تابستان و جنگ مالک و مستأجر

حمید نجف، عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار- سکانس اول:


تو چرت بود، که تلفن زنگ زد، با بی حوصلگی گوشی را برداشت، شما؟

سلام، از بنگاه سر کوچه تماس می‌گیرم، خوبی انشا ا...

سلام از ماست، بد نیستم، چه خبر؟

بنگاهی: سلامتی، گفتم مهلت این مستاجرت داره تمام می‌شه، نمی‌خوای بلندش کنی ؟

صاحب‌خانه: نه، برای چی؟ آدم شریفیه، تازه یکساله اینجا نشسته .

بنگاهی: آخه کرایه‌ها خیلی بالا رفته، من یک مشتری خوب برات سراغ دارم، می‌توانم تا 30 درصد بالاتر برات اجاره بدم.

صاحب خانه: نه بابا؟! خانه که نسبت به پارسال تو سرش هم خورده، چه جوری کرایه خانه بالا رفته .

بنگاهی: آقا جان تو بلندش کن من برات بالاتر اجاره می‌دهم .

صاحب خانه: چی بگم آخه؟!

بنگاهی: هیچی بابا، بگو می‌خوای برای پسرت زن بگیری .

صاحب خانه: پسرم ؟!، اونکه تازه هفت سالشه.

بنگاهی: بابا یه چیزی بهش بگو دیگه به هرحال خود دانی، فعلا بای بای .


سکانس دوم:

تازه از سرکار برگشته بود، خسته و کلافه، که تلفن زنگ زد .

بنگاهی: الو سلام، چه طوری آقا، خوبی؟

مستاجر: شما؟

بنگاهی: من از این بنگاه سر کوچه زنگ می‌زنم.

مستاجر: بفرمائید.

بنگاهی: داشتم این قراردادها را مرتب می‌کردم، قرار داد شما رو دیدم، گفتم، دو سه ماهی بیشتر ازش نمانده، برنامه شما چیه؟ می‌خواهید بشینید یا پاشید؟

مستاجر: والا هنوز فکری نکردم، اگه دندون گردی نکنه شاید یکسال دیگه بشینیم .

بنگاهی: فکرکنم برای سال جدید دیگه خانه را به شما اجاره نده .

مستاجر: چرا آخه؟

بنگاهی: من چند روز پیش دیدمش، می‌گفت می‌خواهد برای پسرش آستین بالا بزنه .

مستاجر: پسرش ؟ اون که هفت، هشت سال بیشتر نداره .

بنگاهی: نمی دانم دیگه فقط می‌دانم، که باید فکر جا باشی، از شانس خوب شما من چند تا اکازیون برات ردیف کردم، فردا وقت کردی بیا تا نشانت بدم .

مستاجر: آقا لطف کردی، خدا از بزرگی کمت نکنه، فردا حتما مزاحم می‌شوم .

بنگاهی: بیا آقا جون، بیا ...

تابستان که می‌شود، آغاز داستان درد بی درمان خانه به دوشان و جنگ مالک و مستاجر شروع می‌شود و از همه مهمتر حکایت بعضی ازاین دفاتر املاک و دلالان بی وجدانی که در این بین تنها به فکر بافتن کلاه پشمی برای خود هستند .

برای این جماعت هر فسخ قراردادی دو قرارداد جدید در دل دارد، پس لازم است که برای افزایش قرارداد بیشتر، هر چه در توان دارند بر کوره فسخ قراردادهای قبلی بدمند .

افرادی که طی این سالها ثابت کرده‌اند که به جای دولت، حرف اول را در تعیین نرخ اجاره وفروش مسکن می‌زنند، جماعتی که متاسفانه، نبض بازار هم، دست آنان است .

هر چند مسئولان و مردم، همیشه در برابر این گروه مقاومت می‌کنند اما نهایتاً مغلوب بازی آنان می‌شوند، تا کنون دولت‌های مختلف هر یک به نوعی و با روشی، سعی در کنترل بازار مهم مسکن داشتند اما همیشه این دلالان و واسطه‌ها بودند که حرف آخر را می‌زدند، هر چند نقش مخرب بعضی از بانک‌ها وموسسات سرمایه گذاری را هم نمی‌توان در این بین بی تاثیر دانست .

تزریق آنی سر مایه، نوسانات شدید قیمت‌ها را در پی دارد، نوساناتی که شاید در کوتاه مدت موجب سود کلان این سوداگران اقتصادی را فراهم آورد، اما در دراز مدت برای مسکن و فعالین این حوزه جز رکود و دردسر چیزی به ارمغان نمی آورد .

پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با کنترل نقدینگی وهمچنین افزایش ناچیز دستمزدها در برابر تورم حدود 40 درصدی، به تدریج شاهد کاهش بیشتر قدرت خرید مردم بودیم، کاهشی که با وجود رنج و عذاب مضاعف برای ملت، توانسته تا حدودی از تب و تاب قیمت‌های افسار گسیخته و گرانی بیشتر مسکن بکاهد، آرامشی که البته نقش مخرب رکود هم در آن هویداست.

هرچند دلالان و واسطه‌ها همه ساله در این ایام سعی می‌کنند با راه اندازی هیاهو و شایعه پراکنی به هر نحو ممکن برطبل گرانی بکوبند، اما با اوضاع نگران کننده اقتصادی مردم و رکود پیش آمده به ویژه در بخش مسکن تا کنون راه به جایی نبرده‌اند.

یکی از راه حل‌های پیشنهادی به وزیر محترم راه و شهر سازی، برای گذار از مرحله بحرانی تابستان پیشرو تنها هدایت و کنترل صحیح رسانه‌ها به خصوص رسانه‌ها و نشریات اقتصادی است .

همان رسانه‌هایی که متاسفانه بعضی از آنان سالهاست که به تریبونی برای طبقه سرمایه‌دار و دلالان این بازار بدل شده اند، کسانی که قبل از آغاز هر تحولی با شایعه سازی زمینه‌های روانی این پدیده نامیمون را، در ذهن مشوش مردم رنجدیده کشور آماده می‌کنند .

جناب آقای آخوندی و سایر مدیران بخش مسکن باید بدانند که آنچه امسال شاهد آن خواهیم بود، کاهش قیمت مسکن آن هم به واسطه رکود است، در همه جای دنیا کاهش نرخ مسکن بر کاهش اجاره بها تاثیر گذار است، اگر در کشور ما این چنین نیست به واسطه تدبیر غلط ماست.

پس لازم است که وزیر محترم راه و شهر سازی و سایر دست اندرکاران و رسانه‌های همسوی دولت تدبیر و امید از طریق مصاحبه، تهیه گزارش و مقاله این واقعیت را با صدای بلند فر یاد زنند شاید این بار بتوان با همراهی و شفاف سازی در برابر این مافیا پیروز شد.