پر از خشمم از وقت دیدن این مستند تا اکنون. آنقدر که دستانم موقع نوشتن این مطلب میلرزد. این خشم، اما کارکرد دوگانهای دارد؛ هم میتواند یک نوشته را از اعتبار و انصاف بیندازد و هم میتواند پر از صداقت و صراحت باشد. آقای مظفر حسینخانی هزاوه! خوششانس بودید که راشهایتان با شهادت شهید بابایی به درد خورد، خوششانستر هستید که میتوانید با این مستند برای خودتان آبرویی بخرید و احتمالا پزش را بدهید که آخرین حرفها و نظرهای یک شهید را در جمع خانوادهاش ثبت و ضبط کردهاید. اما شما مسیر خوششانسیتان را غلط رفتهاید.