اخاذی و زورگیری برای جبران هزینههای درمان سرطان. این ادعای تبهکاری بود که روز گذشته به اتهام چندین فقره اخاذی، زورگیری و سرقت در شعبه یک بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران تحت بازجویی قرار گرفت.
به گزارش شهروند، او همان مجرمی است که دستگیری او و همدستش در خیابان جمهوری به دلیل فرار، گروگانگیری و تیراندازی پلیس سروصدای زیادی به پا کرد. این متهم در نخستین جلسه بازپرسی در برابر قاصی نصرتی قرار گرفت و ضمن اقرار به بیش از 70 فقره زورگیری و اخاذی از معتادان و موادفروشان تحت عنوان پلیس امنیت، جزییاتی از یکسال فعالیت مجرمانه خود و همدستش را فاش کرد.
تعقیب و گریز خیابانی برای دستگیری 2 مامور قلابی
سهشنبه ظهر بود که پلیس به دو سرنشین یک پژو405 در خیابان جمهوری تهران مشکوک شد. ماموران با دیدن پلاک دستکاریشده این خودرو به راننده آن دستور ایست دادند، اما راننده وقتی متوجه فرمان پلیس شد، اقدام به فرار کرد. عملیات تعقیب و گریز آغاز شد. در شلوغی و ازدحام آن ساعت خیابان جمهوری فرار با خودرو کار آسانی نبود. با استعلام پلیس مشخص شد که این خودرو دارای سابقه سرقت به شیوه زورگیری است.
ماموران برای متوقف کردن خودرو و دستگیری دو سرنشین آن مجبور به تیراندازی شدند. چند تیر هوایی شلیک شد، اما سرنشینان خودرو بیتوجه به اخطارهای پی درپی و شلیک هوایی همچنان به دنبال راهی برای فرار از دست ماموران بودند.
درنهایت چند تیر به خودروی مظنون فراری برخورد کرد و خودروی آنها از حرکت ایستاد، اما دو سرنشین آن به سرعت از خودرو خارج شدند و برای فرار از دست ماموران به میان مردم و رهگذران رفتند. ماموران هم به سرعت آنها را دنبال میکردند.
ناگهان رامین از پیادهرو خارج شد و در خیابان جلوی یکی از خودروهای عبوری را گرفت. او با چاقویی که به همراه داشت، سوار یک تاکسی شد و با تهدید او قصد فرار از دست ماموران را داشت، اما پلیس که جان راننده تاکسی را در خطر میدید، دوباره به سمت رامین تیراندازی کرد.
چند تیر شلیک شد تا اینکه درنهایت متهم فراری از ناحیه قوزک پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پلیس او را دستگیر کرد. حامد دیگر تبهکار فراری هم در همان خیابان درحالی که سعی داشت با پراید عبوری یکی از شهروندان از محل حادثه فرار کند، اما راننده پراید با این مرد 40ساله درگیر شد و درنهایت پلیس موفق شد او را هم دستگیر کند.
بدین ترتیب رامین برای درمان به بیمارستان منتقل شد و همدستش حامد برای تحقیقات به اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد. این عملیات تعقیبوگریز به دلیل تیراندازیهای پلیس و حمل سلاح سرد از سوی یکی از متهمان باعث شد که به سرعت اخباری درخصوص سرقت مسلحانه در فضای مجازی و برخی رسانهها منتشر شود، اما مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ با رد هرگونه سرقت مسلحانه در منطقه خیابان جمهوری و خیابانهای اطراف علت این حادثه را دستگیری دو زورگیر اعلام کرد.
بیش از 70 زورگیری با لباس مامور امنیت اخلاقی
صبح دیروز حامد به شعبه یکم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و در برابر بازپرس نصرتی قرار گرفت. او به بیش از 70 مورد سرقت، زورگیری و اخاذی تحت عنوان مامور پلیس امنیت اعتراف کرد و دلیل ارتکاب به این جرایم را تهیه پول برای درمان سرطان اعضای خانواده خود و همدستش عنوان کرد.
در این جلسه بازپرسی راننده تاکسی هم که از سوی یکی از متهمان برای دقایقی به گروگان گرفته شده بود، حاضر شد و ضمن شکایت از متهم در تشریح بخشی از ماجرای تعقیب و گریز و گروگان گرفتهشدنش از سوی رامین به بازپرس پرونده گفت: «قبل از ظهر سهشنبه بود که برای گاززدن به ایستگاه گاز سه آذری رفتم، اما آنجا تعطیل بود؛ من هم به سمت میدان بهمن رفتم، بعد از زدن گاز در خیابان بودم که ناگهان مردی برافروخته و نگران را در مقابل خودم دیدم. او جلوی خودروام را گرفت و سوار شد. او با خودش چاقوی بزرگی به همراه داشت. او با تهدید چاقو از من خواست به سرعت از آن دور شوم. در همان موقع دیدم که همدستش هم سوار خودروی پرایدی شد و از راننده خواست تا حرکت کند. رامین از من میخواست که فرار کنم و ماموران هم پیدرپی دستور ایست میدادند. من هم از ترس جانم حرکت کردم. تیراندازی شروع شد و او از ناحیه پا مجروح شد.»
با پایان نخستین جلسه بازپرسی تحقیقات به دستور قاضی نصرتی برای شناسایی مالباختگان و سایر جرایم احتمالی دو متهم دستگیرشده از سوی کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.
باجگیری از معتادان و افغانیهای غیرمجاز
سرقت، جعل عنوان و زورگیری اتهاماتی بوده که تاکنون حامد به جرم آنها دوبار به زندان افتاده است. او اینبارهم بیش از 70 مورد اخاذی و زورگیری با جعل عنوان مامور امنیت اخلاقی در پروندهاش دارد.
آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی «شهروند» با این متهم سابقهدار است:
چند وقت است که اقدام به زورگیری و سرقت میکنی؟
از سال گذشته بود که با رامین آشنا شدم. بعد از آن هم شروع به اخاذی کردیم.
با همدستت کجا آشنا شدی؟
سال گذشته بود که کنار خیابان منتظر خودرو بود. رامین جلوی پایم ترمز کرد و من هم سوار شدم. در مسیر سرصحبت باز شد. من از مشکلات و گرفتاریهای زندگیام به او گفتم. او هم مثل اینکه دل پری داشت، شروع به درددل کرد. وقتی من به او گفتم که فرزندم به سرطان مبتلا شده، او هم از ابتلای زنش به این بیماری و هزینههای کمرشکن آن به من گفت. همانجا بود که با هم دوست شدیم. درد مشترک من و رامین، ما را به فکر سرقت و باجگیری از معتادان برد.
چطور این کار را انجام میدادی؟
در خیابانها میچرخیدیم تا سوژه را پیدا کنیم. افراد معتاد یا خردهفروشهای مواد بهترین کیسهای ما بودند. به طرف آنها میرفتیم و خودمان را ماموران پلیس امنیت معرفی میکردیم. به افغانیها هم گیر میدادیم و ورود غیرقانونی آنها را بهانه میکردیم. موادفروشها یا معتادان را میگشتیم، اگر جنس داشتند، از آنها پول میگرفتیم. آنها برای اینکه دستگیر نشوند، هرکاری میکردند، ما هم از آنها پول میگرفتیم. برای افغانیها هم از همین شگرد استفاده میکردیم.
در این مدت یکسال کسی به شما شک نکرد، از آنها اخاذی میکردید، کارت یا مدرک شناسایی از شما نمیخواستند؟
بیشتر مواقع کار به اینجا نمیرسید. بهخصوص معتادها یا خردهفروشهای مواد همین که بیسیم ما را میدیدند، رنگ صورتشان میپرید. به قدری دستپاچه میشدند که دیگر از ما کارت شناسایی نمیخواستند و البته ما برای خودمان کارت هم درست کرده بودیم.
بیسیم از کجا تهیه کرده بودید؟
بیسیم پلیس نبود. از همین بیسیمهای برد کوتاه که در مغازهها میفروشند. چند تا گاز اشکآور خالی هم داشتیم. البته هیچوقت موردی پیش نیامد که از آن استفاده کنیم. البته خالی بود، اگر کار به آنجا میکشید، دستمانرو میشد.
چندبار این کار را انجام دادی؟
من و رامین با هم بیش از 70بار در یکسال گذشته از معتادان و افغانیها اخاذی کردیم.
خودرویی که با آن دستگیر شدید، سرقتی بود؟
بله چندوقت پیش آن را از سهراه آذری دزدیدیم. من همراه رامین بهعنوان مسافر سوار خودرو شدیم و بعد به او گفتیم که مامور هستیم. کارتمان را به او نشان دادیم. به بهانه بازرسی خودرو کنار خیابان متوقف کردیم. او از خودرو پیدا شد تا درِ صندوقعقب را باز کند و ما هم خودروی او را به سرقت بردیم. البته برای اینکه گیر نکنیم، پلاک آن را عوض کردم. به خاطر همین پلاک دستکاریشده هم به ما شک کردند و دستگیر شدیم.
پیش از این سابقه سرقت و دستگیری داری؟
دوبار دستگیر شدم و به زندان افتادم. نخستینبار سال 83 بود که به اتهام سرقت بازداشت شدم و به 15سال حبس محکوم شدم. 5سالی که از حبسم گذشت، با سند آزاد شدم. یکبار هم سال 91 به اتهام اخاذی بازداشت شدم و دوسالی حبس کشیدم و مجددا آزاد شدم.
اما باز هم به سمت سرقت و خلاف رفتی؟
همانطورکه گفتم، من بچهام سرطان دارد. درمان این بیماری هم کلی هزینه دارد. از کجا باید این پول را تهیه کنم. به این انجمنهای حمایت از بیماران سرطانی هم مراجعه کردم اما فایدهای نداشت. رامین هم مشکل من را دارد، همسرش همین مریضی را دارد. درمان این درد پول میخواهد.