پایگاه خبری میدل ایست مانیتور گزارش می دهد:
«اگرچه کسی در ماجرای "بسام الشیخ حسین" آسیب ندید با این حال، امکان داشت که در صورت کشته شدنِ وی توسط نیروهای امنیتی لبنان، وضعیت به شدت وخیم شود و بسیاری با الهام گرفتن از او به خیابان ها بریزند و یک قیام گسترده را آغاز کنند. درست شبیه به آنچه در مورد ماجرای "محمد بوعزیزی" در تونس در سال 2011 شاهد بودیم.»
آیا جنگ فرقه ای دوباره شروع می شود؟
بعد از تنشهای اخیر، اوضاع لبنان کمی آرام شد. اما به اعتقاد بسیاری از ناظران، این، آرامش قبل از طوفان است. بحران اقتصادی لبنان ، ادامهدار شده و دولت توان زیادی برای حل بحرانی که حاصل تراکم چند دهه ناکارامدی است، ندارد. دولت لبنان هم اکنون در حال تلاش برای حل بحران است. از جمله اینکه با صندوق بین المللی پول برای دریافت یک وام گفتگو کرده است. اما دریافت وام از این صندوق مستلزم رعایت شرایطی است که دولت لبنان نمیتواند آنها را رعایت کند.
در لبنان چه خبر است؟
«بحران اقتصادی و نقدی، که بعد از جنبش ۱۷ اکتبر تا حدود زیادی وخیمتر شد، تاثیرات بزرگی بر اوضاع معیشتی و زندگی لبنانیها برجای گذاشت. سپس، بحران ویروس کرونا آمد و بحران {اقتصادی} را به نحو بسیار چشمگیری بدتر کرد. اغلب کسب و کارها و فعالیتهای اقتصادی متوقف شد. امری که به تعطیلی موسسات تجاری، صنعتی و خدماتی متعدد و همچنین به اخراج تعداد زیادی از کارگران و کاهش حقوق برخی از آنها منجر شد.»
لبنانیها از تداوم بحران اقتصادی خسته شدهاند و نخبگان سیاسی را مقصر میدانند. اما بعید است که اعتراضات به بهبود فوری اوضاع معیشتی منجر شود. چرا که نظام لبنان، با تمام نواقص و کاستیهایش، هیچ جایگزینی ندارد. زدوبندهای سیاسی ادامه خواهد داشت. لبنانیها فقط میتوانند امیدوار باشند که از حجم فسادها و ناکارمدیها کاسته شود. آنها هم مانند عراقیها گرفتار یک نظام سیاسی مبتنی بر سهمبری فرقهای و مذهبی هستند.