در حالي كه سياست افزايش جمعيت در فهرست اولويتهاي توجه دولت براي پيشگيري
از فرآيند پيري جمعيت قرار گرفته اما نرخ 2/20 درصدي ناباروري و نبود
حمايتهاي درماني و بيمهيي براي 3 الي 5 ميليون زوج نابارور در كشور تناقض
آشكار با اولويتهاي كاري دولت دارد.
در حالي كه متوليان رصد وضعيت
ناباروري اعلام ميكنند كه هزينه درمان ناباروري زوجهاي مبتلا حدود 3 الي 5
ميليون تومان برآورد شده و سالانه هم حدود 150 هزار زوج به جمعيت زوجهاي
نابارور كشور افزوده ميشود اما پوششهاي ضعيف بيمههاي درماني از اين
خدمات گران از موانع مهم در پيگيري درمانهاي لازم از سوي زوجهاي مبتلاست.
هرچند كه جامعه پزشكي كشور اعتقاد دارد كه هزينه درمان ناباروري در ايران
15 الي 20 درصد از ساير كشورها پايينتر است اما هزينه درمان ناباروري بايد
به تناسب وضعيت اقتصادي زوجيني سنجيده شود كه از تامين آن ناتوان بوده و
قادر به ادامه مراحل درمان خود نيستند. چنان كه روز پنجشنبه هم دكتر
محمدمهدي آخوندي در حاشيه دهمين كنگره بينالمللي زنان و مامايي گفت:
«ميزان ناباروري در مناطق شهري 9/19 درصد و در مناطق روستايي 22 درصد گزارش
شده و به اين معني است كه به طور ميانگين در كل كشور يك زوج از هر پنج زوج
نابارور است.»
بنابراين، هزينه 3 الي 5 ميليون توماني درمان ناباروري ممكن
است براي يك خانواده شهرنشين بار چندان سنگيني ايجاد نكند اما خانواده
روستايي را حتما به زمين خواهد زد و فقدان پوشش بيمه دولتي براي خدمات
درمان ناباروري در حالي است كه اكنون فقط چند شركت بيمهگر از بخش خصوصي كه
حق بيمه نسبتا گراني براي خدمات خود دريافت ميكنند براي پوشش درمان
ناباروري اقدام كردهاند. اما نكته مهمي كه در اظهارات روز پنجشنبه آخوندي
بايد مورد توجه قرار گيرد، اشاره وي به سهم مساوي زوجين از علل ناباروري
است چنانكه به گفته وي «بر اساس آمار جهاني حدود 40 درصد عوامل ناباروري،
مردانه و 40 درصدزنانه است علاوه بر آنكه حدود 15 درصد عوامل، مشترك و
حدود پنج درصد نيز ناشناخته هستند. اما مشاهدات ما حاكي از آن است كه عامل
ناباروري مردان در ايران به مراتب بيشتر از زنان است.»
هرچند برخي متخصصان
همچون ابوطالب صارمي، بنيانگذار تكنيك لقاح مصنوعي در ايران اين درصدها را
متفاوت ميدانند و به اعدادي همچون سهم 70 درصدي مردان و 30 درصدي زنان از
ناباروري قائل هستند اما ابراز اين نظر از سوي متخصصان به هر حال ميتواند
گام موثري در جهت كاهش طلاقهاي ناشي از ناباروري و كاهش شيوع اختلالات
روحي رواني در 50 درصد زوجهاي نابارور باشد زيرا كه هماكنون و بر اساس
گزارشهاي رسمي، ناباروري يكي از پنج علت اصلي طلاق در كشور است.
اما
تاثيرگذاري اظهارنظر متخصصان صرفا مشروط بر آن است كه دولت با ايجاد
مشوقهاي مالي و جلب توجه نسبت به پيشرفتهاي علمي موثر در درمان
ناباروري، نسبت به فرهنگ سازي در اين زمينه اقدام كرده و زوجين را متوجه
اين مهم كند كه «ناباروري و نازايي» نقص نيست و مهمتر آنكه «زنان، مقصران
اصلي در پديده نازايي نيستند بلكه مردان هم به اندازه زنان و به علت ابتلا
به برخي بيماريها مبتلا به نازايي خواهند شد.»
با اين حال رييس پژوهشگاه
ابنسينا اذعان داشت كه نتايج آخرين بررسي اين مركز تحقيقاتي حكايت از
پايين بودن ناباروري در گروه سني 20 تا 32 سال داشته و حدود 16 درصد است
اما بارداري و باروري در سن كمتر از 20 يا بيشتر از 32 ميتواند ناباروري
را افزايش دهد در عين حال كه اثرگذاري درمانهاي خاص هم در خارج از گروه
سني 20 تا 32 سال كاهش مييابد. اكنون وزارت بهداشت درحالي سياستهاي
افزايش جمعيت را دنبال ميكند كه به گفته آخوندي، جمعيت عمومي كشور
علاقهيي به افزايش جمعيت ندارد.
وي شاهد اين ادعاي خود را هم افزايش 15
درصدي استفاده از وسايل پيشگيري از بارداري ظرف 10 سال گذشته دانست و اشاره
كرد: «حال كه سياستهاي جمعيتي تغيير كرده لازم است دستگاههاي مسوول نيز
از اين فرصت استفاده كرده و بيمه درمان ناباروري يا هر اقدام موثر را براي
جمعيت 20 درصدي نابارور كه علاقهمند به باروري هستند توسعه دهند. به اين
ترتيب هم سياستهاي آنها موفق خواهد شد و هم كساني كه زندگيشان به دليل
نداشتن بچه تحت تاثير قرار گرفته، به آرزوي خود ميرسند.»
با وجود تاكيد
آخوندي نسبت به لزوم ايجاد پوشش بيمه درمان ناباروري كه البته تازگي نداشته
و طي سالهاي گذشته هم از سوي مسوولان رصد وضعيت ناباروري در كشور مورد
اشاره قرار گرفته، اما گزارشهاي رسمي هشدار ميدهد كه ناباروري در ايران
حتي از ميانگين سازمان جهاني بهداشت هم بالاتر است چنانكه سازمان جهاني
بهداشت، شيوع ناباروري را در جهان 12 الي 15 درصد اعلام كرده در حالي كه
ايران با اين ميانگين جهاني فاصله 7 درصدي دارد.
در حالي كه بيشترين عوامل
موثر در ابتلاي مردان به ناباروري، عفونتهاي دوران كودكي و نوجواني، مصرف
الكل و مواد مخدر، استعمال دخانيات و مصرف خودسرانه دارو، ابتلا به
بيماريهاي خاص مردان و مشكلات ژنتيكي بوده اما برخي عوامل به طور مساوي در
ناباروري زنان و مردان سهم دارند كه آلودگي هوا، آلودگي صوتي، استرسهاي
بيشتر و خستگيهاي مفرط ناشي از تعدد شيفتهاي كاري از جمله اين عوامل است
چنان كه گزارش سالهاي 90 و 91 حاكي از آن است كه درصد بالايي از سقطهاي
صورت گرفته مربوط به زناني بوده كه بيشتر در معرض آلودگيهاي هوا و آلودگي
صوتي قرار داشتهاند.