اکبر طالب پور*؛ در یادداشت حاضر به بررسی ورزش به مثابه صنعت فرهنگی و کاربرد جامعه شناسی فیگوراتیو در دربی پرداخته شده است.
صنعت فرهنگی در دبستان فرانکفورت یکی از موارد استیلا در ناآگاهی طبقات فرودست و از جمله موانع کنش ارتباطی آزاد محسوب می شود که متفکرین فرانکفورتی به آن اشاره نموده اند و ورزش را نیز یکی از مصداق های صنعت فرهنگی محسوب نموده اند که می تواند جلوی کنش ارتباطی آزاد را بگیرد.
البته این یک نگاه افراطی نسبت به ورزش و از جمله فوتبال تلقی می شود چرا که ورزش اساسا جایگاه ويژه ای در اوقات فراغت مردم دارد و انرژی احساسی مطلوبی را در جامعه تولید می کند که در صورت فقدان می تواند منجر به افسردگی روزافزون مردم شود، علاوه بر این باید پذیرفت که ورزش مخصوصا شهرآورد تهران منافع اقتصادی زیادی نیز با خود برای متولیان امر در بر دارد.
مبحث بسیار مهمی که در جامعه شناسی فیگوراتیو مورد بحث قرار می گیرد خشونت زدایی از ورزش بطور اعم و فوتبال بطور اخص می باشد چرا که از این منظر ورزش بعنوان جایگزین خشونت معرفی شده است اما چون در مکان های مدیریت شده و اصطلاحا با نظارت نگهبان مشرف بر صحنه انجام می شود تماشاگران مجبور هستند که خشونت خود را کنترل نمایند و به نوعی به کنترل خشم خود بپردازند اما این فرایند در بهترین حالت تا زمان حضور نگهبانان اتفاق می افتد و تماشاگران به محض آزادی از استیلای بیرونی به ابراز خشونت و حرکات وندالیستی می پردازند، وقایعی که معمولا پس از شهرآورد رخ می دهند از این منظر قابل ارزیابی می باشند.
مسأله اصلی یادداشت حاضر تبیین چرایی وقوع حرکات تخریبی پس از بازی نیست چرا که از منظر فیگوراتیو این مسأله حل شده است بلکه مسأله اصلی به تبیین کارکردهای این حرکات از منظرهای؛ سیاسی، اجتماعی و فردی می پردازد. از نقطه نظر سیاسی این حرکات به عنوان سوپاپ اطمینان عمل می کنند و در صورتی که در چهارچوب خاصی انجام شوند در تخلیه انرژی احساسی بسیار مؤثر می باشند بنابراین جامعه باید این امر را بپذیرد و حتی نسبت به برگزاری آن کمک نماید تا تخلیه انرژی احساسی به نحو شایسته ای انجام شود.
از نقطه نظر اجتماعی این حرکات، در قالب یک کارناوال، انرژی هیجانی در افراد ایجاد می نمایند و به جامعه هدف یک نوع سرزندگی و شور و نشاط تزریق می نمایند که این امر از یک سو به انسجام داخلی طرفداران تیم ها در درون خود، و نگهداشت اصل مناقشه بعنوان منبع نشاط بعدی از سوی دیگر منجر می شود.
از منظر فردی نیز افراد با انجام این حرکات عقده های روانی سرکوب شده خود را به نوعی دیگر جبران می کنند در این میان طرفدار تیم بازنده یا برنده بودن مهم نیست و تنها ابراز خشونت و تسکین یا درمان درونی هدف اصلی در مکانیسم جبران پس از بازی می باشد.
با توجه به این موارد از منظر جامعه شناسی ورزش باید گفته شود که از شهرآورد و حوادث پس از آن نباید نگران بود چرا که حتی نکات منفی آن نیز در از بین بردن چالش های سیاسی، اجتماعی و فردی نقشی بی بدیل بر عهده دارند و برای جامعه بزرگتر کارکرد مطلوبی داشته و امری کاملا بهنجار محسوب می شود که شایسته توجه می باشد.
بنابراین حوادث شهرآورد تهران ضمن داشتن نکات منفی از جمله بدآموزی، مزاحمت و... مزایای بیشماری نیز برای جامعه به همراه دارند که شایسته توجه بیشتر می باشند.