عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت و گویی از نحوه عملکرد دولت در ماجرای فیش های حقوقی انتقاد کرد و گفت: «به نظر من دریافت حقوق دولتی مصداق اطلاعات عمومی است و طبق قانون حق
دسترسی به آن وجود دارد؛ دلیل آن هم این است که اگر چنانچه من برای دولت
کار میکنم حقوقهایی را هم میگیرم پس چرا باید انتشار آن را یک امر شخصی
بدانم؟»
به گزارش فرارو، دولت حسن روحانی هنوز نتوانسته است جنجال فیش های حقوقی را خنثی کند. روحانی روز گذشته در کرمانشاه با اعتراض عده ای از مردم روبه رو شد که علیه حقوقی های نجومی شعار می دادند.
روحانی نیز در پاسخ به مردم گفت که با شعار مسئله حل نمی شود و باید دست به دست هم بدهیم. او تاکید کرد که ماجرای فیش های حقوقی باعث نمی شود که دزدی های گذشته فراموش شود. رییس جمهور افزود: «دولت پول مردم را از حلقوم دزدان بیرون میکشد.»
پیش از این دولت موضع گیری های فراوانی درباره حقوق های نجومی داشت. تاکنون بیش از 10 مدیر دولتی از کار برکنار شده اند و بخشی از پول هایی پرداختی به خزانه بازگردانده شده است.
اما عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت و گویی با روزنامه شرق به انتقاد از نحوه ورود دولت به این ماجراپرداخته است.
عبدی می گوید:
- بیانیه دولت میخواهد یک مشکل دولتی و حکومتی را با دست خود حل کند. خب
چاقو که هیچوقت دسته خودش را نمیبرد. وقتی میگویم دولت یعنی کل حکومت،
به همین دلیل است که این بیانیه مستأصل میماند که درباره بخشهای دیگر چه
بگوید و چه کند.
- فرض کنیم این موضوع هم حل شد، مشکل ما که فقط حلشدن نیست، بحث تداوم حلشدن هم هست. ضمانت اینکه دیگر تکرار نشود چیست؟ ضمانت آن این است که سازوکار درست شود و تنها راه آن شفافیت است. شفافیت برای نظام اداری و مدیریتی ما هم مثل جن و بسمالله است.
- الان میگویند حقوق ما فلان مقدار است اما دلیلی ندارد که ما حرف آنها را بپذیریم؛ اگر روزی برسد که بتوانیم به این اطلاعات دسترسی داشته باشیم آن موقع حرفتان را میپذیریم، چون ما نمیخواهیم از شما بشنویم بلکه میخواهیم خودمان به اطلاعات دسترسی داشته باشیم. این بیانیه دولت هیچ کمکی به شفافیت نمیکند.
- به نظر من دریافت حقوق دولتی مصداق اطلاعات عمومی است و طبق قانون حق دسترسی به آن وجود دارد؛ دلیل آن هم این است که اگر چنانچه من برای دولت کار میکنم حقوقهایی را هم میگیرم پس چرا باید انتشار آن را یک امر شخصی بدانم؟ این یک امر شخصی نیست، دستگاه مالیاتی در همه جا مقدار حقوقها را میداند چرا مردم نباید بدانند؟ ریشه قضیه در این است که اگر دولت تأکید خود را فقط روی شفافیت میگذاشت و آن را جزء حقوق عمومی محسوب میکرد مشکل حل میشد.
- حدود چهار ماه پیش مجمع
تشخیص مصلحت قانونی را تصویب کرد که هر فردی فهرست اموال برخی مسئولان را
منتشر کند، مجازات میشود اما اگر آنها فهرست اموال خود را ندهند هیچ
مجازاتی برای آنها در نظر گرفته نشده است. روشن است که با این مصوبات اوضاع
بدتر میشود و نه بهتر. ما طرف شفافیت هستیم.
- آقای روحانی و آقای
جهانگیری بهجای اینکه بگویند این تعداد نفر را اخراج کردیم باید بگویند که
قانون دسترسی آزاد به اطلاعات به طور کامل اجرا شود. خودشان هم اولین
کسانی باشند که این را بخواهند. آنها هر کاری میخواهند انجام دهند اما
دسترسی به اطلاعات هم باید باشد. من باید بتوانم به فیش آقای جهانگیری یا
هر فرد دیگر دسترسی داشته باشم.
- این مشکل دولت است نه مشکل ما؛ خود دولت
میداند این را چگونه حل کند ما که نمیتوانیم وارد جزئیات تکنیکی شویم چون
اطلاعی نداریم؛ فقط این را میدانیم که هر قراردادی در این مملکت ثبت شود
باید به آن دسترسی داشت؛ مثلا دولت قرارداد میبندد که یک جاده احداث شود،
دولت که کار بدی نکرده آن آقا یا شرکتی که پیمانکار است هم کار بدی نکرده
است، خب چه ایرادی دارد که مردم هم ریز قرارداد را بفهمند؟ اصلا همه بیایند
لیست اموال خود را منتشر کنند، هرکس که مثلا چند خانه دارد باید افتخار هم
بکند اگر از راه قانونی به دست آورده است. مشکل این است که دولت و حکومت
نمیخواهد زیر بار شفافیت بروند.
عبدی همچنین درباره تاثیر انتشار این فیش ها بر محبوبیت اصلاح طلبان و ضربه احتمالی به این گره سیاسی گفت:
- قطعا لطمه زده است. حساسیت بیشتری هم که روی آقای صفدر حسینی به وجود آمد به همین خاطر است، نه به دلیل فیش حقوقیاش. واقعیت این است کسی که کار جمعی میکند انتظار میرود که دیگران هم حداقل اطلاعاتی از کارهای او داشته باشند نه اینکه حس کنند که فردی رفتار شده است. دیدیم که خود اصلاحطلبان خیلی تندتر با او رفتار کردند که به نظر من درست نبود.
- مثل جنجالی که اخیرا بر سر مقصر حمله به عراق درست شد و همه دارند فشارها را روی تونی بلر میاندازند، اما مگر سیستم فردی بوده است که دارند فقط یقه تونی بلر را میگیرند؟ قبول داریم که تونی بلر سهم و مسئولیت بیشتری داشته است اما دیگرانی هم بودهاند. به نظر من برخی افراد در این تهاجم و برخوردها میخواهند مسئولیتها را از دوش خود بردارند. باید قبول کنیم که اگر اتفاقی افتاده است خودمان هم مقصر هستیم. گرچه مسئولیت فردی افراد در جای خود باقی است ولی به شکلی آنان هم قربانی این وضعیت شدند.
- اصلاحطلبان نمیتوانند مسئولیت خودشان را در این وضع نادیده بگیرند. آنها هم به این اتفاقی که افتاده بیتوجه بودند. نمیخواهم بگویم دفاع کردند ولی شاید عجیب است که بگوییم هیچکس از این موضوع در هیچ ابعاد و اندازهای خبردار نبوده است، مثلا اگر من خبر داشتم وظیفهام بوده است که قبل از اینکه به اینجاها کشیده شود اقدام کنم. باید یک مقدار منصفانهتر در این قضیه برخورد میکردیم.
- باید مسئولیت را میپذیرفتند و عذرخواهی میکردند. هیچ ایرادی هم ندارد و گاهی اتفاق میافتد، اما نحوه مواجهه خانم حسینی قضیه را خراب کرد. اگر من طرف مشورت قرار میگرفتم میگفتم که چگونه برخورد شود که روی مخاطب اثر مثبت بگذارد. قرار نیست همه بازی را صفر و یک کنیم. ممکن است اشتباهاتی هم رخ بدهد و کوتاهی هم شده باشد، این ایرادی ندارد اما با اشتباه بعدی نمیشود آن اشتباه اول را از بین برد. اینگونه دو اشتباه صورت گرفته و اشتباه قبلی را پایدارتر و گستردهتر میکند.
بهترین راه، اعلام تمامی حسابهای بانکی افراد به دارایی است تا هم از پول شویی جلوگیری شود، هم از پول هایی که منشاء کثیف دارند.
این کاری است در کشورهای پیشرفته صورت می گیرد.