«بهشت»، روزی تلخ را سپری کرد. ٢٢ اسفند ١٣٧٨ بود و سعید حجاریان در مقابل شورای شهر تهران ترور شد. روزنامهها فردایش تیتر زدند «شلیک به اصلاحات».
سعید حجاریان، مغز متفکر اصلاحات، با سابقهای طولانی در امور امنیتی و اطلاعاتی و همچنین پشتوانه قوی تئوریک در زمینه علوم سیاسی و اجتماعی، تبدیل به فردی شد که تئوری اصلی و عملی اصلاحطلبان را در آن سالها بیان میکرد. از دل انتخابات دوم خرداد ٧٦ جریانی به عرصه مناسبات سیاسی ایران وارد شد که بهسرعت در حال پیشروی از طریق صندوق رأی برای کسب کرسیهای مدیریت بود. در سال ١٣٧٧ دوره اول شورای شهر تهران تشکیل شد و اصلاحطلبان اکثریت قاطع این شورا را به دست آوردند.
یکسال بعد در روز ٢٩ بهمن ١٣٧٨ انتخابات مجلس ششم برگزار شد و اصلاحطلبان ١٨٩ کرسی این مجلس را در اختیار گرفتند. در همان دو سال اول دولت اصلاحات جدای از چند انتخاباتی که با پیروزی قاطع اصلاحطلبان همراه شد، اتفاقات بسیاری نیز رخ داد. افشای قتلهای زنجیرهای، ماجرای حمله به کوی دانشگاه و در نهایت ترور سعید حجاریان، همهوهمه نشان از فضای پرتنش آن سالها دارد. از سویی دیگر اصلاحطلبان خیز خود را برای بهدستآوردن هرچهسریعتر قدرت بلند و بلندتر برمیداشتند.
سعید حجاریان ١٩ آذر سال ٧٧ در گفتوگو با روزنامه «ایران» راهبرد اصلی جبهه دوم خرداد را «فتح سنگربهسنگر» عنوان کرد. حجاریان در جای دیگری با بیان اینکه دوم خرداد سنگر و جبهه مردمسالاری را تا حدود زیادی در خاک حریف به پیش برده و در افق بالایی خط جبهه را ترسیم کرده است، گفت: «نخستین وظیفه ما مثل هر استراتژیست نظامی این است که با ایجاد سنگرهای مستحکم مانع تک و پیشروی حریف شویم و همچنین خطوط تدارکاتی، لجستیک و مواصلاتی را تقویت کنیم تا اجازه ندهیم به سنگرهایمان حمله شود. تنها سلاح در نبرد سیاسی، گرفتن کرسی در مجلس و دولت است».
مدیرمسئول روزنامه صبح امروز همچنین پس از بیان لزوم ایجاد دوقطبی شدید در فضای کشور، راهبرد اصلی جبهه دوم خرداد را قراردادن خط جبهه در آنسوی قوه مجریه و حرکت بهسوی قوه مقننه اعلام کرد». لازم به ذکر است که این مطالب در ویژهنامه نوروزی روزنامه دولتی ایران آمده است. روزنامههای هر دو جناح را در آن سالها که مرور میکنیم شرایطی را مشاهده میکنیم که عادی نیست. تیترهایی آتشین و تحلیلهایی توفانی از سوی هر دو جناح بهوضوح به چشم میخورد.
در نهایت و هنوز چندماه به تشکیل مجلس ششم باقی مانده بود که سعید حجاریان هدف تروری کور قرار میگیرد. سعید عسگر، فردی که اقدام به ترور حجاریان کرد، ابتدا به ١٥ سال حبس محکوم شد اما تنها یکسال در زندان ماند. عسگر در سال ٩٢ در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد که هرگز از ترور حجاریان پشیمان نیست. شاید ترور حجاریان را بتوان آغاز پایان جنبش اصلاحات در آن سالها دانست. پس از ترور حجاریان، اصلاحطلبان شورای شهر را از دست دادند، پس از ردصلاحیتها، ماجراهای تحصن و... مجلس هفتم هم در اختیار اصولگرایان قرار گرفت و اصلاحات در قدرت به بنبست رسید.
اکنون ١٦ سال از آن روز میگذرد. ظاهرا همهچیز تغییر کرده است. انتخابات مجلس دهم برگزار شده اما فردایش دعوای بزرگی رخ نمیدهد. عدهای به طرف مقابل خدشه وارد میکنند اما کسی در بدبینانهترین حالت منتظر شنیدن صدای انفجار یک ترقه هم نیست چه رسد به شلیک «ماکاروف» برای ترور فردی از جناح مقابل. ظاهرا تغییر شرایط، سعید حجاریان را هم تغییر داده است. حجاریان که در سال ٧٧ از فتح سنگربهسنگر سخن میگفت، در سال ١٣٩٢ از سازش با رقیب میگوید.
او در گفتوگو با روزنامه «قانون» در سال ٩٢ میگوید: «من كلا اعتقاد دارم که سیاست جمع دو چیز است: ستیز و سازش. درواقع این دو با هم سیاست را میسازند. باید با طرف مقابل به سازش تاکتیکی رسید. اینكه ما اصول آنان را بپذیریم، خیر. ما اصول خود را داریم و آنان اصول خود را. همانطور که گفتم میتوانیم سازش تاکتیکی بر سر منافع متقابل داشته باشیم».
حجاریان در سال ٩٤ در گفتوگو با ماهنامه «اندیشهپویا» نیز پروژه اصلی دولت برآمده از انتخابات ٢٤ خرداد ٩٢ را نه دموکراتیزاسیون، که نرمالیزاسیون میداند. انتخابات مجلس دهم نیز شاهد کنش متفاوتی از اصلاحطلبان است. اینبار نیز نیروهای شناختهشده این جناح سیاسی یکسره ردصلاحیت شدند اما اصلاحطلبان باز هم با حداقلها وارد انتخابات شدند و توانستند به پیروزی نسبی و قابلقبولی دست پیدا کنند. اکنون این سؤال مطرح است که آیا فضای سال ٧٨ برای هر دو طرف درسهایی با خود داشته است؟ شش نفر از فعالان سیاسی در این مورد نظرات خود را بیان کردند.