این نکته واضح است که فرآیند کاهش تعهدات به مراحل حساس نزدیک میشود. ایران و اروپا به سمت خطوط قرمز یکدیگر گام برمیدارند. اروپاییها معتقدند کاهش دسترسیهای آژانس و بالا بردن درصد غنیسازی توسط ایران، خط قرمزی است که عبور از آن میتواند به فعالسازی مکانیسم ماشه منجر شود. در مقابل، ایران نیز ضمن تاکید بر استمرار روند کاهش تعهدات، میگوید فعالسازی این مکانیسم خط قرمزی است که عبور اروپا از آن به تغییر دکترین هستهای ایران منتهی خواهد شد.
مواضع اروپا، به وضوح سردرگمی اروپاییها را نشان میدهد. آنها این بار مواضع لفظی نسبتا قویای گرفتند، اما در عین حال، از اتخاذ اقدام عملی مانند تامین منافع ایران یا فعال سازی مکانیسم حل مناقشه عاجز هستند و به احتمال زیاد باز هم برای نجات برجام دست به دامن آمریکا خواهند شد.
اروپاییها معتقدند که ایران با احتیاط فراوان گام برمیدارد و اقدامات کوچک، اما حسابشدهای را برای تحت فشار دادن اتحادیه اروپا انجام میدهد. از این رو، تا وقتی که تعهدات کلیدی ایران، مانند غنیسازی کمتر از ۲۰ درصد و نظارت آژانس اجرا شود، اروپاییها نیازی به نشان دادن واکنش عملی علیه ایران نخواهند داشت و به ابراز نگرانی اکتفا خواهند کرد. از نظر اروپاییها، این تعهدات کلیدی تضمین میدهند که زمان «گریز هستهای» حدود یک سال باقی میماند.
چنین سناریویی بر این فرض استوار است که توقف اجرای تعهدات جدی یا خروج از برجام، اروپاییها را وادار خواهد کرد که منافع اقتصادی ایران را تامین کنند. اما تحقق سناریوی مزبور ممکن است اروپا را سر دوراهی تامین منافع اقتصادی ایران یا همراهی با آمریکا قرار دهد. در صورت همراهی اروپا با آمریکا، برداشته شدن گام چهارم میتواند به معنای مرگ تدریجی برجام و استمرار بیعملی اروپا در تامین منافع اقتصادی ایران باشد.
چنانچه ایران تعهدات نظارتی را کاهش دهد و اقداماتی انجام دهد که زمان گریز هستهای را هم کمتر کند، قطعا اروپاییها به طور جدی نگران خواهند شد. در آن حالت، به احتمال زیاد اروپاییها یا با تامین مطالبات اقتصادی ایران، این کشور را از ادامه کاهش تعهدات منصرف خواهند کرد یا اینکه با فعالسازی «مکانیسم ماشه» و بازگرداندن تحریمها، به آمریکا خواهند پیوست