«در آن جلسه احساس کردم به علما بیاحترامی شده است. اما این که بخواهم سیلی بزنم و کسانی مانع شوند، نه. چنین کاری نکردم.»
آیت الله سید حسین موسوی تبریزی با تاکید بر اینکه حمید نوری را نمیشناسد در مورد اتفاقات سال ۶۷ گفت: «من با حاج احمدآقا خیلی رفیق بودم، همسایه بودیم و من از آن طریق فهمیدم که آقای ریشهری که آن زمان وزیر اطلاعات بودند به امام نامه نوشتند که «اجازه دهید ما دوباره اینها که در زندانها هستند و توبه نکردند را محاکمه کنیم»؛ امام اجازه داد. چون آنها بنا داشتند که در هر شهری شروع به آشوب کنند».
با این اوصاف قطعا شاهد این شورشها خواهیم بود. مسئولان باید حواسشان را جمع کنند و دست از این رفتارها بردارند. مردم بهخاطر گرانیهای سرسامآور پرخاشگر شدهاند بنابراین مسئولان هم باید موقعیت شناس باشند و بهتر است در چنین شرایطی که کشور با آن روبهروست بر روی مسائل دیگر به مردم فشار نیاورند و کاری نکنند که امر به معروف ما خودش تبدیل به منکر بزرگتری شود.
موسوی تبریزی:
حسین موسوی تبریزی گفت: هنگامی که عزاداریها بی محتوا شود، چون جمعیتی جمع شده است سیاسی کاری میکنند، گاهی هم پولهای کلانی گرفته میشود؛ اما آنچه که مسلم است سیاسی کارها از منبریهای سادهاندیش استفاده میکنند تا اهداف سیاسی خودشان را پیش ببرند.
موسویتبریزی:
آیتالله سیدحسین موسویتبریزی، دادستان انقلاب در سالهای ۶۰ تا ۶۲ گفت: یک روز برای بازدید از افرادی که گزارش عدم بررسی پروندهشان ارسال شده بود به زندان، رفتم و در سلولهای انفرادی با طبری و کیانوری مواجه شدم. آنجا معتقد بودند ما در حال کمک به نظام و انقلاب هستیم، بعد در اعترافاتشان مسئله دیگری روشن شد. در میان صحبتها هم حاضر نبودند درباره جاسوسی برای شوروی و خیانت مصاحبه کنند.
تا عصر در منزل مطالعه می کردم و می نوشتم. عصر هیأت رئیسه مجلس جلسه داشت. کار مهمی نداشتیم. بعد از نماز، شورای عالی دفاع جلسه داشت. قرار شد برای فرماندهی نیروی هوایی به جای سرهنگ معینپور، سرهنگ [هوشنگ]صدیق نصب شود. کسی در جلسه مخالفت نکرد. سرهنگ معینپور مریض است و اطرافیان او، مانع تحرک نیرو هستند.
آیتالله موسوی تبریزی:
«خیلی از دوستانی که انقلابی صد آتشه هستند و الحمدلله الان خودشان را برای انقلاب میکُشند، به امام نامه نوشتند که اگر شما چند سال بمانید، از دین خبری نخواهد بود. امام در جوابشان نامهای نوشت و حاج احمد آقا برایشان خواند. امام نوشته بود:« این نامه شما از نظر انتقادی خیلی شبیه نامه آقای بازرگان در زمان جنگ است؛ منهای فحشها.»
از کوچه ورود ممنوع که به خیابان «پرچم» سرازیر میشوم، با تجمع جوانانی روبهرو میشوم که میهمانان را به سالن همایش دعوت میکنند، انگار که «کانون توحید» جانی دوباره گرفته است؛ بعد از آن رکود و رخوتی که طی هشتسال گذشته بر آن حاکم شده بود
دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت که اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آینده شرکت نمیکنند.
در واكنش به لغو يكباره همايش همانديشي اصلاحطلبان