علی اصغر سعیدی در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
دو مساله اهمیت دارد. یکی اینکه این افراد تصور میکنند میتوانند از طریق آموزش و... تحرک اجتماعی پیدا کنند و یکی وضعیت فعلی آنها که احساس میکنند راههای رسیدن به خواستهها روز به روز دست نیافتنیتر میشود. در این شرایط خشم و زورگیری و... اتفاق میافتد. اکثر بحثهای زورگیری و درگیری مسلحانه به این مساله بر میگردد که فرد انتظار تغییرات سریع در زندگی خود دارد. به نظر من در اعتراضات اخیر هم مساله بنزین فقط جرقه اعتراضات را روشن کرد نه اینکه مساله اصلی باشد.
«اداره تودهای» و نتایج آن
اگر نظام سیاسی، اداره امور سیاسی را به شماری از احزاب و گروههای سیاسی بسپارد، تا حدودی گریبان خود را از شورشهای عمومی و حضور خیابانی مهارنشده و کنترلنشدنی رها میکند. آنگاه که چنین احزابی وجود نداشته باشند، مردم مانند شب عید برای مطالبه کالای قدرت به خیابانها سرازیر میشوند، بازار سیاهِ هرجومرج رونق میگیرد و اتفاقات ناخوشایندی پدید میآید. اگر مطالبات عمومی مردم به خشونت کشیده میشود، یکی از دلایل آن همین فقدان معماری مبارزه قدرت توسط نظام سیاسی است و اگر هم گروهها یا قدرتهای بیگانه از این فرصت استفاده میکنند و کام مردم را تلخ میکنند، باز هم نظام سیاسی مقصر است، چراکه این زمینه را پدید نیاورده است که مردم کالای قدرت و سهمخواهی خود از سفره منابع ملی را از طریق بازارهای ساماندهیشده سیاست طلب کنند. مشکل اساسی در «اداره تودهای» جامعه است.