الهبداشتی معتقد است که منتظر واقعی کسی است که ظلم و عدل را میشناسد و در این راستا اقدام کرده و طلب نصرت دارد.
به گزارش ایکنا، علی الهبداشتی، استاد دانشگاه قم در پاسخ به این پرسش که نسبت حضور و وجود امام زمان(ع) که حجت الهی است در حکمت اسلامی چگونه تبیین میشود؟ گفت: از نظر حکمت اسلامی انسان و جامعه یک سیر تکاملی دارند که این سیر تکاملی وابسته به شرایطی است که برای انسان و جامعه فراهم شود تا نیروهای بالقوهای که در انسان و جامعه وجود دارد به فعلیت برسد.
الهبداشتی ادامه داد: در باب انسان در فرهنگ شیعی باید گفت که آن راهبری که انسان را به مقصود متعالیاش که ولایت الهیه باشد میرساند، تحت ولایت یک ولی الهی صورت میگیرد، پس نیروهای بالقوه در انسان برای فعلیت نیاز به علت فاعلی دارد که آن علت امام یا ولی الهی است که او نیروهای بالقوه را به فعلیت بدل کرده و انسان را به مرحله ولایت الهی که یکی از عالیترین مراحل تکاملی وجود انسان است میرساند. عین این مسئله در باب جامعه هم حاکم است و جامعه بشری یک کف حیات دارید و یک حیات طیب به اصطلاح قرآن داریم.
وی تصریح کرد: کف حیات مربوط به مناسباتی است که بتوانند با آن حیات دنیایی را سامان است اما این جامعه آرمانی اسلام این نیست. جامعه از نظر اسلام در صورتی واجد حیات طیبه یا مدینه فاضله است که حرکت جمعی به سوی خداست، یعنی چیزی که در بحث عرفان در سفر چهارم عارف بیان میشود که یک حرکتی است که از خلق به سوی حق آغاز میشود مع الخلق و در واقع جامعه را به سوی خدا میبرد. حال در فرهنگ شیعی، رسالت ولی الهی همین است، یعنی ولی الهی تلاش میکند که جامعه بشری را به سوی سعادت عالیه و حیات طیب و آن مدینه فاضله در فرهنگ شیعی تعریف شده است، برساند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: در این چارچوب، امامت امام زمان(ع) مطرح میشود که جامعه بشری با تکاپوی خود استعداد ولایتپذیری را پیدا بکند تا با ظهور آن حضرت بتواند به سوی مدینه فاضله که از نظر اجتماعی برای بشر ترسیم شده است و در آن انسانها عبادت خدا را میکنند و جامعه توحیدی میشود برسد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه نسبتی میان تکاپوی فردی برای کسب استعداد ولایتپذیری و علت فاعلی امام زمان(ع) وجود دارد؟ گفت: علت فاعلی استعدادهایی را که در جامعه یا فرد هست را بالفعل میکند، یعنی از نظر مرحله استعداد یا قوه بدل به مرحله فعالیت میکند، استعداد نمیتواند علت فاعلی باشد، بنابراین به علت مافوق خود نیاز دارد و امام علت فاعلی به سیر الهی شدن است.
الهبداشتی در پاسخ به این پرسش که نسبت میان دو نوع فعالیت قبل و بعد از ظهور چیست؟ گفت: فعلیت پیش از ظهور شامل امدادهای غیبی است که یعنی کسانی که ولایت حضرت را پذیرفتهاند، حضرت ولایت خود را به صورت نامحسوس در خصوص ایشان اعمال میکند، پس از ظهور فعالیتهایی آغاز میشود که معطوف به رساندن انسان به کمال است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که نسبت جامعه غیرمومنان در جامعه مهدوی با مومنان چیست؟ گفت: یک روایتی داریم که میگوید حضرت مهدی(ع) دست خود را بر عقول بشر میکشد. به طور کلی بشر طالب عدالت است اما این عدالت یک امر انتزاعی نیست و باید در جامعه تحقق بیابد و برای این کار یک علت فاعلی هم میخواهیم که این فاعل را بشر تحت مفهوم عدالت از نظر فرهنگ شیعی حضرت مهدی است.
وی تصریح کرد: در فرهنگ مسیحی، حضرت عیسی مسیح یک بار دیگر ظهور پیدا خواهد کرد و این با فرهنگ شیعی این گونه جمع میشود که با ظهور حضرت عیسی به حضرت مهدی(ع) میپیوندد و یک فرهنگ جهانی مهدویت شکل میگیرد. جامعه به سوی عدالتی که همه جهان به سوی آن حرکت میکند سمت و سو یافته است و در پایان تاریخ این عدالت تحقق عینی پیدا میکند و آنهایی که در اقلیت قرار میگیرند، زندگی خود را به صورت عادی وتحت عدالت انجام میدهند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در جهان امروز آنچه مهم است ملتها هستند و ملتهاهم طالب عدالتاند و آن موقع حاکمان جهان اگر تابع عدالت و ملل خود شدند، نمیتوانند دوام بیاورند و مجبور میشوند تبعیت کنند و الا نابود خواهند شد.
الهبداشتی در پاسخ به این پرسش که انتظار فعال در حکمت شیعی چگونه تحلیل میشود؟ گفت: انتظار فعال دو معنا دارد یک معنایش سکون است که برخی از گروهها در گذشته به آن قائل بودند و یک معنایش نیز حرکت در جهت اهداف اسلامی است.
وی ادامه داد: روایتی هست که بیان میکند حضرت زمانی ظهور میکند که جهان آکنده از ظلم شده باشد، اینها میگفتند اگر چنین باید بشود ما باید سکوت بکنیم تا جهان پر از ظلم و جور شود. اینجا ظلم و جور به معرفت آدمی بستگی دارد، یعنی جامعه ممکن است آنقدر از نظر فرهنگی عقب افتاده باشد که ظلم را نشناسد، زیرا این انسان اصلا ظلم را احساس نمیکند.
این استاد دانشگاه افزود: جامعهای میتواند منتظر باشد که آگاه باشد و معرفت ظلم و ظالم باشد و فرهنگ عمومی البته به قول شهید مطهری به سوی آگاهی میرود. این فرهنگ عمومی نسبت به ظلم، ظالم و عدل گسترش مییابد و احساس میکند خیلی از حقوق طبیعی ملت زیر پای مستکبران میرود، در این صورت به طور فطری نابودی ظالم را طلب میکند و تا جایی که میتواند تلاش میکند، در این راه انتظار یک یاور داشته باشد و این معنای انتظار به معنای واقعی است یعنی کسی که با ظلم درگیر است و طلب نصرت میکند.
الهبداشتی در پایان گفت: کسی که ظلم و عدل را نمیشناسد، نمیتواند منتظر باشد و کسی که میشناسد اما عکس العملی ندارد هم نمیتواند منتظر باشد، زیرا منتظر کسی است ظلم و عدل را میشناسد، در جهت تحقق عدالت اقدام میکند و طلب ناصر دارد.