سید احمد سادات، مدیر شبکه العالم در یادداشتی نوشت: شبکۀ تلویزیونی العربیه در منظومۀ رسانهای عربستان سعودی، یک شبکۀ خبری و بینالمللی است که در دوران جنگ سرد بین سعودی ها و قطری ها و در واکنش به نقش گستردۀ شبکۀ تلویزیونی الجزیره قطر ، توسط سعودیها راهاندازی شد.
شبکۀ العربیه در واقع جزئی از گروه (MBC Group) در بخش خاورمیانه است. مؤسس گروه امبیسی ولید بن ابراهیم برادر زن (سوم) ملک فهد است. از زمانی که اولین شبکه گروه ام بی سی در سال 1991 میلادی در لندن تأسیس شد، تاکنون رویکرد این گروه نسبت به خاندان آلسعود کاملاً حمایتی بوده است و گروهی که به امبیسی پیوستند نیز کسانی بودند که معمولاً با سیاستهای عربستان سعودی همراه و سازگار بودهاند. عربستان سعودی به طور کلی تلاش کرده تا هویت امبیسی بهطور عام و العربیه به طور خاص پنهان بماند.بر این اساس؛ ضمن به کارگیری گویندگان و مجریان غیرسعودی، هر گونه ارتباط آن با دستگاه حاکم سعودی را نفی کرده و ادعا میکند که العربیه رسانهای مستقل و به صورت حرفهای و به عنوان شبکۀ عربهای منطقۀ خلیج فارس پا به صحنۀ رقابت رسانهای گذاشته است. به همین منظور؛ علاوه بر دفتر مرکزی این رسانه که در جده است، دفتری در مدیا سیتی دبی ایجاد کرده تا وجهۀ غیردولتی به آن بدهد.
شبکه ای عربی، با تقلید از رسانههای غربیزمانی که برای اولین بار در سال 1385 از مجموعه امبیسی و شبکۀ العربیه در مدیا سیتی دبی بازدید کردم، مسئول اجرایی آن یک مستشار انگلیسی بهنام «سام بارنت» بود. وی بسیار تلاش کرد تا متدها و تکنیکهای روز اروپا را در گروه امبیسی پیاده کند. بر همین اساس، سخنانش عمدتاً بر نوآوریها و رویکردهای منحصر بفرد گروه امبیسی متمرکز بود. با پیگیری شبکه های متعدد و متنوع گروه امبیسی میبینیم که علاوه بر تقلید از رویکردهای شبکه های غربی و متفاوت با فرهنگ بومی و اسلامی، از قالب و گرافیک جذابی نیز برخوردار است و در شبکه های خود به گونهای از خطوط قرمز (اعم از شکلی و محتوایی) که سایر رسانههای منطقه رعایت میکردند، بسیار فراتر رفته است به گونهای که گروه امبیسی طلایع دار انقلاب رسانهای در منطقۀ عربی و اسلامی میباشد و بارها شیوخ وهابی سعودی به ناچار سکوت را شکسته و از عدم رعایت چارچوبهای اخلاقی در این شبکه ها لب به انتقاد گشودهاند.
افتتاح شبکۀ العربیه به مارس 2003 میلادی برمیگردد. در این سال شاهد حملۀ ائتلاف آمریکایی به عراق بودیم که البته در همین زمان هم شبکۀ العالم به صورت سزارین متولد شد. ذکر شرایط و دلایل تولد سزارینی شبکۀ العالم را به وقتی دیگر موکول میکنیم تا از موضوع اصلی بازنمانیم. شبکۀ العربیه از همان بدو تأسیس تلاش کرد تا در راستای اهداف آمریکا و همپیمانانش در منطقه حرکت کند لذا در جریان تجاوز آمریکا به عراق رویکردی کاملاً جانبدارانه نسبت به آمریکا در پیش گرفت. در مقاطع بعدی همسویی آن شبکه با سیاستهای آمریکا به طور کامل بر همگان عیان گردید.
تریبون سعودی در خدمت صهیونیسمدر سال 2006 میلادی که رژیم صهیونیستی با حمله به لبنان جنگ 33 روزه را رقم زد، رویکرد شبکۀ العربیه مقصر نشان دادن حزبالله لبنان در این جنگ بود تاحدی که حزبالله را عامل شروع جنگ معرفی نمود! پس از آن، سال 2008 میلادی ودر پی تجاوز صهیونیستها به نوار غزه مجدداً در یک همسویی آشکار با رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را به عنوان عامل شروعکنندۀ جنگ معرفی کرد! که البته همه این رویکردها متأثر از همسویی این شبکه با مواضع رسمی آلسعود بود. نتایج نظرسنجیهای انجام شده پس از سال 2008 میلادی از افت شدید مخاطبان این شبکه حکایت دارد.
مؤسسۀ آمریکایی «زاگبی» پس از برگزاری نظرسنجی اعلام کرد که تنها 9 درصد از مردم جهان عرب به شبکۀ العربیه به عنوان منبع خبری اعتماد دارند در حالی که بر اساس گزارش همین مؤسسه؛ این رقم نسبت به سایر شبکههای رقیب تا 53 درصد هم میرسید.
ناشیگریهای شبکۀ العربیه به حدی برای افکار عمومی آشکار شده بود که بسیاری از مردم و نخبگان جهان عرب از این شبکه به عنوان «العبریه» یاد کردند چرا که در ظاهر شبکهای عرب زبان بود ولی در واقع همگام و همسو با سیاستهای رژیم صهیونیستی در منطقه بود. جالب این که این شبکه تنها شبکهای بود که از شهدای فلسطینی با عنوان «کشته شدگان» یاد میکرد. درحالی که بر حسب نظرسنجیها؛ تا قبل از سال 2006 میلادی شبکۀ العربیه اولین شبکۀ خبریِ غیرعراقیِ معروف در عراق محسوب میشد ولی به دلیل همین رویکرد آشکار و غیرحرفهای، به سرعت مخاطبان خود را از دست داد. بر همین اساس؛ آخرین نظرسنجی انجام شده در بهمن 1394 حاکی از آن بود که شبکۀ العالم اولین شبکۀ خبریِ مورد اعتمادِ مردم عراق است.
جبهۀ رسانهای آلسعود در برابر بیداری اسلامیدر جریان انقلاب مصر شبکۀ العربیه به صورتی کاملاً غیرحرفهای و آشکار به حمایت از دیکتاتور مصر (حسنی مبارک) پرداخت. رویکردی که با واکنش شدید افکار عمومی جهان عرب و انقلابیون مصری مواجه شد. در این خصوص وائل غنیم که از جمله جوانان مشهور و معارض مصری بود، ضمن انتقاد شدید از شبکۀ العربیه از آن بهعنوان شبکهای غیرحرفهای یاد کرد که اخبار و تحلیلهای دروغ به افکار عمومی ارائه میدهد. بیجهت نیست که شبکۀ العربیه به شبکهای شایعهساز معروف شده است و در بین 10 شبکۀ معروفِ شایعه ساز جهان گوی سبقت را از رقبای خود ربوده است.
در جریان تجاوز ائتلاف سعودی به یمن، دروغهای شاخدار شبکۀ العربیه سوژههای مناسبی را برای کاربران شبکه اجتماعی فراهم کرده است. در یکی از این سوژهها شبکۀ العربیه ضمن نمایش تصاویری اختصاصی که عنوان «خاص العربیه» را به همراه داشت. مدعی شد که این تصاویر جدیدترین تصاویر مربوط به ستون تجهیزات زرهی، تانکها و کشتههای جنبش انصارالله یمن است در حالی که تصاویر اختصاصی العربیه، مربوط به جنگ ایران و عراق و تانکهای منهدم شده عراقی بود! جدیدترین سوژۀ شبکۀ العربیه برای کاربران شبکههای اجتماعی، فایل ویدیویی گویندۀ خبر آن است که در آن مجری شبکه از شکست کودتای نظامی در ترکیه ابراز تأسف میکند و در خبرها و تحلیلهای خود هم به شکل گستردهای وانمود میکند که کودتا پیروز شدهاست و اردوغان از آلمان درخواست پناهندگی کرده است. شاید به جرأت بتوان گفت که این نمونه گافها فقط مختص به شبکۀ العربیه سعودی است و در تاریخ رسانههای جهان بیسابقه است.
خصومت «چوپان دروغگو» با ایراناما در خصوص پوشش اخبار مربوط به ایران، شبکۀ العربیه بسیار بیپرواتر عمل میکند به گونهای که برخی از روزنامههای منطقه از آن به عنوان «چوپان دروغگو» یاد کردهاند. به عنوان نمونه؛ در گزارشی که با آب و تاب فراوان از این شبکه پخش شد، جمهوری اسلامی ایران به عنوان دومین کشور نژادپرست در جهان معرفی شد. این شبکه برای اعتباربخشی به گزارش مذکور، آن را به یک مؤسسۀ سوئدی نسبت داد و اینگونه، این خبرِ شبکۀ العربیه خوشحالی و هلهلۀ برخی سعودیهای وهابی را به همرا داشت و موجب شد تا موجی از هتاکیها علیه کشورمان در رسانههای سعودی به راه افتد چرا که به خیال خام خود، چون یک منبع غیرسعودی و بیطرف این گزارش را منتشر کرده، با دلایل قاطع ثابت میکند که ایران هم نژادپرست است و هم تروریست! اما خوشحالی سعودیها دیری نپایید چرا که دولت سوئد از شبکۀ العربیه خواست تا لینک اصلی این تحقیقِ منتسب به سوئدیها را منتشر کند، اما شبکۀ العربیه تا این لحظه همچون عادت همیشگیاش منبع این تحقیق را منتشر نکرده است و به سؤال دولت سوئد که گزارش را به آن نسبت داده بود، نیز پاسخی نداده است!
نعل وارونۀ العربیه در فاجعۀ منادر خصوص فاجعۀ منا، شبکۀ العربیه از همان ابتدای فاجعه چند مصاحبه و ارتباط مستقیم ترتیب داد. خبرنگاری که در منا حاضر بود، به نحوی تلاش کرد تا چهرۀ آلسعود را تطهیر کند و برعکس ایرانیها را مقصّر جلوه دهد. برهمین اساس؛ سه ادعای کاملاً متفاوت مطرح کرد که اولی آن بود که حاجیان ایرانی برخلاف مسیر جمعیت حرکت کردند و این امر باعث شد که ضمن تداخل با سایر حاجیان، برخورد رودررو شکل گرفته و فاجعۀ منا اتفاق بیفتد. اما روایت و ادعای دوم پس از ساعاتی و بدون توجه به ادعای اول مطرح شد و آن این بود که حاجیان ایرانی از مسیرهایی غیر از مسیرهای تعیین شده توسط مسئولان سعودی و متولی حج حرکت کردند. روایت سوم هم جالب بود و آن عدم رعایت وقت حرکت کاروانهای ایرانی بود. این که گفته میشود دروغگو کمحافظه است، در روایتهای سهگانۀ شبکۀ العربیه در ابتدای حادثه بهطور کامل جلوهگر شد.
در خصوص شهید رکنآبادی هم دو روایت متفاوت توسط این شبکه ارائه شد. در روایت اول اعلام کرد که ایشان اصلاً وارد عربستان سعودی نشده و اخبار اعلام شده در مورد حضور ایشان در حج سال گذشته صحت ندارد. در صورتی که همگان حضور ایشان را در مراسم روز عرفه و برائت از مشرکان به رأیالعین مشاهده کردند و برای اثبات این امر به دفعات تصاویر حضور ایشان در حج توسط شبکۀ العالم منتشر شد. شبکۀ العربیه که در این هنگام دیگر قادر به انکار حضور شهید رکنآبادی در حج سال گذشته نبود، به دروغ دوم متوسل شد و اعلام کرد که شهید رکنآبادی با گذرنامۀ دیگری وارد عربستان شده است که این امر ما را بر آن داشت تا اسناد مربوط به ورود ایشان به عربستان از جمله گذرنامۀ اصلی ایشان را منتشر کنیم. در این هنگام بود که این شبکۀ پرچمدارِ دروغ، سکوت را بر کلام ترجیح داد.
کلام آخر اینکه شبکۀ العربیه در سایر پروژههای غربی - صهیونیستی در منطقه از جمله عملیات روانی در کشورهای محور مقاومت، عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، ایران هراسی، شیعههراسی و تطهیر آلسعود از ارتباط با گروههای تکفیری هم بیشترین نقش را ایفاء میکند که هر کدام از این موضوعات زمانی کافی برای کنکاش را میطلبد.