به دنبال انتصاب معاون رییسجمهور و رییس جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سوابق او که بیشتر متمرکز بر حوزههای زیرساختی بوده، بررسی میشود.
به گزارش ایسنا، «علیاصغر مونسان» متولد سال ۱۳۴۹ در تهران، دانشجوی دکترای عمران از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد مدیریت ساخت از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی از سازمان مدیریت صنعتی و کارشناسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف است که تا پیش از این، رییس هیأت مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش بود.
مونسان که تخصصاش بیشتر در زمینهی زیرساخت است، در کارنامهی حرفهایاش مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، مدیرعامل سازمان مهندسی و عمران شهر تهران، مدیرعامل شرکت آتیساز (بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی)، معاونت اجرایی شرکت هریس (ستاد اجرایی فرمان امام ره) و عضویت هیأت مدیره و معاونت اجرایی شرکت دی (بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی) به چشم میآید.
او در سال ۱۳۹۱ مدیر نمونه شهرداری تهران شد و در سال ۹۳ با حکم وزیر ورزش وقت دولت یازدهم، به سمت عضو هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس انتخاب شد. در سال ۱۳۹۵ نیز به عنوان چهره سال صنعت ساختمان در گروه «مدیران دولتی» برگزیده شد.
در دورهای برخی رسانهها به نسبت خانوادگی مونسان و حسن روحانی ـ رییسجمهور ـ اشاره کردند که بعدها روابط عمومی منطقه آزاد کیش این نسبت و اخبار را تکذیب و عنوان کرد که مدیرعاملی سازمان منطقه آزاد کیش تنها بر اساس کارنامه علمی و عملی و سابقه مدیریتی به مونسان سپرده شده است.
همزمان با آغاز تلاشهای رییس جمهور برای تعیین کابینهی دوازدهم، «مونسان» مسلمترین گزینهای بود که برای ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مطرح شد. در نهایت دکتر روحانی امروز، یکشنبه ۲۲ مردادماه در حکمی او را به عنوان «معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» منصوب کرد.
به گزارش ایسنا، چهارده سال از تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میگذرد و در این مدت ۱۰ رییس اغلب با گرایش سیاسی بر این مسند تکیه زدهاند.
به غیر از "سیدمحمد بهشتی" که در سالهای پایانی ریاستش در سازمان میراث فرهنگی به ادغام با گردشگری رسید و در تمام این سالها به هر شکلی ارتباط خود را با این سازمان حفظ کرد و اکنون نیز ریاست پژوهشگاه آن را به عهده دارد، "حسین مرعشی" از جمله گزینههای سیاسی بود که به نوعی دومین رییس این سازمان ادغام شده محسوب میشد و از سال ۸۳ تا زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بر آن صندلی تکیه زد و با وجود گرایشهای سیاسیاش به احترام انتخاب رییس دولت هشتم به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آمد و نظر به شناختی که از مجلس داشت، موفق شد بودجه این سازمان را تکانی بدهد.
او بعد از برکناری، فعالیتهای سیاسی خود را باردیگر از سر گرفت و بعدها به خاطر انتقاد از سیاستهای دولت نهم یک سال هم زندانی شد.
با آغاز دولت نهم سکان هدایت این سازمان به رفیق گرمابه و گلستان رییس دولت وقت رسید؛ "اسفندیار رحیم مشایی" که تا تیرماه ۱۳۸۸ ریاست این سازمان را به عهده داشت و نه به خاطر خدمتی که به میراث فرهنگی و گردشگری کرد، بلکه به واسطه تریبونهای جنجالیاش معروف بود. مشایی فارغالتحصیل مهندسی الکترونیک بود و شاید تنها خبط و ربطی که دیگران موفق شدند با این سازمان برایش پیدا کنند، مسوولیتی بود که در سازمان فرهنگی هنری شهرداری داشت!
در دوران او صنایعدستی به این سازمان الحاق شد و حتی تلاشهایی برای پیوستن سازمان حج و زیارت صورت گرفت. با این حال گردشگری حتی با وجود آمارسازیهایی که شد، اوضاع چندان قابل تعریفی نداشت و میراث فرهنگی نیز به محاق رفت. مشایی در تیرماه معاون اول رییس جمهور شد و صندلی ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به قائم مقام خود سپرد.
"حمید بقایی"، جنجالیترین رییس این سازمان بود که در فاصله سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ امور را مستقیما به دست گرفت. تحصیلات او در زمینه فناوری اطلاعات بود و تقریبا از دهه ۷۰ با مشایی در بخشهای مختلف همکار بود. در زمان او، به دنبال خروج بخش اداری از پایتخت، معاونتهای میراث فرهنگی و صنایعدستی به شیراز و اصفهان منتقل شدند که در جریان آن بسیاری از اسناد تاریخی مفقود و آسیب دیدند. همچنین در این دوران بسیاری از باستانشناسان مهجور و منزوی شدند.
بقایی اوایل سال ۱۳۹۰ با حکم احمدینژاد به نهاد ریاست جمهوری رفت و به عنوان سرپرست و معاون اجرایی به کار خود ادامه داد. او با وجود این هجرت، اما همچنان درباره آثار تاریخی تصمیم میگرفت و حتی سعی کرد مالکیت برخی از خانههای تاریخی را به نهاد ریاست جمهوری منتقل کند.
بقایی به نوعی "مردِ در سایه" سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شناخته میشد، به طوریکه اختیار را از رییس بعدی این سازمان "روحالله احمدزاده" ـ استاندار اسبق فارس ـ گرفته بود و باعث شد او که به خاطر خوشخدمتی در ستاد انتخاباتی احمدینژاد این پست را دریافت کند، شش ماه بیشتر دوام نیاورد و عطای آن را به لقایش ببخشد و استعفا دهد و با همان تیمی که آمده بود، سازمان را برای همیشه ترک کند.
"سیدحسن موسوی"، ششمین رییس این سازمان از زمان ادغام میراث فرهنگی و گردشگری بود. او که در زمان ریاست مشایی در این سازمان معاون سرمایهگذاری بود، از سوی نهاد ریاست جمهوری اینبار برای ریاست معرفی شد که از سال ۹۰ تا ۹۱ موفق شد در این سازمان بماند و پس از آن به دفتر ریاست جمهوری رفت.
"محمدشریف ملکزاده"، که پیشتر و در زمان مشایی معاون گردشگری بود، در آخرین سال عمر دولت دهم به این سازمان بازگشت. هجران میراث فرهنگی و صنایع دستی تا زمان او همچنان ادامه داشت. سازمان در زمان او به یک ستاد تبلیغاتی تبدیل شد که با راهاندازی کارناوالها و همایشهایی با بهرهگیری از شعار دولت بهار، بدهی سنگینی را برای این سازمان به میراث گذاشت. ملکزاده که در دولت یازدهم به دانشگاه عدالت رفت ودر سال ۹۴ برای اینکه نشان دهد هنوز دلش در گرو صنعت گردشگری است، کتاب تورهای گردشگری با علایق ویژه را به عنوان اختراع ثبت کرد و همایشی را برای رونمایی از آن و معرفی خود به عنوان نخستین نخبه گردشگری، به راه انداخت.
"محمدعلی نجفی" به عنوان نخبه کابینه دولت معروف است که با اختلاف یک رأی از وزارت آموزش و پرورش بازماند و حسن روحانی صلاح دید ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به او واگذار کند. نجفی از ۲۶ مرداد ۹۲ تا ۱۰ بهمن ۹۲ به نوعی دوام آورد و درحالیکه بارها اعلام عمومی کرده بود یک ویرانه با کلی بدهی تحویل گرفته، استعفا داد و بعد هم مشاور رییس جمهور و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی شد. او هیچگاه رجعتی حتی در بیان دیدگاه به این سازمان نداشت.
پس از او این توقع ایجاد شده بود که قائم مقام سازمان و یا شخصی از درون جایگزین می شود، اما قرعه به نام "مسعود سلطانیفر" زده شد؛ سیاستمداری اصلاحطلب و نزدیک به ریاست جمهوری که از شورای شهر تهران استعفا کرد تا از ۱۰ بهمن ۹۲ کار در این سازمان آغاز کند. از جمله سیاستهای او در سازمان که اکیدا به دنبال اجرای آن بود، ساخت هتلهای ۵ ستاره با همکاری سرمایهگذاران خارجی بود که وعده ساخت ۴۰۰ هتل ۴ و ۵ ستاره تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری روحانی را داده بود. وی تا ۱۵ آبان ۹۵ بر صندلی ریاست این سازمان بود.
پس از آن زهرا احمدیپور به عنوان اولین رییس سازمان میراث فرهنگی و در حالیکه بحث منصوب کردن زنان در کابینه بالا گرفته بود، به عنوان یازدهمین رییس سازمان میراث فرهنگی منصوب شد.
و اما سوال؟؟؟ مدرک سازمان مدیریت صنعتی فقط در بین صنایع اعتبار داره و از ارزش علمی برای ادامه تحصیل دانشگاهی زیر نظر وزارت علوم برخوردار نیست. ایشان چطوری با اون مدرک فوق لیسانس داره دکترا میخونه؟
عرضه کار ندارین فقط می خواهین احمدی نژاد را تخریب کنین کاش شما ها هم یک درصد احمدی نژاد عرضه داشتین و مرد بودین ای فاسد و فاسق ها....
یکی از بزرگترین مشکلات سازمان میراث فرهنگی خصوصاً در استانها (که رؤسای بی تخصص غالباً از آن فرار می کنند)علاوه بر موضوعات مرتبط با وظایف ذاتی سازمان، مشکل پرسنل این سازمان است که تحقیقاً بیشترین نارضایتی در بین ادارات کشور در این سازمان موج میزند ، تنوع قراردادها ، حقوق و دستمزدهای بسیار پائین ، نابرابری در پرداخت ها و غیره می باشد که تاکنون هیچ رئیسی انتصابی به این حوزه نزدیک هم نمیشود چند صباحی می ماند دوباره جابجا می شود.