آشنایی زن جوان با مردی در اپلیکیشن تانگو رابطهای را رقم زد که منجر به قتل زن جوان و بازداشت مرد شد.
به گزارش شرق، اهالی ساختمانی در غرب تهران، دو سال قبل به مأموران پلیس خبر دادند زنی جوان در خانهاش به قتل رسیده است. آنها گفتند اجازه خروج از خانه را به قاتل ندادهاند و او در منزل است. وقتی پلیس به محل رسید و تحقیقات خود را آغاز کرد، متوجه شد مقتول به همراه فرزند کوچکش در آپارتمان محل قتل زندگی میکرده و متهم به قتل نیز مردی به نام کیارش است که هیچ نسبی با این زن ندارد. زمانی که از کیارش بازجویی شد، گفت: من با زن جوان در تانگو آشنا شدم و بعد از مدتی، رابطه ما دوستانه شد. بیشتر اوقات کارهایش را من انجام میدادم و هروقت خریدی داشت یا جایی میخواست برود، من همراهیاش میکردم.
روز حادثه، قرار بود برایش خرید کنم. وقتی کارها را انجام دادم و به خانهاش رفتم، با هم بحث کردیم و این بحث باعث شد از خود بیخود شوم. او را هل دادم که سرش به دیوار برخورد کرد و فوت شد. تحقیقات بعدی نشان داد که این زن دو فرزند و شوهر دارد و همراه یکی از فرزندانش، در تهران زندگی میکرده است. همسر مقتول که پزشک است، به پلیس گفت: پسرکوچکم میخواست به مدرسه فوتبال برود، به همین خاطر خانهای در تهران اجاره کردم و همسر و پسرم به تهران آمدند و در این شهر زندگی میکردند؛ اما من به خاطر شغلم در شهرستان سکونت داشتم. در این مدت هم از اینکه مردی در زندگی همسرم است و کارهایش را انجام میدهد، خبر نداشتم. تااینکه با من تماس گرفتند و خبر کشتهشدن همسرم را دادند؛ بعد از این ماجرا بود که فهمیدم، زنم با مردی ارتباط داشته است. ما زندگی مشترک خوبی داشتیم و مشکلی نداشتیم؛ نمیدانم چه چیز باعث شده همسرم چنین کاری بکند. بههرحال من از طرف خودم و فرزندانم شکایت دارم.
پلیس در ادامه تحقیقات، از مرد سرایداری که جسد را پیدا کرده بود، بازجویی کرد؛ او گفت: من زن جوان را میشناختم. چون در ساختمان سرایدار هستم، بنابراین طبیعی بود همه را بشناسم. رفتوآمدهای متهم را هم به خانه این زن، دیده بودم؛ اما چون به من ربطی نداشت، دخالتی نمیکردم. تااینکه روز حادثه برای اینکه مسئلهای را به اطلاع زن جوان برسانم، مقابل در آپارتمانش رفتم. در که باز شد، با صورت خونآلود متهم و بعد جسد زن جوان که صورتش ترکیده بود و بیجان روی زمین افتاده بود، مواجه شدم. فریاد زدم و از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم، دیدم همسایهها در خانه هستند و جلوی متهمبهقتل را گرفتهاند. بعد هم خودم به مأموران خبر دادم و این مرد بازداشت شد. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ٨ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته این پرونده از سوی قاضی اصغرزاده و مستشارانش رسیدگی شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را علیه متهم خواند و با توجه به مدارک، خواستار صدور حکم قانونی شد. سپس فرزندان مقتول بهعنوان اولیای دم، در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند و اعلام کردند تفاضل دیه را هم میپردازند. وقتی نوبت به متهم رسید، گفت: من نمیخواستم زن جوان را بکشم؛ او را هل دادم و سرش به دیوار برخورد کرد و جانش را از دست داد. ما مدتی قبل در تانگو با هم آشنا شدیم، من چند عکس از خودم گذاشته بودم؛ زن جوان متوجه شغلم شده بود و براي او جذاب بود. از این طریق با هم آشنا شدیم و کمکم ارتباط ما زیاد شد. ما با هم رابطه دوستانهای داشتیم و بیشتر کارهایش را من انجام میدادم. تا اینکه روز حادثه، بعد از انجام کاری که زن جوان گفته بود، به خانهاش رفتم. سر مسئلهای با هم مشاجره کردیم و درگیری فیزیکی پیدا کردیم. او دست من را کشید و من هم کتکش زدم. وقتی آمدم دستم را از دستش بیرون بیاورم، هلش دادم که سرش به دیوار برخورد کرد. بعد از گفتههای متهم و دفاعیات وکیل او، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.