پوریا عالمی در شرق نوشت:
فضای اینترنت و رسانههای جدید در جهان نهتنها دست سیاستمداران را رو کرده، بلکه پته ما مردم را نیز روی آب ریخته است؛ مثلا آقای مهرداد لاهوتی، نماینده مجلس، میگوید عمرا پسرش ژن خاصی داشته باشد و امکان ندارد شهردار چمخاله بشود و اگر چنین خبری درست بود، به کسانی که این خبر را منتشر کردهاند سکه طلا جایزه میدهد.
حالا چندروز پیش مراسم معارفه رسمی آقاپسر برگزار شده و مهمترین سؤال برای مردم این نیست که مگر آقای نماینده گفته بوده که پسر من هیچکاره است و ژنش معمولی است؟ بلکه سؤال اصلی این است که «او که بههرحال یه چیزی میشد، پس سکه ما چی شد؟»ما در این زمینه با یک وکیل پایهدار دادگستری صحبت کردیم و پرسیدیم آیا سکهای که لاهوتی، نماینده مجلس، قولش را به خبرنگاران داده قابل پیگیری است؟
وکیل پایهدار: ببینید از لحاظ حقوقی نمایندگان مصونیت دارند؛ یعنی حالا یکی یک حرفی زده... خود شما تا حالا با رفقا شرطبندی نکردهاید؟ ما: بله... خود ما سال ۸۴ قپی آمدیم که عمرا احمدینژاد رئیسجمهور بشود و اگر رئیسجمهور شد، ما کل روزنامهنگاران را میفرستیم آنتالیا. خب بههرحال این یک موضوعی است که نه ما به روی همکاران میآوریم، نه آنها.
البته نکته اینجاست که همه همکاران ما هم همین نظر ما را داشتند منتها قپیاش را ما آمدیم. وکیل پایهدار: بله. حالا بحث این است که آیا یک جوان بدونتجربه میتواند شهردار بشود یا همین که باباش نماینده مجلس باشد خودش تجربه است؟
ما: نه قربان. واقعا بحث این نیست. چون ما عادت کردیم پسر این و دختر آن بشوند مدیر اینجا و آنجای مملکت. ما الان میگوییم آن سکه طلا که لاهوتی گفت اگر پسرش شهردار شد میدهد به ما چی شد؟ وکیل پایهدار: به چه عنوانی گفتند سکه میدهند؟ ما: خودشون چیزی نگفتند، ولی ما هروقت خوشحال میشویم شاباش میدهیم.
لابد این هم شاباش است. وکیل پایهدار: شما هیچ مطالبه دیگری نداری جز این سکه؟ ما: نه والا. ما خیلی حداقلی شدیم. قبلا از مسئولان توقع داشتیم واقعا برای مردم کار کنند، الان همین که کاری به کار ما نداشته باشند خوشحالیم.
وکیل پایهدار: آفرین. ما: آیا با توجه به بند فلان و نیمبند فلان قانون، ما میتوانیم با تجمع جلوی مجلس برای گرفتن سکهمان اقدام کنیم؟ به شرطی که قول بدهیم برای حقوق دیگرمان تجمع نکردهایم؟ وکیل پایهدار: به شرطی که بعد نگویی من وکیلت بودم، بله.