عارف يا لاريجاني؟ مساله اين است. پس از انتخابات هفتم اسفند و دستاوردهاي مهمي كه در پي داشت، انتخاب رئيس مجلس دهم به مهمترين مساله سياسي كشور تبديل شده است.
از يك سو محمدرضا عارف منتخب اول مردم تهران كه با كنارهگيري در انتخابات رياستجمهوري به سود حسن روحاني به محبوبيت زيادي دست پيدا كرده گزينه اصلي اصلاحطلبان براي رياست مجلس است و از سوي ديگر علي لاريجاني رئيس مجالس هشتم و نهم حضور دارد كه عزم خود را براي سومين رياست برمجلس جزم كرده است.
اين در حالي است كه برخي از اصلاحطلبان معتقدند رياست لاريجاني بر مجلس دهم بيشتر با شرايط كنوني جامعه ايران انطباق دارد و در سوي مقابل مخالفان لاريجاني كه بيشتر در جبهه پايداري قرار دارند در يك خلأ تصميمگيري بين انتخاب وي وعارف قرار گرفتهاند. به همين دليل و براي تحليل و بررسي آخرين تصميمات جريان اصلاحات در اين زمينه با سيد محمود ميرلوحي سخنگوي ستاد اصلاحطلبان استان تهران در انتخابات هفتم اسفند گفتوگو كرديم. در ادامه متن اين گفتوگو را از نظر ميگذرانيد:
استراتژي اصلي اصلاحطلبان براي رياست مجلس دهم چيست؟ شوراي عالي سياستگذاري جريان اصلاحات در اين زمينه چه تصميمي گرفته است؟
نتايج مهم و تاثيرگذاري كه جريان اصلاحات در انتخابات هفتم اسفند به دست آورد مسئوليت آور است. بدون شك اصلاحطلبان با توجه به محدوديتها، موانع و ردصلاحيتهاي بيسابقه انتظارچنين دستاورد مهم و تاثيرگذاري را در انتخابات هفتم اسفندماه نداشتند و به كمتر از اين هم قانع بودند. ما در مرحله اول انتخابات تنها۲۳۰ كانديدا معرفي كرده بوديم و در ۶۰ حوزه انتخابيه هيچ كانديدایي نداشتيم. با اين وجود اصولگرايان با احتساب آن ۶۰ كرسي كه اصلاحطلبان هيچ گزينهاي براي آن نداشتند تنها موفق شدند۸۳كرسي را تصاحب كنند. اين در حالي است كه اصلاحطلبان و اعتدالگرايان در دور اول انتخابات۱۲۳ كرسي مجلس را به دست آوردند.
جريان اصلاحات در مرحله دوم انتخابات براي۶۸ كرسي باقيمانده۶۱كانديد معرفي كرد. با اين وجود در دور دوم انتخابات۴۶كرسي نصيب جريان اصلاحات و اعتدالگرايان شد. در نتيجه تصوري كه اصلاحطلبان از نتيجه انتخابات داشتند با آنچه در واقعيت اتفاق افتاد بسيار متفاوت بود. به همين دليل شوراي عالي سياستگذاري جريان اصلاحات پس از پايان مرحله دوم انتخابات و مشاهده استقبال مردم، در سياستها و برنامههاي خود تجديد نظر كرد و تصميمات جديدي درباره مديريت و نحوه عملكرد نمايندگان اصلاحطلب در مجلس دهم اتخاذ كرد. شوراي عالي سياستگذاري تا قبل از برگزاري انتخابات توجه جدي به تشكيل فراكسيون اميد نداشت اما با مشاهده نتايج انتخابات تشكيل فراكسيون اميد را در اولويت برنامههاي خود قرار داد. جريان اصلاحات براي تمام حالتهاي انتخابات برنامهريزي كرده بود و تمام شرايط را درنظر گرفته بود. اصلاحطلبان در برنامهريزيهاي خود پيشبيني كرده بودند ممكن است از ۵تا۸۰درصد كرسيهاي مجلس را به دست بياوردند و براي هر وضعيتي برنامهريزي داشتند.
در شرايط كنوني۱۶۷ نماينده مجلس دهم ميثاق نامه جريان اصلاحات را امضا كردهاند. تنها عده محدودي مانند آقاي كاظم جلالي و بهروز نعمتي حاضر نشدند ميثاق نامه اصلاحطلبان را امضا كنند وگرنه همه اصلاحطلبان و اعتدالگرايان اين ميثاق نامه را امضا كردند.
اصلاحطلبان تصميم گرفتهاند از زير بار مسئوليتي كه مردم در هفتم اسفند روي دوش آنها قرار دادهاند شانه خالي نكند. در نتيجه اصلاحطلبان به دنبال به دست آوردن رياست مجلس دهم هستند و در اين مساله هيچگونه اغماضي وجود نخواهد داشت. در شرايط كنوني گزينه اصلي جريان اصلاحات براي رياست مجلس دكتر عارف است. شوراي عالي سياستگذاري از قبل اعلام كرده بود تا برگزاري مرحله دوم انتخابات به هيچ عنوان به مساله رياست مجلس ورود نخواهد كرد. به همين دليل اعضاي شورا تا پايان روز دهم ارديبهشت درباره رياست مجلس هيچ گونه اظهارنظري نكردند. با اين وجود این شورا پس از مشاهده نتايج كلي انتخابات در دور اول و دوم انتخاب رئيس مجلس را به عهده فراكسيون اميد قرار داده است. اين حركت شوراي عالي سياستگذاري نوعي احترام گذاشتن به منتخبان مردم و اهميت به خردجمعي و دموكراسي است.
متاسفانه در شرايط كنوني افرادي كه در طول برگزاري انتخابات به شكلهاي مختلف با آقاي لاريجاني مخالفت ميكردند و در اجراي سياستهاي ايشان كارشكني ميكنند در اقدامي عجيب به علمدار حمايت از ايشان تبديل شدهاند. بدون شك اگر جريان اصلاحات و اعتدالگرا از آقاي لاريجاني در قم حمايت نميكرد ايشان براي ورود به مجلس دهم با موانع زيادي روبه رو بودند. از سوي ديگر برخي از دوستان در جريان اصلاحات مسائلي را مطرح ميكنند كه نشان از اعتماد به نفس پايين اين افراد است. اين افراد معتقدند اصلاحطلبان توانايي اداره مجلس را ندارند و درصورتي كه رياست مجلس را برعهده بگيرند مجلس با مشكلات زيادي روبه رو ميشود. در كنار اين افراد برخي در جبهه مخالف براين باورند كه اگر آقاي عارف به رياست مجلس برسد، نميتواند رابطه عميق و مناسبي با بزرگان و نهادهاي سياسي نظام داشته باشد.
بنده به هر دو اين گروهها توصيه ميكنم اعتماد به نفس خود را بالا ببرند و آراي مردم را سرلوحه كار خود قرار بدهند. هنگامي كه مردم از يك جريان سياسي حمايت كردهاند به صورت طبيعي انتظار دارند اين جريان از تمام تواناييهاي خود در جهت تحقق مطالبات مردم استفاده كند. بدون شك به دست آوردن رياست مجلس گام مهمي در تحقق مطالبات حاميان جريان اصلاحات در انتخابات هفتم اسفند ماه خواهد بود.
شما عنوان كرديد۱۶۷نفراز منتخبان مجلس دهم ميثاق نامه جريان اصلاحات را امضا كردهاند. اين در حالي است كه فراكسيون اميد از۱۰۵نماينده تشكيل شده است. دليل اين ريزش چيست؟
اين ريزش نيست. در مجلس شوراي اسلامي۲۹۰ نماينده حضور دارند با اين وجود جلسات مجلس با ۱۹۰ نماينده رسميت پيدا ميكند. در نتيجه اين مابه التفاوت طبيعي است. دليل اصلي فاصله اين اعداد به مسائل شخصي منتخبان مردم بازميگردد كه برخي در مسافرت بودند يا اينكه برخي موفق نشدند خود را به موقع به تهران برسانند تا در فراكسيون حضور پيدا كنند.
ممكن است تعداد اعضاي فراكسيون اميد در آينده بيشتر شود؟
بله؛ اعضاي فراكسيون اميد در آينده بيشتر خواهد شد.
در هفتههاي اخير اخبار ضد و نقيضي درباره گفتوگوي محمد رضا عارف و علي لاريجاني درباره رياست مجلس در رسانههاي كشور منتشر شده است. جزئیات دقيق اين تماسها چيست؟
آقايان تابش و تاجگردون مسببان اصلي تماس تلفني آقاي عارف و لاريجاني بودند. در شرايط كنوني يك كارگروه پنج نفره براي انتخاب رياست مجلس دهم بين آقايان عارف و لاريجاني تشكيل شده است كه در حال رايزني بين اين دو نفر براي تصدي رياست مجلس هستند. جريان اصلاحات به دنبال همگرايي و انسجام بيشتر در مجلس دهم است. به همين دليل در جلسات فراكسيون اميد آقاي لاريجاني را نيز دعوت خواهيم كرد. در جلسات گذشته فراكسيون اميد، ما براي آقاي كاظم جلالي به عنوان كسي كه در ليست اصلاحطلبان تهران حضور داشته است هم دعوتنامه فرستاديم.
آقاي جلالي به دعوت شما پاسخ مثبت دادند و در جلسات حضور پيدا كردند؟
خير، ايشان تشريف نياوردند اما ما تلاش كرديم همه اعضاي ليست اصللاح طلبان را به جلسات خود دعوت كنيم كه آقاي جلالي نيز جز ليست اصلاحطلبان بوده است. نكته مهم در اين زمينه اين است كه ائتلاف ما با افرادي مانند آقايان لاريجاني و جلالي به صورت غيابي و غيرحضوري بوده و اين افراد در جلسات ما در آستانه انتخابات حضور پيدا نكردند. تنها آقاي جلالي در چند جلسه منتهي به روز انتخابات شركت كردند.
آيا تاكنون در شوراي عالي سياستگذاري بحثي مبني بر كنارهگيري آقاي عارف به سود آقاي لاريجاني يا بالعكس مطرح شده است؟
در اين زمينه تصميماتي اتخاذ شده است. يكي از اين تصميمات اين است كه يك روز قبل از تشكيل مجلس يعني در روز هشتم يا نهم خرداد ماه يكي از طرفين با رصد شرايط سياسي كشور و مشاهده نظر سنجيها به سود كسي كه از شانس بيشتري برخوردار است كنارهگيري كند. كارگروه تشكيل شده در اين زمينه با آقاي لاريجاني نيز صحبت كرده و ايشان با اين مساله موافقت كردهاند. جريان اصلاحات تلاش ميكند از دو قطبي شدن فضاي مجلس پرهيز كند و به همين دليل از آقاي لاريجاني و آقاي عارف خواسته كه با همگرايي و همدلي مساله رياست مجلس را بين خود حل كنند. از نظر جريان اصلاحات هر كدام از اين افراد كه رياست مجلس را به دست بياورند جزئي از جريان اعتدالگرا به شمار ميروند و يك پيروزي و دستاورد مهم براي جريان تحول خواه ايران است. با اين وجود ما به دنبال اين هستيم كه رئيس مجلس آينده حداقل با۲۰۰ راي به رياست مجلس دست پيدا كند.
اگر آقاي لاريجاني قصد داشته باشد براي به دست آوردن رياست مجلس با جبهه پايداري متحد شود يك اشتباه استراتژيك انجام داده كه هزينههاي سياسي زيادي براي وي در پي خواهد داشت. در شرايط كنوني به نظر ميرسد دو فراكسيون اميد و اصولگرايان در مجلس دهم شكل خواهد گرفت و جبهه پايداري نيز بخشي از مجلس آينده را در اختيار خواهد داشت. در روزهاي گذشته اصولگرايان نام فراكسيون خود را «فراگير» قرار دادهاند كه اين نام با واقعيتهاي مجلس همخواني ندارد و زياده خواهانه به نظر میرسد. با اين وجود از گوشه و كنار شنيده ميشود جبهه پايداري تلاش ميكند از رقابت عارف و لاريجاني سوءاستفاده كند. در نتيجه جبهه پايداري در حال برنامهريزي براي پيامدهاي عميق شدن رقابت عارف و لاريجاني است تا از آب گلآلود اين رقابت ماهي بگيرد. جبهه پايداري حتي براي جريان اصلاحات و اعتدالگرايان پيغامهايي فرستاده كه نشاندهنده چانهزني آنها براي سهم بيشتر قدرت در مجلس آينده است.
جزئیات پيغام جبهه پايداري به اصلاحطلبان چيست؟
به نظر ميرسد برخي از اعضاي جبهه پايداري تلاش ميكنند با هر دو جريان سياسي مذاكره و رايزني كنند تا سهم بيشتري از قدرت در مجلس آينده را به دست بياورند. يكي از دلايل اصلي عدم حضور آقاي لاريجاني در ليست اصولگرايان حضور جبهه پايداري در اين ليست بود. در نتيجه براي آقاي لاريجاني بسيار سخت و دشوار خواهد بود كه براي به دست آوردن رياست مجلس با جبهه پايداري متحد شود. برخي از رقباي جريان اصلاحات گمان ميكنند هر فردي كه در فراكسيون اميد قرار ندارد در جبهه مخالف اصلاحات قرار گرفته كه اين تحليل اشتباه و غيرقابل قبول است.
در هفتههاي اخير اخبار ضد و نقيضي درباره حمايت شخصيتهاي تاثيرگذار سياسي مانند آيتا... هاشمي، رئيس دولت اصلاحات و آقاي روحاني از رياست آقايان عارف و لاريجاني مطرح شده است. آيا در اين زمينه مشورتهايي با اين بزرگان صورت گرفته است؟
در اين زمينه مسائلي مطرح شده است. با اين وجود هر كدام از اين بزرگان تلاش كردهاند به صورت رسمي با اين مساله برخورد كنند و از اظهارنظرهاي سياسي و جرياني خودداري كنند. استباط بنده اين است كه آيتا... هاشمي كه سهم زيادي در روي كار آمدن آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري و همچنين ليست اميد در انتخابات هفتم اسفند داشته است به صورت غيرمستقيم از تشكيل فراكسيون اميد حمايت كردهاند تا مسائل با خرد جمعي و توسط منتخبان مردم حل شود. رئيس دولت اصلاحات نيز به دليل متانت و اهميتي كه براي خرد جمعي قائل هستند هيچ گاه در چنين مسائلي ورود نميكنند و همه تصميمات را برعهده فراكسيون اميد قرار داده است.
ايشان حتي زماني كه رئيسجمهور بودند نيز در مسائل نمايندگان اصلاحطلب مجلس ششم دخالت نميكردند و به همين دليل در شرايط كنوني نيز در مساله رياست مجلس دخالت نخواهند كرد. دولت نيز در زمينه انتخاب رئيس مجلس بين آقاي عارف و آقای لاريجاني اعلام بيطرفي كرده است. با اين وجود سخنان آقاي روحاني مبني بر اينكه مردم پس از هفتم خواهان تغيير هستند به صورت غيرمستقيم ديدگاه ايشان را نشان ميدهد. هنگامي كه آقاي روحاني عنوان ميكنند مردم در هفتم اسفند نشان دادند به دنبال تغيير هستند نشاندهنده اين مساله است كه مجلس آينده بايد زمينهساز تغييرات مهمي در آينده سياسي كشور شود. در نتيجه انتخاب رئيس مجلس نيز نوعي تغيير به شمار ميرود كه بايد با مطالبات مردم همخواني داشته باشد.
بنده اين سوال را مطرح ميكنم كه اگر آقاي عارف به رياست مجلس برسد مردم بيشتر احساس ميكنند پيامشان در هفتم اسفندماه شنيده شده يا اينكه اگر آقاي لاريجاني به رياست مجلس دست پيدا كنند. به نظر ميرسد رياست آقاي عارف برمجلس دهم بيشتر با مطالبات مردم همخواني داشته باشد.
در صورتي كه آقاي عارف به رياست مجلس دست پيدا كنند آقاي لاريجاني چه نقشي در مجلس خواهند داشت و در صورتي كه آقاي لاريجاني به رياست برسند آقاي عارف چه جايگاهي در مجلس پيداخواهند كرد؟آيا جريان اصلاحات درباره رياست و نايبرئیسي آقايان عارف و لاريجاني نيز تصميمگيري كرده است؟
مجلس مطلوب جريان اصلاحات مجلسي است كه۶۰ به ۴۰ به سود اصلاحطلبان باشد. اغلب كشورهاي پيشرفته نيز به دنبال مجلس مشاركتي و نزديك به هم هستند. به همين دليل يكي از مهمترين محاسن مجلس دهم اين است كه همه تخم مرغها در سبد يك جريان قرار نگرفته و اين مساله ميتواند به پويايي و نشاط سياسي بيشتر در مجلس آينده كمك كند. قرار نيست در مجلس دهم عدهاي زير پرچم آقاي عارف و جريان اصلاحات و عدهاي ديگر زير پرچم آقاي لاريجاني باشند. جريان اصلاحات از تمام پتانسيل و امكانات خود استفاده خواهد كرد كه دو دستگي و تفرقه در جريان اعتدالگرا به وجود نيايد. در شرايط كنوني انسجام و همكاري مهمترين مساله براي جريان اصلاحات و دولت آقاي روحاني است.
بدون شك رياست آقاي عارف در مجلس دهم به معناي شكست اصولگرايان معتدل و رياست آقاي لاريجاني به معناي شكست جريان اصلاحات نيست.