فرارو- یک کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تصمیم دولت برای کاهش نرخ سود بانکی گفت: «زمانی که شرایط اقتصادی در وضعیت رکود به سر می برد دولت باید حتما نرخ سود بانکی را کاهش دهد که یکی از عوامل تعیین کننده برای کاهش نرخ سود بانکی بحث نقدینگی و دسترسی به منابع توسط بانک ها است.»
رئیس کل بانک مرکزی گفته با توجه به اهمیت بالای نحوه تعیین نرخ سود برای بانکها، مهمترین راهبرد بانک مرکزی، استفاده از ابزارهای غیرمستقیم است که امیدواریم بتوانیم به وسیله آنها در شش ماهه دوم سال، نرخ سود را به تورم نزدیک کنیم. طیب نیا وزیر اقتصاد نیز از تصمیم دولت برای کاهش نرخ سود بانکی خبر داده است.
پیش از این اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در نامه ای به حسن روحانی از انتشار ۶۰ هزار میلیارد ریال صکوک اجاره با هدف بازپرداخت بدهی دولت به بانکها خبر داده و نوشته بود این اقدام می تواند زمینهساز کاهش نرخ سود بانکی شود. در این نامه که به امضای تیم اقتصادی دولت از جمله دکتر طیبنیا، دکتر نوبخت، دکتر سیف، دکتر نیلی و دکتر نجفی رسیده، آمده است: بانک مرکزی این اوراق را به عنوان وثیقه از بانکها برای اعطای تسهیلات به آنها خواهد پذیرفت که همین کار باعث ایجاد زمینه برای کاهش نرخهای سود بانکی خواهد شد.
سوالی که اکنون مطرح است اینکه چه ضرورتی باعث شده دولت به فکر کاهش نرخ سود بانکی باشد؟ الزامات کاهش نرخ سود بانکی چیست؟
دکتر علی رحمانی استاد دانشگاه و نخستین مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران در گفتگو با فرارو گفت: «نرخ سود بانکی یکی از ابزارهای سیاست پولی است. نرخ سود بانکی در ایران همچون نرخ تورم نسبت به دیگر کشورهای دنیا خیلی غیرمتعارف است که باید سعی شود این دو نرخ را به سمت نرخ های متعارف بین المللی رساند.»
وی ادامه داد: «زمانی که شرایط اقتصادی در وضعیت رکود به سر می برد دولت باید حتما نرخ سود بانکی را کاهش دهد که یکی از عوامل تعیین کننده برای کاهش نرخ سود بانکی بحث نقدینگی و دسترسی به منابع توسط بانک ها است.»
وی افزود: «آقای دکتر سیف به درستی اعلام کردند که باید شرایط برای کاهش نرخ سود بانکی فراهم شود. بانک مرکزی در همین راستا اقدامات خوبی انجام داده و سعی دارد از طریق اعطای خط اعتباری، مشکل نقدینگی بانک ها را حل کند؛ چراکه اکنون منابع بانک ها قفل شده است.»
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: «عامل دیگر موثر در کاهش نرخ سود بانکی عملکرد دولت است که منابع زیادی از سیستم بانکی دریافت کرده که اکنون به عنوان مطالبات بانک ها مطرح است. بنابراین اقدام دولت در کاهش نرخ سود بانکی خوب است اما باید الزامات این اقدام فراهم شود که یکی از این الزامات تزریق پول به بازار است.»
رحمانی درباره تصمیم دولت مبنی بر انتشار صکوک با هدف بازپرداخت بدهی دولت به بانک ها گفت: «اگر در انتشار صکوک دولتی نرخ آن درست نباشد ممکن است موجب بر هم ریختن بازار شود. به عبارتی اگر نرخ سود این صکوک پایین باشد باید انتشار آن به زمانی که نرخ سود بانکی کاهش یافت موکول شود و گرنه در شرایط کنونی یا در عرضه آن موفق نخواهند بود یا دولت مجبور می شود این صکوک را با نرخ سود بالا منتشر کند که با سیاست کاهش نرخ سود بانکی در تضاد خواهد بود.»
وی خاطرنشان کرد: «با این حال اگر این اقدام به درستی انجام شود می تواند در هدف نهایی خود (کاهش نرخ سود بانکی) موفق باشد. به نظر من اکنون در حوزه سیاست های پولی اقدامات خوبی در حال انجام است و باید امیدوار بود که آقایان الزامات کاهش نرخ سود بانکی را بپذیرند و طوری عمل کنند که نرخ سود بانکی به مرور کاهش یابد که مهم ترین الزام در این باره دسترس کافی بانک ها به نقدینگی می باشد.»
رحمانی در پاسخ به این سوال که آیا اکنون این الزام فراهم است؟، گفت: «به هر حال بانک مرکزی می تواند با اعطای خط اعتباری، وثیقه گرفتن صکوک و اسناد خزانه و بازخرید اوراق مشارکت شرایط را برای دسترسی کافی بانک ها به نقدینگی فراهم کند.»
رحمانی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است با توجه به سنوات قبلی که عملا تعیین نرخ سود بانکی از سوی بانک ها رعایت نمی شد، اینبار نیز این امر رعایت نشود؟، گفت: «اگر بانک مرکزی سیاستی که اکنون در پیش گرفته را ادامه دهد بسیاری از مسائل حل خواهد شد.»
وی ادامه داد: «تاکنون بانک ها به دلیل حل مشکل نقدینگی مجبور بودند نرخ سود بالا بپردازند چون در غیر این صورت حساب آنها با بانک مرکزی قرمز شده و هم مشمول یکسری مقررات انضباطی شده و هم باید هزینه بالایی پرداخت میکردند.»
وی افزود: «اما سیاستی که اکنون بانک مرکزی طراحی کرده و به بانک هایی که حساب آنها قرمز شده با نرخ سودهای مناسب خط اعتباری می دهد باعث می شود به رقابت مخرب بانک ها برای پرداخت سود بالا جهت دریافت سپرده های مردم دامن زده نشود.»
ایا درامد مردم و وضعیت اقتصادی و ارزش پول کشور هم مثل بقیه کشورها است که هی با کشورهای دیگر مقایسه می کنید ؟؟؟؟؟؟!!
یعنع اگه کسی صد میلیون تو بانک داشت با گرون شدن دلار پولش شد سی میلیون تومان دو سال هم سود 22 در صد به این سی میلیون باقیمانده دادن که جمعا میشه حدود 15میلیون که با اصل پول میشه 45 میلیون تومان یعنی هنوز 55 میلیون از اصل پول چند سال پیشش عقبه عجب عدالتی؟؟؟؟اینجوری سپرده گذاران رو تنبیه و متضرر کردید اقایان!،،، چرا؟؟؟
1-کاهش نرخ سود بانکی تاثیری بر وضعیت بورس نخواهد داشت ، زیرا شاکله ی اقتصادی ایران از هم پاشیده است و نرخ سود بانکی هر چقدر هم کاهش یاید نمی تواند سرمایه داران را به طرف بورس سوق دهد . در صورت کاهش نرخ سود مردم به بانکها هچوم میاورند تا سپرده های خود را بیرون بکشند و چون بانکها ورشکسته اند ، پولی در بساط ندارند تا به مردم پرداخت کنند و این خود خلق بحران می کند . آینده ی مبهم و غیراعتماد بورس باعث می شود تا سرمایه ها پس از خروج از بانک به سمت بازارهایی مطمئنی غیر از بورس سرازیر شوند .
2-بورس ایران تابع بورسهای دنیا نیست . اگر اینگونه بود در اوج رکود بازارهای جهانی در سال 2008 ، بورس ایران رشد نمی کرد . شاید رشد بورس ایران در ان سالها مصنوعی بود( تا سرمایه ها را به گروگان بگیرد) و ریزش در شرایط فعلی طبیعی است . آنچه مسلم است این است که بورس ایران از حال و هوای سرمایه دارانی که به مراکز قدرت وابسته هستند تبعیت می کند و در شرایط فعلی نیز این افراد به آینده امید چندانی ندارند و بدین دلیل شاهد ریزش بورس هستیم.
3-ایران در تحریم ارزی به سر می برد و ماهانه اجازه دارد تا به 700 میلیون دلار دسترسی داشته باشد . بدین دلیل کاهش قیمت نفت تاثیر چندانی بر اقتصاد ما ندارد . البته کمبود ذخایر ارزی یک واقعیت است ، اما ربطی به کاهش قیمت نفت ندارد . حتی اگر تحریمها برداشته شود ، ایران حداقل 5 سال-البته در صورت سرمایه گذاری خارجی- زمان نیاز دارد تا بتواند سطح تولید نفت خود را به زمان قبل از تحریمها برساند . از طرف دیگر به دست آوردن بازارهای از دست رفته نیز زمان زیادی می گیرد . پس نباید انتظار داشت که کمبود ذخایر ارزی به این زودی ها جبران گردد .
4-رکود اقتصادی در اثر نابودی تولید داخلی است . این نابودی تولید به خاطر تحریم ها نبوده است . بلکه دولتها-از زمان سازندگی-برای به دست آوردن دل سرمایه داران ، ارز ارزان در اختیار آنها قرار دادند تا به واردات انحصاری بپردازند . اگر دولت در شرایط فعلی بخواهد نان این افراد را آجر کند ، آنها وحشتشان بیشتر می شود و بر خروج سرمایه از کشور شدت می بخشند و این خود بر بورس تاثیر منفی شدیدی خواهد گذاشت .
5-مشکلات ارزی گریبان دولت را گرفته است و دولت بیش از این نمی تواند ریال بدون پشتوانه چاپ نماید تا به بورس تزریق نماید . کمبود نقدینگی در بورس نه از سوی دولت و نه از سوی سرمایه داران قابل تامین نیست .
6-آمریکا در برجام سایه ی تحریمها را بر سر ایران نگه داشته است و نخواهد گذاشت تا سرمایه گذاران خارجی در ایران سرمایه گذاری بلند مدت انجام دهند و بدین دلیل اقتصاد ما روز به روز ضعیف تر می گردد و نباید انتظار داشت برجام گشایش عمیقی در اقتصاد ایران ایجاد نماید .
خلاصه آنکه با بی نظمی سیاسی فعلی که در ایران وجود دارد باید سقوط بیشتر اقتصاد ایران را شاهد باشیم. چاره ای نیست که افرادی پیدا شوند تا به مملکت یک نظمی بدهند ولو به زور.