در همین موقع دخترم وارد اتاق شد و وقتی مادرش را در آن وضعیت دید شروع کرد به جیغ و فریاد، نمیدانستم چه کار کنم ترسیده بودم عقلم کار نمیکرد دستم را روی دهانش گذاشتم و با زحمت او را به اتاق خواب خودش بردم تا با او صحبت کنم و آرام شود. اما انگار زیادی دستم را روی دهان و بینیاش نگه داشته بودم، چون وقتی به خودم آمدم دیگر نفس نمیکشید.
مرد افغانستانی پس از کشتن همسر و دختر جوانش با تبر خودش را دار زد
دو روز بود که یک خودروی پراید جلوی در خانهمان پارک کرده بود. شبها مردی درون خودرو میخوابید. پدرم توهم زده بود و میگفت: این مرد به خاطر مادر و خواهرم به اینجا آمده. پدرم میگفت: وقتی من از خانه بیرون میروم این مرد به خانه میآید. دو روز تمام سر همین موضوع با خواهرم و مادرم دعوا میکرد. تا اینکه روز حادثه خواهرم آمد و گفت: که آنها دوباره درگیر شدهاند. وقتی رفتیم دیگر دیر شده بود.
مأموران در گام بعدی تحقیقات سراغ دیگر فرزند این خانواده که پسری 10 ساله بود، رفتند و وی در اظهاراتش به مأموران گفت: داخل خانه بودم که متوجه درگیری بین مادر و پدر شدم، مادرم حین درگیری به سمت حمام فرار کرد، خواهر 20 سالهام آن زمان در حال استحمام داخل حمام بود، پدرم با تبر به سمت حمام رفت و پس از قتل مادرم به خواهرم حملهور شد.