عموهای فیتیلهای بین عموم مردم و بخصوص بچهها محبوبیت زیادی دارند، فرق نمیکند بچه کدام شهر و منطقه ایران باشی، عموهای فیتیلهای با همه کودکان ایران رفاقت دارند و از همه خلاقیت خود استفاده میکنند تا آنها را شاد کنند.
به گزارش جام جم، دو روز قبل علی فروتن و حمید گلی، دو تا از عموهای فیتیلهای به سرپل ذهاب و روستاهای اطراف رفتند و چند ساعتی را با بچههای این مناطق سپری کردند تا شاید مرهمی باشند بر زخم بزرگی که بر روح و جسمشان وارد شده است. با علی فروتن همصحبت شدیم تا از آنچه دیده، برایمان بگوید.
چطور شد که تصمیم گرفتید به مناطق زلزلهزده بروید؟ من و آقای گلی از همان روز اولی که زلزله آمد تصمیم داشتیم به منطقه برویم، اما به دلیل مشغله کاری نتوانستیم تا اینکه اوایل هفته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ما پیشنهاد دادند اسباببازی و کتابهایی را که تهیه کردهاند را به مناطق زلزلهزده ببریم. دوشنبه به سرپل ذهاب رفتیم و چند ساعتی را کنار بچهها سپری کردیم. تلاش کردیم از آنها دلجویی کنیم، اما واقعیت این است که خرابیها خیلی زیاد است و آسیب جدی به خانهها، شهرها و روستاها وارد شده و تعداد زیادی مجروح یا کشته شدهاند و در این میان بچهها چون توانایی تجزیه و تحلیل این همه مصیبت را ندارند، بسختی میتوانند با مسائل کنار بیایند. خیلی خوشحال شدیم که در کنار بچهها بودیم، اما از طرفی بسیار ناراحت شدیم چون براساس یک ضربالمثل قدیمی؛ سنگ به در بسته میخورد! زلزله درست در منطقهای رخ داد که جزو مناطق محروم کشور است، خانهها اصلا مقاومسازی نشده و دار و ندار مردم زیر آوار مانده است و عملا آنها هیچچیز برای زندگی ندارند.
از عکسهایی که از مناطق زلزلهزده میبینیم چنین برداشت میشــود که بچههای کرد هم مثل زنان و مردان این منطقه مقاومت زیادی در برابر مشکلات دارند.
اقلیم دقیقا روی شخصیت آدمها تاثیر میگذارد. بچههای کرد از همان طفولیت ایستادن روی پای خود را آموختهاند به همین دلیل با سختیها بهتر میتوانند کنار بیایند اما این دلیل نمیشود که به آنها توجه نشود. اتفاقا آدمهای مقاوم که در برابر سختیها خم به ابرو نمیآورند شکنندهتر نیز هستند و یک جایی کم میآورند. تاثیرات و خرابیهای زلزله در درازمدت خود را نشان میدهد.
حضور هنرمندان و فعالان حوزه کودک و نوجوان در درازمدت چه تاثیری بر بهبود روحیه بچهها دارد؟
این حضور باید ادامهدار باشد. بتدریج هیجان روزهای اول زلزله فروکش میکند اما هنرمندان و مردم نباید بچههای زلزلهزده را فراموش کنند. امدادرسانی فرهنگی و عمومی باید ادامه پیدا کند. گروههای هنری باید به حضورشان در روستاها و شهرهای زلزلهزده ادامه دهند. به همان اندازه که زلزلهزدهها به پوشاک و غذای گرم نیازمندند به دلگرمی هم نیاز دارند و نباید آنها را تنها گذاشت. نکتهای که روی آن تاکید دارم این است که وقتی هنرمندان و چهرههای معروف به مناطق زلزلهزده میروند از گرفتن سلفی و انتشار آن در فضای مجازی خودداری کنند.باید برای دل خودت به آن مناطق بروی نه برای خودنمایی و لایک و فالوئر و طرفدار بیشتر! مردم آنجا بشدت به کانکس نیاز دارند، بارندگی در استان کرمانشاه شروع شده و چادر و نایلون جوابگوی سرما و برف و باران نیست.شوینده بشدت مورد نیاز است و از مردم میخواهم لباس کهنه و خوراکیهای تاریخ گذشته نفرستند و حواسشان به حرمت و سلامت مردم باشد.
کمپینهایی از طرف چهرههای معروف برای تامین کانکس راهاندازی شده است، نظرتان درباره این حرکتها چیست؟
حتما موثر است اما نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که تامین کانکس، پوشاک، غذا و ... وظیفه مردم نیست! وظیفه دولت است که خیلی سریع باید آنها را فراهم میکرد و نمیگذاشت مردم بدون سرپناه در سرما بمانند. اگر مردم کاری میکنند برای دلشان و از روی نوعدوستی است اما این حرکت نباید دولت را از وظیفهاش دور کند. خانههای زیادی که زیرساختهای درستی نداشتند روی سر مردم خراب شد و این هشداری است به دولت که مراقب ساخت و سازها در سراسر کشور باشد. واقعیت این است که بساز و بفروشها بشدت در ساخت خانهها کوتاهی میکنند و چون نظارت درستی صورت نمیگیرد خانهها ناایمن است و به همین دلیل زلزله باعث خرابی زیادی میشود؛ حالا فرق نمیکند این زلزله در کجای کشور رخ دهد.