سید حسن خمینی با بیان این که جمله «همه با هم» امام (ره )، لقلقه زبان نیست، بلکه آموزه همیشگی ماست ،گفت که یکی از عوامل وحدت آفرین در جامعه ˈ گذشت و عفو ˈ است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، وی در دیدار با رییس و مسوولان دانشگاه آزاد اسلامی، افزود: یکی از راهکارهای امام (ره ) برای پیروزی انقلاب اسلامی و یکی از اهداف و ثمرات این انقلاب، موضوع وحدت حوزه و دانشگاه است.
سید حسن خیمنی اظهار کرد: از زمانی که علوم جدید وارد ایران شد، مقایسه ای در تدوین این مجموعه علوم با علوم قدیم شکل گرفته بود.
وی افزود: در ابتدا حوزویان -بطور اعم- علوم جدید را به رسمیت نمی شناختند و هم روشنفکران ارزش قابل قبولی برای علوم قدیم و دانش آموختگان آن قائل نبودند. آن شکاف تا حد تقابل های بسیار پررنگ هم پیش رفت، تا جایی که در مقاطعی، به دلیل عدم وجود استاد و لزوم استفاده از اساتید قدیمی، شرط ورود به دانشگاه تهران این بود که افراد ملبس به لباس روحانیت نباشند.
وی ادامه داد: این دوگانگی، آثار خود را در قالب ضعف هر دو مجموعه به جا گذاشت؛ نه مجموعه علوم جدید از دانش و بینش حوزویان بی نیاز بوده و نه مجموعه علوم حوزوی-چه در موضوع شناسی و چه در نتایج پژوهش علوم انسانی و علوم پایه- از علوم جدید بی نیاز بوده اند و این شکاف در طول تاریخ صدساله اخیر همواره جامعه علمی ما را رنج داده است.
او تصریح کرد: البته به ظاهر در مقاطعی ممکن بود احساس نیاز نبوده باشد، اما نتیجه آن شکاف، فرایند جدایی در علم و بدنه اجتماع کشور بوده است.
سید حسن خمینی یادآور شد: این دو بخش به عنوان علومی که الگو و نهاد مرجع در جامعه بودند، پذیرفته شده اما آرام آرام خاستگاهشان هم از یکدیگر جدا شده و تأثیرشان در گروه های مرجع متفاوت شد و به سبب دوری رأس هرم از کف آن، متأثرین آنها هم دچار شکاف نسلی شدند؛ در نتیجه شرایط به گونه ای شد که این دو گروه اگر یک نتیجه علمی را می پذیرفتند، اما به دو زبان متفاوت سخن می گفتند.
وی ادامه داد:البته این تفاوت ریشه جهانی دارد و در همه جا میان علم گرایان و همه کسانی که به ماوراء الطبیعه اعتقاد داشتند اختلاف وجود داشت؛ این مسیر به فاجعه بزرگی انجامید که 70 سال بشریت را به کمونیسم دچار کرد و در واقع کمونیسم حاصل این نگاه مادی گرایانه و برخی ریشه های روانشناختی است.
سید حسن خمینی یادآور شد:انقلاب ما هم در روش این دو نهاد را با هم گره زد و هم تشدید این ارتباط، از ثمرات آن بود و نیز یکی شدن این دو حوزه - نه لزوما در روش - از آرمان های آن است، اما وحدت حوزه و دانشگاه بعضا ممکن است سطحی تفسیر و به چند سمینار منتهی شود، در حالی که این گونه نیست؛ بحث نگاه دین دارانه و نگاه دینی به عرصه های علمی لزوما به معنی وجود چند پوستر نیست و تقلیل امور فرهنگی به این کارها نتیجه اش همین چیزی می شود که اکنون می بینیم.
او با بیان این که پیگیری وحدت حوزه و دانشگاه نگاه دیگری می طلبد، تصریح کرد: آن فضایی که قبل از انقلاب به نام روشنفکری دینی با حضور افرادی چون استاد مطهری و دکتر شریعتی شکل گرفت، حاصل گره زدن این دو نهاد با هم بود که بعد از انقلاب اثر پررنگی در مسیر انقلاب گذاشت.
**نگاه ژرف اندیش ایت هاشمی رفسنجانی
وی یادآور شد: هدف، نتیجه و آرمان انقلاب وحدت حوزه و دانشگاه است و باید مراقب بود که این هدف به شکاف نرسد و دچار شکست نشود، البته بحمدلله دانشگاه آزاد معلول همین نگاه است؛ شاید در سال های آغاز تأسیس این دانشگاه، خیلی ها مخالف آن بودند؛ اما واقعیت این است که نگاه ژرف آیت الله هاشمی رفسنجانی که این نیاز را تشخیص داده بود، نقش مهمی در آن داشت.
وی افزود: البته باید از جناب آقای جاسبی هم تشکر کنیم که در مدیریت خود زحمات فراوانی کشیدند، هر چند دیکته نوشته شده غلط هم دارد و طبیعی است که بیش از بیست سال مدیریت اشکالاتی هم داشته باشد.
**وحدت میان اقوام
سید حسن خمینی با بیان این که می توان تحلیل کرد که وحدت حوزه و دانشگاه در مقطع انقلاب با کدامین ابزار حاصل شد و عوامل شکاف آن کدامند، گفت: شرط پیروزی انقلاب وحدت است و شرط بقای آن هم وحدت میان اقوام، آحاد مردم، مذاهب و حوزه، دانشگاه است؛ اگر کسی دلش به حال مملکت می سوزد باید مراقب باشد تا این وحدت نسوزد؛ اما اگر کسی به ظاهر دلسوز است، اما در عمل در جهت پاره پاره کردن جامعه قدم برمی دارد خواسته یا ناخواسته ریشه های جامعه را می خشکاند. همه باید در کنار هم باشند و اگر یک ملت با هم جمع شدند توانایی کارهای بسیار بزرگی را دارند.
*عفو
وی افزود: تعبیر لطیفی در قرآن وجود دارد که می فرماید «فاصفح الصفح الجمیل»؛ عفو با صفح متفاوت است؛ صفح به معنای چشم پوشی کردن و ندیدن برخی امور است؛ گاهی اوقات ما عفو می کنیم و این بدان معناست که می گوییم من می دانم تو خطا کرده ای، اما عفوت می کنم؛ اما صفح یعنی اساسا من کار تو را ندیدم.
سید حسن خمینی تصریح کرد: عامل و لازمه بسیار بزرگ وحدت، دل بی کینه است. امام می فرمود که «انتقاد و بلکه تخطئه از الطاف خفیه الهی است»؛ انسانها می توانند همدیگر را نقد کنند، اما این دلیل بر رد و طرد و چند پاره شدن ملت و امت نیست و لذا ادبیاتی که انتخاب می کنیم نباید ادبیاتی باشد که جامعه را چند پاره کند.
وی افزود: یکی دیگر از عوامل از میان برنده وحدت این است که افراد احساس کنند مورد ظلم واقع شده اند. یکی از موارد این احساس این است که کسی بگوید من نتوانستم به فلان درجه مورد نظر که می خواستم و می توانستم، برسم. در یک جامعه همه باید احساس کنند اگر استعداشان را بارور کنند می توانند مسیر تکامل را تا آخرین درجه طی کنند.
او در ادامه سخنان خود اظهار کرد: امروز دانشگاه آزاد می تواند و باید منادی و مجری وحدت حوزه و دانشگاه باشد؛ نه به این معنا که دانشگاه آزاد حوزه است؛ بلکه بدین معنا که می تواند آغوش خود را بسوی اندیشه وحدت آفرین باز کند و امیدوارم کار فرهنگی دانشگاه آزاد به این نتیجه برسد.
ˈزیرا دکتر میرزاده و دکتر هاشمی به این هدف باور دارند و در این کار به نصب چند تابلو، پوستر و عکس بسنده نکنیم که گویی کار فرهنگی همین است. بلکه کار فرهنگی باید ریشه در دلها داشته باشد. در این راستا اگر به جامعه جوان نشان دهید که طریق بهتر زیستن دین دار زیستن است، خودشان به آن سمت می روند.ˈ
وی ادامه داد: در کار فرهنگی باید بگذارید که مخاطب خودش نتیجه را انتخاب کند و البته شاید صرفا به عنوان مشاور بتوانید نشان دهید که طریقه بهتری برای زندگی کردن وجود دارد.