گرایش و سوق پیدا کردن برخی از دختران و زنان جوان به بزهکاری و انجام اعمال مجرمانه،از نمونه ناهنجاری هایی است که در مقایسه با جامعه سنتیِ دهه ها و سده های گذشته،با رشد قابل توجهی همراه شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، جرم یا بزه در معنای عام به اَعمال واقدامات فردی یا گروهی اطلاق می شود که برخلاف ارزش ها،هنجارها،قوانین حاکم بر جامعه ظهور و بروز پیدا می کند.
ریشه ها و عوامل تاثیرگذار در جرم یا بزه به فراخور شرایط، موقعیت زمانی و مکانی و بازیگران و بازیگردانان افعال مجرمانه،متعدد و متفاوت است و به واقع نمی توان صرفا با نگاه به یک عامل مشخص به تحلیل و بررسی ریشه ها و عوامل موثر در بروز جرایم و افعال بزه گونه مبادرت ورزید.
با همه این اوصاف و در کلیت امر، عوامل و دلایلی در ظهور و بروز جرم و بزه موثر و تاثیرگذار هستند،در بررسی لایه ها و ابعاد اعمال مجرمانه و بزه کاری ها،نقش آفرینی جنسیت ها نیز قابل تامل و حائز اهمیت است و با نگاه جامعه شناختی و روانشناسانه به پدیده های ناهنجار اجتماعی می توان به نکات ظریف و قابل توجهی دست یافت.
در ذیل این گزارش تلاش می شود با نگاهی دقیق و عمیق، انجام افعال مجرمانه و بزه گونه در برخی دختران و زنان جوان جامعه مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
محرم افروغ،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،اظهار داشت: از گذشته های دور،عمده بزه ها و ناهنجاری ها در میان دختران و زنان جوان که به انجام افعال مجرمانه و هنجار شکنانه گرایش داشتند به مسائل جنسیتی معطوف می شد،اما در طول دهه های اخیر، وقوع برخی از بزه ها و ناهنجاری های اجتماعی از جمله سرقت،قتل و...نیز در این گروه اجتماعی(زنان و دختران جوان بزه کار) نمود و ظهور هر چه بیشتری (در مقایسه با گذشته)پیدا کرده است.
وی افزود: بر اساس تحقیقات و مطالعات انجام شده،حس انتقام گیری و مقابله با مثل با آنچه که یک زن یا دختر جوان بزهکار را در گذشته تحقیر کرده،یکی از عوامل تاثیر گذار در بروز ناهنحاری های زنانه یا دخترانه به شمار می رود.
افروغ عنوان کرد:یکی دیگر از دلایل تشدید برخی بزه ها در میان اقشار و گروههای نابهنجار در طیف مذکور، ناشی از تغییراتی است که در سبک زندگی حاصل شده و به واقع زنان با سنگین تر شدن مسئولیت هایشان در جایگاه سرپرست و نان آور خانواده مجبور هستند برای تامین نیازها و حصول اقتضائات و الزامات مادی خانواده،در عرصه اجتماعی حضور پر رنگ تری را از حیث کسب درآمد از خود نشان دهند.
وی افزود: البته ذکر این نکته به این معنا نیست که تمامی زنان و دختران اینچنینی در گرداب ناهنجاری اجتماعی گرفتار می شوند و یا اینکه ضرورتا تمامی بزهکاران ،لزوما سرپرست خانوار هستند و یا بار تامین در آمد خانواده را بر دوش می کشند.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:آنچه که باعث طرح چنین موضوعات و استدلال هایی می شود صرفا نگاه تحلیلی و جامعه شناختی به ناهنجاری ها است و قطعا عوامل و دلایل مذکور در میان مردان و پسران جوان بزهکار و هنجار شکن نیز مصداق دارد.
افروغ گفت: در هر دو مورد،( زنان و مردان یا دختران و پسران جوان)،ناتوانی در تامین نیازها و الزامات و ضروریات زندگی، عاملی است که می تواند فرد یا گروه ضعیف النفس را که مستعد لغزش هستند را گرفتار نماید.
نقش خلاءهای عاطفی و ازدواج های اجباری در مجرم شدن زنان و دختران جوانصدیقه نوبهار،روانشناس و کارشناس علوم رفتاری،در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،با اشاره به نقش بسیار تعیین کننده مهر و محبت در حفاظت و صیانت از ارزش های اخلاقی و فرهنگی در زنان و دختران جوان عنوان کرد: به همان میزان که وجود مهر و محبت به عنوان یک عامل بازدارنده در ارتکاب به جرایم و ناهنجاری ها در میان زنان و دختران جوان موثر و کارآمد به شمار می رود،فقدان و خلاء آن نیز می تواند او را با چالش ها و مشکلات و ناهنجاری های پیچیده و خود ساخته همراه سازد که بعضا مسیر زندگی وی را تغییر می دهد.
وی افزود: داستان ازدواج اجباری با مردی که مورد علاقه دختران جوان نبوده و طراحی نقشه حذف و قتل او با همدستی یک عاشق پیشه ثالث،از نمونه ناهنجاری ها و جرایمی است که هر ساله با شدت و ضعف هایی شاهد وقوع آن هستیم.
روانشناس و کارشناس علوم رفتاری عنوان کرد: حوادث اینچنینی گواهی است بر صحت این ادعا و نقش پر رنگی که تعاملات عاطفی سازنده در صیانت و حفاظت روحی و روانی در زنان و دختران جوان ایجاد می کند.
نوبهار در خاتمه یادآور شد: به هر ترتیب در تغییرات و تحولات اجتماعی،دگرگونی های نرم و آهسته ای که به فراخور شرایط در جامعه شاهد آن هستیم،زندگی زنان و دختران جوان نیز تحت تاثیر قرار گرفته و در این میان افراد سلیم النفس با حفظ وقار و ارزش های فرهنگی و اجتماعی جامعه،به نحوی کارآمد،برجسته و موثر در حوزه های متعدد نقش آفرینی می کنند و بالعکس افراد و گروه های ضعیف و مستعد بزهکاری نیز، تحت تاثیر شرایط و تفاسیر و برداشت ها و تصمیمات غلط و ناصحیح،گرفتار آسیب ها،چالش ها و مشکلات متعددی می شوندکه مهار، کنترل و پیشگیری از چنین مشکلات و بزه هایی مستلزم حصول و تحقق مجموعه ای از الزامات و اقتضائات فرهنگی،اقتصادی، اجتماعی، روحی،روانی و...خواهدبود، مولفه هایی که نه تنها در زنان و دختران جوان،بلکه در دیگر طبقات و گروه های اجتماعی نیز این امر مصداق دارد و به روشنی قابل فهم و درک است.