روزی که آقا محمد خان قریه تهران را به پایتختی برگزید، هیچ گاه نمیاندیشید که ممکن است این شهر بر روی گسلهایی واقع شده باشد که فعالیت هر از چند گاه آن خسارات بسیاری به دنبال داشته باشد، چنان که در دوره فتحعلی شاه رخ داد، اما نکته این جا است که سابقه زلزله در تهران به سالها پیش از این باز میگردد.
حدس زده میشود نخستین زلزله تهران 4000 سال پیش از میلاد مسیح در شهر ری اتفاق افتاده است. حدود 1000 سال پیش، چند زلزله تاریخی در تهران اتفاق افتاد. حدود سال 700 تا800 میلادی نیز چند زلزله تاریخی رخ داد.
در کنار این بلای طبیعی مردم تهران چندی بعد یعنی در حدود سالهای 1100 تا 1200 با هجوم مغولان به ری مواجه شدند. این حمله اگر چه خسارات بسیاری در پی داشت، اما به لحاظ موقعیت استراتژیک آن، شهر دوباره برپا میشود تا آنکه به عنوان پایتخت برگزیده شد و آخرین زلزله بزرگ آن سالها پس از این انتخاب روی داد.
به دیگر سخن آخرین زلزله بزرگ تهران در ۲۷ مارس ۱۸۳۰ ميلادي (۱۸۳سال پیش) با بزرگی بیش از هفت درجه ریشتر به وقوع پیوست. در مورد ابعاد تخریب این زلزله منابع چنین گزارش کردهاند: مناطق شمیرانات و دماوند تقریبا به طور کامل ویران شد و حدود ۷۰ روستا در شرق جاجرود از بین رفتند. در پایتخت حتی یک خانه از آسیب در امان نماند. بخشی از کاخ و بازار فروریخت و ساختمان سفارت بریتانیا بهسختی آسیب دید.
اگر چه در این زمان آمار صحیحی از جمعیت شهر وجود ندارد، اما براساس برخی گزارشها در پهنه شمیرانات ۴۵هزار نفر کشته شدند. هر چند باید افزود جمعیت تهران در این زمان سی هزار نفر سرشماری شده و تهران شهری بود دارای حدود سی مسجد و سیصد حمام. بنابراین این آمار از تلفات شاید چندان صحیح نباشد. همچنين باید افزود به نظر میرسد شاه قاجار پس از این زلزله حس سازندگی خود را نیز از دست داد و دیگر نشانی از آن شاهی که دستور تراشیدن تخت مرمر و ساختن قصر قاجار را داد در وجود او دیده نمیشد.
همچنین با مراجعه به کتاب تاریخ زلزلههای ایران مشاهده میشود که در البرز مرکزی زلزلههای تاریخی مخرب چندی به وقوع پیوسته که از آن جمله زلزلههای سالهای ۷۴۳، ۸۵۵، ۹۵۸، ۱۱۷۷، ۱۲۸۳، ۱۶۶۵ و ۱۸۱۵ میلادی با بزرگیهای تا مرز ۷/۷ درجه ریشتر قابل ذکر هستند. همان طور که بیان شد، این زلزلهها بر اثر فعالیت گسلها بود. در ادامه نگاهی به این گسلها خواهیم داشت:
یکی گسلی در جنوب تهران است که از ایوانکی در شمال گرمسار شروع میشود تا به بی بی شهربانو یعنی همان منطقه سه راه افسریه میرسد. از حدود 200 سال پیش هیچ زلزله مهمی در آن اتفاق نیفتاده است. در مورد گسل شمال تهران که از کرج شروع و به منطقه لواسانات میرسد نیز عملا هیچ وقت زلزله تاریخی مهم و قابل انتساب به آن دیده نشده است، اما گسل مشا یکی از مهمترین این گسلها است که زلزله 1830 میلادی نیز در آن رخ داد.
گسل مشا حدود 200 کیلومتر طول دارد از گسلهای اساسی البرز مرکزی است که در شمال تهران قرار گرفته است. یکى از ساختارهاى فعال عمده در حاشيه جنوبى البرز مرکزى و مرز بين توالىهاى سنوزوئيک و پالئوزوئيک مىباشد.
شيب اين گسل رانده به سمت شمال برآورد شده است. طول اين گسل را از روستاى دليچاى در خاور تا فشم در باختر در نظر گرفتهاند. شيب گسل فشارى مشا هميشه به سمت شمال و بين 35 تا 70 مىباشد، اما چنان که بیان شد، فعالیت این گسل تاکنون چندین زلزله در تهران به وجود آورده است. چنان که زلزله بزرگی که در سال ۹۵۸م با قدرت بیش از۷/۷ در ۵۰ کیلومتری تهران رخ داده است به قسمت غربی این گسل نسبت داده میشود. همچنین فعالیت آن زلزله مهیبی را در اواخر دوره فتحعلی شاه قاجار به وجود آورد.
در سال 1309 نیز در اثر فعالیت شدید دنباله شرقی این گسل در روستای مبارک آباد زلزله بزرگی رخ داد که آن حادثه هم با خسارتهای بسیاری همراه شد. به هر روی با نگاهی به تاریخ آخرین زلزله مهیب در تهران، خواهیم دید که بیش از 180 سال از آن میگذرد. حال کافی است در نظر آوریم که دوره بازگشت زمین لرزه هر 150 سال است؛ یعنی بیش از 30 سال از دوره بازگشت گذشته و این به معنای محتمل بودن وقوع زلزلهای با احتمال قدرت تخریب زیادخواهد بود.
شاید به همین دلیل است که زمینشناسی ایرانی در سال 1330 چنین گفته است: احتمال میرود که روزی زلزله شدیدی در تهران رخ دهد و این شهر زیبا و ساختمانهای باشکوه و عظیم به خرابهای مبدل شود. بسیاری از بناها روی اهالی میریزد و تلفات بیشماری وارد خواهد شد، البته ممکن است این حادثه پس از چند سال، بلکه پس از قرنی اتفاق نیفتد و خود ما ناظر این خرابی نباشیم و ممکن است در آتیهای نزدیک و شاید هنگام قرائت این سطور اتفاق افتد.