یادداشت دریافتی- حمید نجف؛ روانشناسان شخصیت را؛ مجموعهای از رفتار وشیوههای تفکر فرد در زندگی روزمره؛ با ویژگیهای بی همتا بودن، ثبات (پایداری) و قابل پیش بینی بودن تعریف كرده اند.
شاید بتوان نظر گوردن آلپورت را به عنوان بهترین تعریف در مورد شخصیت ارائه داد؛ او شخصیت را سازمان بندی پویای درون فرد توصیف می كند و آن را شامل نظام های روانی – فیزیکی می داند؛ که رفتار و تفکر او را تعیین میکنند.
دسته ای از كارشناسان اعتقاد دارند كه شخصیت افراد در حین رانندگی تاثیر زیادی دارد؛ اما همین شخصیت هم گاهی در هنگام راندن اتومبیل دچار اخلال میگردد؛ چرا؟
پژوهشگران این حوزه بر این باورند كه شخصیت میتواند سازگارانه و یا ناسازگارانه باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح میشود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند.
سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطافپذیری بهره میبرد؛ اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیتهایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز میدهند. بنابراین، اختلال شخصیت یعنی رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیتها.
البته گاهی همین شخصیت سازگار هم به میزان زیادی در حین رانندگی تغییر می كند؛ نقطه جوش و عصبانیت افراد سریعتر حادث می شود؛ ضریب بخشش و رفعت آنان كاهش می یابد و حتی شاخصهایی نظیر مروت و مردانگی دستخوش تغییرات اساسی می شود.
صفاتی نظیر لجبازی؛ انتقام گیری؛ پرخاشگری؛ بدبینی؛ حسادت؛ تكبر و غرور ما معمولا پشت فرمان به شدت تحریك می شود برای ناسازگارها بیشتر و برای سازگارها كمتر اما مسئله این است كه؛ چرا؟
چرا این ویژگی در بین ما ایرانی ها نسبت به سایر ملل پیشرفته ؛ نمود بیشتری دارد؟
چرا در پشت رول تصور ما نسبت به دیگران تا این اندازه تغییر می كند؟
گاهی جاده در نظربعضی از ما چون میدان جنگی می ماند كه اگر نكشیم؛ قطعا كشته خواهیم شد؛ چرا باید حتی شاسی و نوع اتومبیل؛ بر روی چگونگی برخورد؛ رفتار و شخصیت ما تاثیر گذار باشد؟
ماشینهای شاسی بلند همچنان كه ضریب دید ما را افزایش می دهند؛ متاسفانه به شكلی نا خودآگاه صفات ناپسند بررخی از ما را نیز تحریك می كنند.
آیا سرعت و حركت ناشی از رانندگی موجب پیدایش این صفات در ما می شود و یا سرمستی ناشی از سواره بودن این حس را به ما منتقل می كند؛ كه گاهی حتی متضاد با شخصیت اصلی خود ظاهر شویم.
آنچه مسلم است؛ در این بین چالشی وجود دارد؛ مشكلی كه برای برون رفت از آن نیاز به یك خود سازی درونی داریم ؛ واضح است كه شخصیت عنصر ثابتی نیست و روز به روز بر اثر فاكتورهای محیطی و آموزشی قابلیت تغییر و رشد دارد؛ شكلی از رفتار است كه به تدریج می توان آن را به هر سمتی هدایت كرد؛ حتی در هنگام رانندگی می توان با كمی ممارست این اسب سركش را تا حدودی مهار و كنترل كرد.