شاید بدیهیترین و ابتداییترین نتیجه رویکرد نهادگرایی آن است که خروجیهای ایجاد شده در یک اقتصاد، ناشی از کارکرد نهادهای اقتصادی و سیاسی است و نه ناشی از تصمیمات افراد. بر اساس این برداشت، تغییر و اصلاح در اقتصاد به دلیل صُلب بودن نهادهای اقتصادی و سیاسی دشوار است، بنابراین امکان آنکه یک فرد یا گروه از افراد، با توصیههای خود تغییرات قابل توجه ایجاد کنند وجود ندارد یا بسیار ضعیف است.
در واقع نمیتوان قائل به نقش تعیینکننده نهادها بود و بهطور همزمان، اثرگذاری قابل توجه یک فرد در تصمیمات کلان اقتصادی یک کشور در حد تغییر جهتهای راهبردی طی سالیان متمادی را بهعنوان عامل اصلی مورد تاکید قرار داد. این تناقض درونی در رویکردِ تعدادی از اقتصاددانان نهادگرا که همواره انگشت اتهام ناکارآییهای اقتصادی طی دهههای گذشته را به سوی افراد نشانه میروند حاکی از عدم پایبندی آنها به مبانی و تعاریف نهادگرایی است.