویحا وجود ممنوعالکارها را پذیرفته و هم در نخستین نشست خبری خود اعلام کرده است که ارشاد کسی را ممنوعالکار نکرده و هم حالا کدهایی داده است که ممنوعالکاری را به خارج از این وزارتخانه ربط میدهد.
سید عباس صالحی در بیانی غیرشفاف و مبهم، در پاسخ به این سوال که برخی خوانندهها و موزیسینها مانند حسین زمان، آریا آرامنژاد و هومن خلعتبری بشدت خواهان بازگشت به عرصه کار رسمی هستند. آنها در انتظار موضع رسمی وزارت ارشاد درباره بازگشت به کار خود هستند؛ پاسخ شما به آنها چیست؟ گفت: برخی از اتفاقاتی که برای برخی از هنرمندان افتاده توسط پارهای از مراجعی است که آن مراجع نظراتی را در خصوص این هنرمندان ابراز کردهاند.
تلاش ما این است که تجدید نظر و تغییر دیدگاهی ازسوی این مراجع نسبت به کسانی که در حوزه هنر فعالیت داشته و دارند، صورت بگیرد و در این رابطه، انشاءالله ما گفتوگوهای متقابلی را ادامه میدهیم. مهمتر از این سخنان امید وزیر ارشاد به حل مشکل است و وقتی در مواجهه با این سوال که «آیا امید به حل مشکل وجود دارد» قرار گرفته، گفته است: این گفتوگوها حتما امیدوارکننده بوده است که ما تلاش میکنیم.
امیدی برای حل پدیده ممنوعالکارها (ممنوعالقلم، ممنوعالدوربین و...) وجود دارد اما باید پذیرفت در دوره نخست دولت حسن روحانی، تلاشها ظاهرا به جایی نرسیده و حتی این سوال که چه کسی هنرمندان را ممنوعالکار میکند، هم پاسخی دقیق و شفاف دریافت نکرده است.