ایکنا نوشت:
حجتالاسلام والمسلمین یعقوب جعفری، صاحب تفسیر کوثر درباره ضرورت طرح تفاسیر جدید گفت: تفسیر قرآن در هر زمانی باید با نیازهای زمان و افکار فرهیختگان آن دوران تطابق داشته باشد و اینکه گفته میشود در هر سه سال باید تفسیری از قرآن نوشته شود و یا روایاتی که نظیر این مطلب را بیان میکند به همین جهت است. رمز اعجاز آیات قرآنی نیز همین است. آیات قرآن به قول حضرت علی(ع) ذووجوه است و هر کس به اندازه فهم خودش، میتواند از آیات قرآن با رعایت شرایطی که دچار تفسیر به رای نشود، استفاده و برداشت کند.
جعفری ادامه داد: بنابراین در هر دورانی مطابق افکار و اندیشههای آن دوره میتوان قرآن را تفسیر کرد و نیازهای فکری و اجتماعی آن زمان را در نظر گرفت. در جهان معاصر که معلوم است عصر انفجار اطلاعات است و حتی در جهان سوم و کشورهایی که چند سال پیش به آنها عقب افتاده میگفتند، به برکت اینترنت، ماهواره و ... سطح فکرها بسیار بالا رفته است. امروز کسی که تفسیر مینویسد، وظیفه بسیار دشوار و سنگینی دارد و باید به سوالاتی که در فضای مجازی مطرح میشود، راجع به برخی از شبهات آیات و احکام قرآنی پاسخگو باشد و در تفسیرش این رویکرد را رعایت کند.
وی افزود: بالاخره نیازهای جدید جامعه باید با تفاسیر جدید برطرف شود. نوشتن تفسیر قرآن در عصر حاضر بسیار دشوارتر شده و یک احاطه علمی میخواهد. همین طور مفسر خودش باید در دنیای مجازی حضور داشته باشد و افکاری که در این محیط وجود دارد را ببیند و ملاحظه کند و در صدد حل این مشکلات و معضلات باشد.
صاحب تفسیر کوثر در پاسخ به این پرسش که مفسر قرآن چه رویکردی باید نسبت به مسائل ناشی از اومانیسم و عقلگرایی در جهان جدید داشته باشد؟ گفت: مفسر قرآن باید نوکر و سرسپرده قرآن باشد؛ یعنی به خاطر بعضی از مسائل روز، به این وادی نیفتد که قرآن را تحریف کند و یا توضیحات غیر علمی بدهد.
جعفری افزود: مسائلی که امروز مطرح است تا حد و جایی مورد پذیرش قرآن است. مسائلی مانند جهانیشدن و ... تا حدی مورد توافق قرآن است، اما بعد از یک حد خاص مورد توافق نیست؛ در واقع قرآن به صورت مشروط به این مسائل میپردازد و نمیتوان گفت قرآن به صورت مطلق مباحث جدید را میپذیرد.
وی ادامه داد: مفسر باید این مسئله را در نظر داشته باشد و نظر خاص قرآن را در خصوص مسائل جدید بیابد و اعلام کند، او باید بگوید تا کجا این مفاهیم با اسلام و قرآن مغایرت ندارند. از اینرو مفسر باید خطوط قرمز قرآنی را ببیند و این نیز کار دشواری است اما میشود انجام داد. قرآن در برابر مسائل جدیدی از جمله عقلگرایی قرار نگرفته است، بلکه این مسائل را که در دنیای جدید مطرح میشود، تعدیل میکند.
صاحب تفسیر کوثر تصریح کرد: عقلگرایی که امروز در دنیا وجود دارد در قدیم هم سابقه داشته است. معتزله در قدیم نیز عقلگرا بودند. آنها افراطی بودند، قرآن این مسائل را به آن شدت و حدت قبول نمیکند. بنابراین سابقا این رویکردها وجود داشته است و معتزله عقلگرایی افراطی داشتند و برای قرآن تفسیر نوشتهاند و معتقد بودند که قرآن حرفهای ایشان را تایید میکند. مفسران دیگر قرآن مباحث مربوط به عقلگرایی را تعدیل کردهاند.
جعفری در خصوص عدم استقبال مردم از تفاسیر معاصر گفت: تفسیر قرآن کاری فنی است و در سطح عموم به صورت گسترده قابل طرح نیست. تفسیر قرآن از جنس کتب تخصصی علمی است و این طور نیست که همه به آن رجوع کنند. تفسیر قرآن توسط اهل آن خوانده میشود. اینجا نیز آن چیزی که محصول آیات قرآن است، مانند احکام اسلام و ... توسط علما، مجتهدین و مراجع در اختیار عموم قرار داده میشود، اما اینکه همه بیایند درباره آیهای که خیلی علمی و عقلی است آن را بفهمند، لزومی وجود ندارد. همین طور که مسائل علمی در طب، فیزیک، شیمی و ریاضیات متخصصانی دارند و مورد توجه عموم مردم نیست، هرچند نتایج آنها به همه میرسد.
وی ادامه داد: کسی که در آیات قرآن متوغل و متبحر باشد، میتواند به صورت عمیق به آیات قرآن بپردازد و این در عهده مفسرین و علماست. در تفسیر قرآن، کسانی در این کار به عمق قضیه میروند و مسائلی را مطرح میکنند و کسانی سطح معلوماتشان اجازه میدهد از این مباحث استفاده میکنند، ولی دیگر بازاری که تنها تا ششم ابتدایی قدیم را خوانده است تا حدی با آیات قرآن ارتباط برقرار میکند، برای مثال تنها به سراغ آیات اخلاقی قرآن میرود و برایش قابل فهم است و او به سراغ دلیل تمانع که در قرآن است نمیرود.
صاحب تفسیر کوثر افزود: دلیل تمانع بحثی علمی درباره یگانگی خداست و بر اساس آیه «وْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ: اگر در آنها [=زمين و آسمان] جز خدا خدايانى [ديگر] وجود داشت قطعا [زمين و آسمان] تباه شد پس منزه است خدا پروردگار عرش از آنچه وصف مىكنند» (انبیا، ۲۲) فلاسفه آن را شرح کرده و به عنوان دلیل تمانع توضیح دادهاند و این یکی از دلایل یگانگی خداست که یک بازاری که سطح سواد محدودی دارد، نمیخواند و هر طور آن را بیان کنیم، نخواهد فهمید و باید اهلش به سراغ آن برود.
جعفری در پایان گفت: یک فردی دارای سواد محدود، آنجایی که قرآن میگوید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ: در حقيقت خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد»(نحل، ۹۰) را میفهمد، بنابراین تفاسیر امروز باید به گونهای نوشته بشود که هم آیات تخصصی و هم آیات عمومی را در نظر بگیرد، اما هر کسی به اندازه سطح معلوماتش از آن استفاده کند و اگر خیلی اقبال نیست به همین خاطر است که کتابهای علمی دیگر هم همین طور است و عموم به سراغ آن نمیروند. اگر یک تفسیر قرآن در حد رمان و قصه بود، خوانده میشد اما چون هضمش مشکل است همه به این سمت نمیآیند.