فرارو- بامداد لاجوردی؛ روز دختر هرساله با واکنش گروهی در فضای مجازی و برخی فعالان حوزه زنان روبرو میشود. این روز از سوی نهادهای رسمی ایران برای دختران نامگذاری شده است. منتقدان این روز میگویند ریشه این نامگذاری، متاثر از یک کلیشه جنسی است. آنها معتقدند این ایده بیشتر اشاره به ویژگیهای فیزیولوژی جنسی دختران دارد و به طور مستقیم منجر به بازتولید برخی باورهای نادرست در این باره میشود. گروهی دیگر از منتقدان معتقدند دختران مسئله متمایزی از زنان ندارند و نباید آنها را بر مبنای یک ویژگی فیزیولوژیک-جنسیتی از سایر گروههای اجتماعی متمایز کرد.
با این حال به نظر میرسد در برابر این واکنشها پرسیدن یک سوال خالی از فایده نباشد: آیا میتوان در ایران از مفهوم دخترانگی در ایران به طور ویژه حرف زد؟ مفهومی که متفاوت و منحصر بفرد برای دختران باشد؟ در ادامه برخی شواهد نشان خواهد داد، در ایران به طور مشخص میتوان از مفهوم دخترانگی حرف زد. این گزارش به دنبال ارائه شواهدی است تا نشان دهد واقعیت جامعه عرفی، حقوقی و دینی ایران به مفهوم دخترانگی باور دارد و بر مبنای آن محدودیتهایی را بر این گروه سنی از زنان اعمال میکند.
اول. دخترانگی در جامعه مذهبی ایران بیانگر نوعی صیانت جنسی است. در این برداشت دختر بودگی اشاره به این دارد که دختر، فاقد تجربه رابطه جنسی است. منتقدان روزدختر معتقدند اصرار بر مفهوم دخترانگی در جامعه اشاره به همین موضوع دارد. مفاهیمی مانند دوشیزگی در ادبیات عرفی ایران اشاره به همین باور دارد. بسیاری از این باورها جنبه عرفی دارد مانند اعمال محدودیت برای دختران برای تحصیل در خارج از محل سکونت خانوادهشان که منجر به اعمال سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاه شد و ریشه در این باور داشت که دختران همواره نیازمند کفیل و مراقب هستند ولو اینکه سن قانونی رسیده باشند.
دوم. برخی شواهد نشان میدهد جامعه ایران به نوعی نقش اجتماعی، برای دختران باور دارد. نقشهایی که از نقشهای همسری، مادری و... است. به همین ترتیب انتظارات ویژهای از کسانی که در این نقش قرار میگیرد دارند. دختران امروز جامعه از مدهای پوششی خاص و متفاوتی نسبت به مادران و دیگر گروههای سنی جامعه پیروی میکنند و اتفاقا همین نیروی اجتماعی دختران، برخی از گروههای ایدئولوژیک را با چالش مواجه کرده است. امروزه دختران آرایش صورت متفاوت و منحصر به گروه سنی خودشان دارند. جامعه سبک ویژهای از پوشش را دخترانه تشخیص میدهد و این تشخیص فارغ از ویژگیهای فیزیولوژیک جنسی فرد است. جامعه همانطور که از روی سبک پوششی، فردی را به عنوان یک تینیجر و.... می شناسد درباره دختران نیز این معیارها را دارد.
سوم. از سویی دیگر باید توجه داشت که دخترانگی در باورهای عرفی، حقوقی و سیاسی جامعه کنونی ایران، لزوما با ویژگیهای فیزیولوژیک فرد معنی و شناخته نمیشود؛ بلکه دختربودگی فرد را در موقعیت خاص اجتماعی، سیاسی و حقوقی قرار میدهد و فرصتها و محدودیتهایی برای وی ایجاد میکند. برای مثال بر طبق قوانین ایران، دختران برای ازدواج باید رضایت پدر خود را داشته باشند. البته این قانون تبصرهها و راهکارهایی هم در نظر گرفته است اما به طور عمومی یک دختر، حتی اگر قهرمان علمی یا ورزشی و... هم باشد نیازمند اخذ رضایت پدرش برای ورود به زندگی زناشویی است.
ماده ١٠٤٣ قانون مدنی آمده است: «نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج کند و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.»
چهارم. به همین ترتیب بسیاری مسئله ازدواج اجباری و زودهنگام دختران در برخی مناطق ایران همچنان یک مسئله دخترانه است و به رویا و کالبد دختران آن منطقه آسیب میزند. این در حالیست که فعالان در خصوص مسئله ازدواج زودهنگام دختران و عواقب پزشکی و اجتماعی ناشی از آن سکوت پیشه کردند و نسبت به این موضوع بیتفاوت گذشتند! در اخبار گزارشهای متعددی از ازدواج دختربچهها در برخی مناطق ایران منتشر شده است؛ اما در روز دختر بسیاری از فعالان نسبت به این موضوع بیتفاوتی نشان دادند! همین چندی پیش روزنامه شهروند در گزارشی از روستای «پسک سفلی» در ایران نوشت: «در پسکسفلی کمتر دختری کلاس پنجم ابتدایی را تمام میکند و پا به مقطع راهنمایی و دبیرستان میگذارد.» دختران پسکسفلی در سن ٧ تا ١١سالگی نامزد میشوند.»
به گزارش شهروند مرادلو، دهیار این روستا میگوید: «روستا دارای مدرسه ابتدایی و راهنمایی است. مدرسه راهنمایی مختص پسران است، دختران به دلیل نبود مدرسه راهنمایی دخترانه در سن پایین به ازدواج ناخواسته تن میدهند و مدرسه را ترک میکنند. این باعث میشود خانوادهها درگیری و طلاق داشته باشند و به تبع آن فرزندانشان آواره شوند و اختلاف خانوادگی و تنش اجتماعی بیشتر شود.»
آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش در سال ١٣٩٥ نشان میدهد که از ٢١٦دانشآموز پسکسفلی، ٩٦ دختر و ١٢٠پسر در مدرسه ابتدایی درس خواندهاند. در مدرسه راهنمایی هم فقط ٤٥دانشآموز پسر درس خواندند. دانشآموز دختر راهنمایی و متوسطه هم ندارد.
اما بسیاری از فعالان حوزه زنان، در روز دختر به
جای پرداختن به چنین مسئلهای و عمومی کردن ابعاد مسئلهساز آن، تنها به نقدهای
منفعلانه در خصوص نامگذاری روزی برای دختران پرداختند. به همین ترتیب دختران، برای
خروج از کشور الزاما باید رضایت پدر خود را داشته باشند.
به همین دلایل به طور جدی میتوانیم بگوییم جامعه ایران به مفهوم دخترانگی باور دارد. چه به مذاق فعالان حوزه زنان خوش بیاید و چه نیاید، در تصمیمات سیاسی، برنامهریزیهای اجتماعی و نظام حقوقی ایران، دختر بودگی به رسمیت شناخته شده است. از همین رو، نامگذاری یا عدم اختصاص روزی به دختران تاثیر چندانی در این روند نخواهد داشت اما بالعکس چنین مناسبتی در تقویم این فرصت را در اختیار فعالان میگذارد تا در خصوص برخی مسائل ویژه دختران در جامعه روشنگری کنند. باید توجه داشت جامعه ایران متفاوت از جامعه غرب مسائلی مختص به دختران دارد که چالش برانگیز هستند و دامنه فعالیت اجتماعی آنها را محدود میکند.
حال مسئله اینجاست که از نظر حقوقی در موارد بالا دخترانگی به رسمیت شناخته شده است یا نه؟ چرا فعالان در برابر این مسائل موضعگیری روشنی نداشتند و سکوت پیشه کردند و تنها به بحثهای سطحی نامگذاری چنین روزی در تقویم بسنده کردند و ساده از آن عبور کردند؟
به نظر میرسد در برابر کسانی که میگویند، چرا باید یک روز به دختران اختصاص داده شود؟ میتوان گفت به این دلیل ساده که در جامعه ایران مسائلی مختص به دوره دخترانگی است و قوانین ویژهای برای دختران در نظر گرفته شده که برای سایر گروههای اجتماعی این مسائل وجود ندارد. به طور مثال حتی اگر ضرورت کسب اجازه از شوهر برای زنان متاهل به منظور خروج از کشور حل و فصل شود الزاما به معنای رفع آن برای دختران که تحت تکفل پدرشان هستند رفع نخواهد شد. به همین دلیل میتواند گفت ازدواج زودهنگام دختران، عدم اجازه خروج دختران، چالشهای پوششی امروزه دختران در جامعه، مسائلی مختص به این گروه سنی-جنسی است و روز دختر فرصت خوبی برای پرداختن به این موضوعات است.