نوجوان افغان که مدعی است پسرداییاش را با سارق اشتباه گرفته و بههمین دلیل او را به قتل رسانده است، در حالی پای میز محاکمه رفت که حتی نمیدانست چند سال دارد.
نوجوان افغان که مدعی است
پسرداییاش را با سارق اشتباه گرفته و بههمین دلیل او را به قتل رسانده
است، در حالی پای میز محاکمه رفت که حتی نمیدانست چند سال دارد.
به گزارش
خبرنگار ما، متهم که مدعی بود 16ساله است در حین دفاع از خود گفت که
19سال دارد اما بعد دوباره حرف خود را پس گرفت و گفت پدرش گفته 16ساله است
بنابراین به حرف پدرش اعتماد میکند.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه
رسیدگی به این پرونده که در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست
قاضی اصغرزاده برگزار شد، در توضیح کیفرخواست گفت: متهم حاضر در دادگاه که
نوجوان افغان بهنام مصطفی است به قتل پسرداییاش به نام عزیز متهم است. او
در تحقیقات بهقتل اعتراف کرده و هرچند مدعی است به عمد دست به این قتل
نزده اما مدارک موجود در پرونده نشان میدهد او عزیز را غافلگیر کرده و به
قتل رسانده است. بنابراین با توجه به درخواست اولیایدم در دادسرا تقاضای
رسیدگی به این پرونده را دارم.
در ادامه مصطفی در جایگاه حاضر شد. او در
پاسخ به این سوال که چندسال دارد گفت: من متولد 73 هستم و 16 سال دارم.
قاضی اصغرزاده به او گفت اگر متولد 73 باشی حالا 19سال داری اما متهم که
هیچکارت شناسایی نداشت گفت چون پدرم گفته تو 16ساله هستی پس من هم
میگویم 16سال دارم و همین درست است.
او سپس اتهام قتل را قبول کرد و گفت:
من و عزیز فامیل بودیم و همدیگر را خیلی هم دوست داشتیم. ما در کهریزک
کشاورزی میکردیم و شبها هم نگهبان بودیم و همانجا میخوابیدیم. روز حادثه
عزیز به من گفت جایی میرود و نمیآید وقتی برای شامخوردن پیش دوستانم
رفتم با او تماس گرفتم تلفنش خاموش بود فکر کردم برنمیگردد بعد از شام به
محل کارم برگشتم و همانجا خوابیدم نیمهشب بود که صدایی شنیدم بهسمت
انباری رفتم. چاقویی همراه خودم برده بودم گفتم عزیز تو هستی؟ جواب نداد
چون تاریک بود و من او را ندیدم، فکر کردم دزد است یک ضربه به او زدم که
چاقو به گردنش برخورد کرد وقتی به زمین افتاد متوجه شدم که او عزیز است
بلافاصله دوستانم را خبر کردم تا او را به بیمارستان ببریم.
در این هنگام
قاضی گفت: شاهدان در تحقیقات گفتهاند عزیز خودش با آنها تماس گرفته و
درخواست کمک کرده است. حتی یکی از شاهدان که با هر دو شما دوست بود گفته
است سرقتی از انباری زمین کشاورزی انجام گرفته بود که عزیز فکر میکرد کار
تو است بنابراین بهنظر میرسد شما با هم اختلافی داشتید. متهم این حرف را
رد کرد و گفت: من نمیدانم چرا آنها این حرف را زدهاند من خودم خبرشان
کردم و درگیریای هم با عزیز نداشتم.
متهم درباره دایی و زنداییاش گفت:
آنها به افغانستان رفتهاند و برنمیگردند. پدر و مادرم برای گرفتن رضایت
رفتند اما قبول نکردند. قاضی اصغرزاده از متهم پرسید تو میدانی آدمکشتن
یعنی چه و اگر کسی آدم بکشد چه مجازاتی دارد؟ متهم گفت: میدانم آدمکشتن
یعنی چه اما نمیدانم چه مجازاتی دارد. قاضی از او درباره سرقت و اقامت
غیرمجاز در ایران پرسید متهم گفت: برای دزدی آدمها را زندانی میکنند و
برای اقامت غیرمجاز هم او را به کشورش باز میگردانند اما درمورد آدمکشی
نمیدانستم چه مجازاتی میکنند و در زندان فهمیدم. بنابر این گزارش بعد از
پایان جلسه رسیدگی هیات قضات وارد شور شدند.