فرارو- بامداد لاجوردی؛ موضوع آزاده نامداری برای مخاطبان ایرانی بیشتر جنبه سرگرمی پیدا کرده است. افکار عمومی این اطمینان را دارد که نخواهد توانست بر اراده سازمانهایی مانند صدا وسیما یا معیارهای هسته گزینش ادارات و سازمانهای ایران اثرگذار باشد و حتی این نگرانی را دارد که با این اتفاقات حلقه گزینشها تنگتر و میل به تجسس در زندگی خصوصی افراد توسط این سازمانها را افزایش یابد.
صدا و سیما تجربههایی به مراتب جدیتر از عکسهای آزاده نامداری داشته است و علیرغم واکنش مقطعی جامعه، هیچ تغییری مثبتی در رویه پیشین خود نداده است. پیش از آزاده نامداری، صدف طاهریان، مجری و بازیگر محجبه دیگری بود که به یکباره تغییر رویه داد و برای مدتی تمامی عکسهای محجبه او دست به دست شد و قبل از صدف طاهریان، یک بازیگری سریالهای تلویزیونی بود که تصاویر خصوصیاش منتشر شد و همه را بهت زده کرد.
مهمترین چالش پس از انتشار تصاویر آزاده نامداری در سوئیس، تردید افکار عمومی درباره دامنه حریم خصوصی این مجری تلویزیون بود. برخی مانند خبرنگار بخش فارسی بیبیسی این افشاگری را نوعی «روزنامه نگاری» دانسته و آن را نقض حریم خصوصی نمیدید. خبرنگار بیبیسی به روشنی درک نادرستی ار فضای افکار عمومی در داخل ایران داشت.
خبرنگار بیبیسی فارسی البته از یک دیدگاه حرف درستی زده بود. چرا که سبکی از روزنامهنگاری در غرب مبتنی بر همین نگرش است. در فضای رسانهای غرب گروهی روزنامهنگاران هستند که سوپراستارها در همه جا مخفیانه دنبال میکنند و مترصد کمترین فرصتی هستند تا بخشی از حوزه خصوصی بازیگر را بر ملا کنند. روزنامههای زرد که انعکاس دهنده گاسیپ gossip بازیگران هستند و خبرنگارانی را به کار میگیرند و آنها این بازیگران و سوپراستارها را از کنار ساحل تا مهمانیهای شبانه دنبال میکنند و کوچکترین صحنهها و گافهای آنها را پوشش میدهند. از درگیری با یک شهروند تا عوض کردن لباسهایشان را تصویربرداری میکنند و منتشر میکند. اما این روزنامهها با خبرهای زرد تنها به دنبال پرکردن اوقات فراغت مخاطبان خود هستند و تلاشی برای هدایت افکار عمومی نمیکنند و اصلا چنین ماموریتی را هم برای رسانه خود در نظر نمیگیرند آنها تنها به دنبال آن هستند تا بتوانند با انتشار عکس منحصر بفرد از فلان بازیگر فروش خود را بالا ببرند و مخاطبان خود را سرگرم کنند.
در مقابل حتی در جامعه غرب، رسانههایی که دست به افشاگری در خصوصی مسائلی که منافع ملی و عمومی جامعه را در پی دارد بیشتر مورد قبول هستند تا دستهای که اخبار زرد بازیگران را بازتاب میدهند. در همین مورد میتوان به ویکی لیکس و همینطور افشا نگاه کلینتون به زنان یا ایمیلهای نزدیکان ترامپ در رابطه با روسیه اشاره کرد.
اما جامعه ایران بیش از هرچیز به روزنامه نگاری متعهد نیاز دارد. نوعی از روزنامهنگاری که بتواند منافع عمومی را تامین کند. تجربیات اخیر این نوع روزنامهنگاری در افشای املاک و حقوقهای نجومی یا پیش از آن مسئله بورسیهها است که منجر به بازگشت اعتماد بخشی از جامعه به روزنامهنگاران و این حرفه شد. مواردی که افشای آن توسط رسانهها و خبرنگاران منافع عمومی و مردم را در پی داشت و تنها سرگرمی نبود. اما ماجرای آزاده نامداری تنها یک سرگرمی است که توسط برخی رسانهها ایجاد میشود و به سرعت تاثیر خود را از دست خواهد داد و از گرمی خواهد افتاد.
این در حالیست که مسئله بورسیهها، املاک نجومی و نظایر آن هنوز مسئله باقی مانده است و از سوی افکار عمومی پیگیری میشود.
ببینید من خودم هم مذهبیم هم کاملا محجبه..
تا حالا کم نداشتیم کسایی رو که از ایران خارج شدن حجابشونم برداشتن...
اما اینکه این خانم این همه در مورد حجاب صحبت میکرد و ازش طرفداری میکرد بعد خودش .......اخرشم نمیدونم چی در مورد مردم فکر کرده که میگه یه لحظه روسری از سرم افتاد...
تازه..اونجا از خودa عکس محجبه هم گذاشته بود...واجب بود عکس محجبه بذاره؟؟؟ایناست که مردمو ازار میده..دورویی..نفاق...همون قضیه چون به خلوت میروند ان کار دیگر میکنند..