خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) نوشت:
به گفته داود معماری، در بررسی تفسیر منسوب به امام حسنعسکری(ع) تحلیل محتوایی بر تحلیل سندی اولویت دارد و روایات تفسیری امام یازدهم محدود به کتاب تفسیر منسوب به ایشان نیست.
داود معماری، عضوی هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، در پاسخ به این پرسش که چه میزان روایت از امام حسنعسکری(ع) به ما رسیده است؟ گفت: همانطور که میدانید میزان روایات ائمه اطهار(ع) از نظر کمی به شرایط زمانی، اجتماعی و سیاسی بستگی دارد. برای مثال ما بیشترین حدیث را از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) و امام رضا(ع) داریم و این به خاطر شرایط زمانی است که فرصت بیشتری برای تبلیغ دین بوده و اینکه مزاحمتهای بنیعباس و یا بنیامیه کمتر بوده است یا اقبال عمومی بیشتر بود اما برای مثال ما از امام حسین(ع)، حدیث فقهی در حد انگشتشمار داریم و این به خاطر شرایط سیاسی است که شما بهتر میدانید و یا از امام سجاد(ع) در عین حالی که مطالب عرفانی و ادعیه زیاد است، اما بحث فقهی کم است و این به خاطر شرایط تقیهای است که امام داشت و یا محاصرهای که از سوی خلافت وقت در مورد ایشان اعمال میشد و رجوع مردم را دشوار میکرد.
معماری ادامه داد: زمان امام حسنعسکری(ع) هم ویژگیهای خاصی داشت و ایشان دغدغههای خاصی مانند مهدویت داشتند و میخواستند مردم را برای این مسئله و عصر غیبت آماده کنند. ایشان در پی آن بودند که وکیل و نائب برای مردم معرفی کنند که از آن به بعد مردم به صورت غیر مستقیم و از این طریق با امام تماس بگیرند و سلسله مطالبی هم در آن زمان وجود داشت که پس از نهضت ترجمه به وجود آمده بود و دغدغه کلامی امام بیشتر اصلاح آن مطالب بود و شاید بتوان گفت احادیث فقهی کمی از ایشان وجود داشته باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که چقدر از احادیث باقیمانده روایات تفسیری است؟ گفت: مهمترین مجموعه روایات تفسیری که از امام حسنعسکری(ع) باقیمانده است و در واقع به ایشان منسوب است در تفسیری به نام ایشان گردآوری شده است. دو نفر از شاگردان یا افرادی از شیعیان به نامهای ابویعقوب یوسفبن محمدبن زیاد و ابوالحسن علیبن محمد بن خیار نقل میکنند که ما روزی در ارتباط با مباحث قرآنی نکاتی را عرض کردیم که دوست داریم به عنوان شیعیان از معارف قرآنی بیشتر بهرهمند شویم و امام فرمودند که شما مرتب بیایید تا من مطالبی را به شما تعلیم دهم و بعد نقل میکنند که این جلسات هفت سال طول کشید و البته حجمی که منسوب به امام حسنعسکری(ع) است در این حد نیست. و در حد سوره حمید و ۱۴۸ آیه از سوره بقره را شامل میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، افزود: اگر این نقل واقعیت داشته باشد معلوم میشود که تعداد زیادی از روایات تفسیری امام حسنعسکری(ع) از بین رفته است و به دوران بعدی انتقال نیافته است، زیرا ۷ سال زمانی زیاد است و باید تعداد روایات باقیمانده از ایشان در این خصوص، بسیار بیشتر از تعدادی که باقیمانده است، میشد. البته در باب خود سند و نقل هم علمای رجال به دو گروه تقسیم میشوند، برخی از علمای حدیثشناس انتساب این تفسیر به امام حسنعسکری(ع) را نپذیرفتهاند و برخی مانند آیتالله خویی، آیتالله معرفت و شیخ شوشتری، مرحوم بلاغی و افراد برجستهای از این دست این انتساب را نمیپذیرند و این دو فرد را افراد مجهول میدانند و معتقدند که نمیتوان گفت این افراد موثق بودهاند و یا نبودهاند و از این رو انتساب این روایات به امام حسن عسکری را قطعی نمیدانند.
وی تصریح کرد: البته افرادی هستند مانند علامه محمدتقی مجلسی، شهید ثانی و شیخ صدوق، طوسی و مفید که انتساب این روایات به طور کلی به امام حسنعسکری(ع) را پذیرفتهاند، هر چند اشکالاتی نیز وارد دانستهاند. در عین حال مجموع روایاتی که از امام حسنعسکری(ع) در خصوص تفسیر قرآن وجود دارد در کتابی با عنوان تفسیر منسوب به امام حسنعسکری(ع) جمعآوری شده است.
معماری ادامه داد: این تفسیر شامل مقدمهای در فضیلت قرآن و سپس تفسیر سوره حمد، مجموعه آیات ۱ تا ۱۱۴ سوره بقره، آیات ۱۵۸ تا ۱۷۲ و آیه ۲۸۲ سوره بقره که همان آیه دین است، میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا همه روایات تفسیری امام حسنعسکری(ع) در این مجموعه آمده است و یا اینکه احادیث تفسیری دیگری نیز وجود دارد، گفت: مشهورترین روایات تفسیری امام حسنعسکری(ع) همینهاست البته ما به طور پراکنده احادیثی را از ایشان داریم برای مثال نقل قولهایی از ایشان وجود دارد که هر چند مستقیم به آیهای از قرآن اشاره ندارد اما مضمونشان میتواند برای تفسیر قرآن مفید باشد. برای مثال احادیثی از امام حسنعسکری(ع) وجود دارد در ارتباط با ولایت، اخلاق، مباحث اجتماعی که امام آیات مشخصی را در نظر نداشتهاند اما میتواند در خصوص تفسیر برخی از آیات قرآن استفاده شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، در خصوص ارزیابی محتوایی تفسیر منسوب به امام حسنعسکری(ع)، گفت: ما نباید وارد بحثهای سندی بشویم. برخی سند ارتباط این تفسیر به امام حسنعسکری(ع) را رد کردهاند و کاملا افراد برجستهای هستند و برخی از بزرگان تایید کردهاند. ما باید این روایات را تحلیل محتوایی بکنیم یعنی از راه فقهالحدیث و نقد متن با این احادیث مواجه شویم.
وی ادامه داد: مانند روایات سایر معصومین بخشی از این روایات قابل تقسیم به سه دستهاند. دستهای وجود دارد که قرائن صحت صدورشان از معصوم وجود دارد و متنشان هماهنگ با محکمات قرآن، سنت قطعی معصومین، ادله عقلی و تاریخ صحیح و مسلم و سیره معصومین است که ما این بخش را کاملا میپذیریم. در مقابل روایاتی وجود دارد که به یک یا چند دلیل، مشخص است که نمیتوانند از معصوم صادر شده باشند و با ظاهر قرآن، سنت و سیره معصومین، ادله عقلی و یا تاریخ در تضاد باشند و یا ممکن است از احادیثی باشند که غالیان به اسم شیعیان وارد مجالس حدیثی شیعه کرده باشند. با فقه الحدیث میتواند این احادیث را کنار گذاشت.
معماری تصریح کرد: دسته دیگری نیز هستند که هیچکدام از قرائن بالا در آنها وجود ندارد. یعنی قرائنی وجود ندارد که ما کاملا متوجه شویم اینها را معصوم فرموده است و قرائنی ندارد که ما متوجه شویم که اینها را معصوم نگفته است. راههایی برای بررسی این دسته از روایات وجود دارد. ما این دسته را مجددا با سنت و کتاب تطبیق میدهیم و لازم نیست که با این منابع هماهنگ باشند و اگر عدم مخالفتشان کافی است و اگر این ها با قرآن سنت، عصمت معصومین، ادله عقلی، تاریخ مسلم مخالف نباشند و مخصوصا اگر قدمای بزرگ شیعه به آنها استناد کرده باشند و در منابع استفاده کرده باشند و همچنین اگر احادیثی به این مضامین داشته باشیم مشکلی نخواهیم داشت و خواهیم توانست به عنوان موید روایات دیگر، آنها را بپذیریم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در احادیث تفسیری امام حسنعسکری(ع)، احادیثی مبنی بر توجه ایشان به مسائل مربوط به ولایت و دوران غیبت وجود دارد؟ گفت: ما چیزی که در این تفسیر داریم تنها تفسیر سوره حمد و ۱۴۸ آیه سوره بقره است و کل قرآن نیست، زیرا اگر چنین بود ما احادیث فراوانی بیش از آنچه اکنون وجود دارد داشتیم. زمان امام حسنعسکری(ع) دورهای است که ایشان مردم را برای عصر غیبت آماده میکند، بنابراین ایشان در روایات تفسیری و غیر تفسیری، مباحث امامت، ولایت و غیبت را مطرح کردهاند.