من هم با اتوبوس به تهران رفتم و از خیابان ناصرخسرو چهار عدد کپسول حاوی سیانور خریدم و به ملایر بازگشتم. شوهرم و زن برادرم قرص ها را خوردند اما من ترسیدم و جرئت نکردم آن را بخورم! در همین حال دوستم نیز به خانه ما آمد و اشتباهی کپسول حاوی سیانور را از روی اپن آشپزخانه برداشت و خورد! بعد از آن هم من به مشهد فرار کردم که دستگیر شدم.